نام پژوهشگر: مرضیه اسدنژاد
مرضیه اسدنژاد اکبر زارع شاه ابادی
جامعه ایران در طول تاریخ همیشه جامعه¬ای دینی بوده است و دین همواره نهادی بوده که ارکان دیگر جامعه تحت¬الشعاع آن قرار گرفته¬اند. جامعه¬ی دینی مانند هر جامعه¬ی دیگری برای استمرار و بقای خود نیازمند انتقال ارزش¬ها و هنجارهای دینی به نسل جدید و جامعه-پذیری دینی آنهاست. از میان کارگزاران جامعه¬پذیری، نقش خانواده به عنوان مهمترین عامل جامعه¬پذیر کننده که در شکل¬گیری شخصیت انسانی نقش برجسته¬ای دارد و مدرسه به عنوان دومین نهاد جامعه پذیری، از اهمیت خاصی برخوردار است. بنابراین این پژوهش به مقایسه¬ی نقش خانواده و مدرسه در جامعه¬پذیری دینی دانش¬آموزان پرداخته است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع پیمایشی و ابزار گردآوری داده¬ها پرسشنامه است. جامعه¬ی آماری تحقیق دانش¬آموزان دختر مقطع متوسطه¬ی شهر فیروزآباد در سال تحصیلی 93-92 بوده است. تعداد 336 نفر به عنوان نمونه بر اساس فرمول کوکران و به روش نمونه-گیری تصادفی دو مرحله¬ای انتخاب شده است. پس از جمع¬آوری اطلاعات داده¬ها توسط نرم¬افزار spss مورد پردازش قرار گرفته و میزان پایایی از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شده است. یافته¬های تحقیق نشان می¬دهد که بین جامعه¬پذیری دینی به عنوان متغیر وابسته و متغیرهای مستقلی چون سن، پایه¬ی تحصیلی، رشته¬ی تحصیلی، درآمد، نوع مسکن، نقش الگویی خانواده، سرمایه فرهنگی، نقش معلم، شیوه¬های فرزندپروری، انواع سبک¬های مدیریت، نقش مربی و نقش محتوای کتاب¬های درسی رابطه¬ی معناداری وجود دارد. ولی بین جامعه¬پذیری دینی و تحصیلات پدر، تحصیلات مادر، شغل پدر، شغل مادر و بعد خانوار رابطه¬ی معناداری وجود ندارد. جامعه-پذیری دینی دانش¬آموزان از حد متوسط بالاتراست. نقش خانواده در کل در جامعه¬پذیری دینی دانش¬آموزان بیشتر از نقش مدرسه است. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان می¬دهد که متغیرهای مستقل وارد شده در مدل رگرسیون 4/48 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین می¬کند.