نام پژوهشگر: علی محمدی ضیاء
علی محمدی ضیاء محمد تقی آل غفور
دو موضوع اخلاق و سیاست و رابطه میان آن دو از موضوعات مهم و چالش برانگیز در طول تاریخ بوده ، اما از آنجا که اخلاق و سیاست هردو زیر مجموعه حکمت عملی قرار می گیرند ، این حوزه از دانش علاوه بر عرصه نظر با عمل و رفتار انسان نیز در ارتباط است و برای اداره یک جامعه و ایجاد نظمی درست و عادلانه به کار می رود . از اینرو برای دست یابی به این مهم هر دو از اهمیت یکسانی برخوردارند و برای تدبیر امور اجتماع از هیچ یک از آنها نمی توان چشم پوشید. همچنین کاربرد اخلاق و سیاست در جامعه نیازمند وجود رابطه ای معقول میان آنهاست تا منزلت، جایگاه و کارکرد شایسته هر کدام معین گردد و از بروز مشکلات و معضلات جدی در جامعه جلوگیری شود. با توجه به ضرورت و اهمیتی که بیان شد در تحقیق حاضر بر اساس چهارچوب نظری و الگوی ارائه شده از رابطه میان اخلاق و سیاست، دیدگاه حاکم بر مناسبات میان آن دو در نظام جمهوری اسلامی ایران بررسی می شود و در ادامه عملکرد حاکم در عرصه اخلاق و سیاست میان سیاستمدارن و مسئولان نظام با توجه به دیدگاه حاکم مورد ارزیابی قرار می گیرد. از مجموع این روند این فرضیه اثبات می شود که قانون اساسی و مبانی و اصول نظام جمهوری اسلامی ایران در راستای تبعیت سیاست از اخلاق به دنبال تحقق سیاست فاضله است و این در حالی است که ما شاهد گسترش بد اخلاقی های سیاسی در میان سیاستمداران نظام هستیم، تعارضی که در دراز مدت منجر به بحران های مشروعیت و کارآمدی برای نظام جمهوری اسلامی ایران خواهد شد. و در پایان تحقیق با بررسی این دو بحران شکل گرفته از مناسبات میان اخلاق و سیاست در نظام جمهوری اسلامی، راهکارهای مناسب و اثر بخش برای برون رفت از آن ارائه می شود.