نام پژوهشگر: شعبان بلوریان
شعبان بلوریان محمد رضا حاتمی
هرچند عربستان سعودی پس از تحولات جنگ جهانی اول و فروپاشی امپراطوری عثمانی در سال 1932 متولد شد، اما این کشور نوظهور به واسطه منابع غنی نفت، سریعاً مورد توجه قدرت های بزرگ قرار گرفت. نظام سیاسی قبیله ای، اقتدارگرا و محافظه کار، مذهب وهابیت، اقتصاد وابسته به نفت، فرهنگ سیاسی و اجتماعی حامی- پیرو، توانسته است با کمترین میزان تغییر از زمان استقلال، به حکومت خود ادامه دهد. متناقض موضوع بیشتر از این امر ناشی می شود که چگونه عربستان سعودی با دارا بودن زمینه های متعددی از چالش، همچون جغرافیا، نظام سیاسی، نفت، نقض حقوق بشر و ... توانسته است حاشیه ای از امنیت و میزانی از ثبات نسبی را در کشور دیکته نماید. هرچند از شکننده بودن این ثبات نمی توان غلفل بود، اما حفظ وضع موجود برای مدتی بیش از هشت دهه، تا حدودی قابل تأمل خواهد بود. چرا که به نظر می رسد موضوعی مثل توسعه سیاسی و اصلاحات سیاسی، نه تنها دغدغه فکری برای زمامداران ایجاد نکرده است، بلکه قریب به اتفاق اقشار مختلف جامعه نیز برای این امر اولویتی قائل نمی باشند. این در حالی است که تحولات چند سال اخیر به واسطه امواج بهار عربی، بافت اجتماعی بسیاری از کشورهای منطقه را برای تحقق توسعه سیاسی و باز شدن فضای سیاسی کشور، تحت تأثیر خود قرار داده است که بر اساس شواهد موجود، عربستان سعودی از این قاعده مستثنی است.