نام پژوهشگر: امید عزیززاده
امید عزیززاده حسین سراج زاده
پژوهش حاضر با به کارگیری رویکرد برساخت گرایی اجتماعی و روش نظریه زمینه ای سعی داشته است، که از منظر افراد بومی و درگیر با پدیده اعتیاد و مصرف مواد مخدر به شرایط، تعاملات و پیامدهایی اعتیاد و مصرف مواد مخدر در شهرستان "رودبار جنوب" دست یابد. روش شناسی پژوهش کیفی و از ابزار نظریه زمینه ای برای انجام عملیات تحقیق استفاده شده است. داده های کیفی این پژوهش با استفاده از روش مشاهده مشارکتی و تکنیک مصاحبه عمیق گردآوری شده اند. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارائه نظریه نهایی از روش نظریه زمینه ای استفاده شده است. براساس روش نمونه گیری هدفمند و نمونه گیری نظری و معیار اشباع نظری که خاص تحقیقات کیفی است، هیجده نفر از مطلعین محلی و یا به اصطلاح دروازبانان اجتماع در مطالعه شرکت کردند. یافته های به دست آمده با استفاده از روش نظریه زمینه ای شامل سیزده مقوله عمده به شرح زیر هستند: رسوم و سنت های محلی، شبکه دوستی مساعد مصرف، ارزیابی مثبت از مواد – ارزیابی منفی- با غلبه ارزیابی مثبت، مشکلات نظام اقتصادی و معیشتی، پایین بودن شناخت و آگاهی، زمینه خانوادگی مساعد مصرف، ورود تکنولوژی های مدرن، دسترسی اسان، هویت یابی، فقدان امکانات لازم برای اوقات فراغت، فقدان کنترل انتظامی موثر، فقدان نخبگان و یا بزرگان پرنفوذ در بین مردم، بسترهای اکولوژیک منطقه. مقوله هسته نیز "بهنجار بودن موقعیتی" است که سایر مقولات را در بر می گیرد. به این معنا که مردم در این منطقه اعتیاد و مصرف مواد مخدر را در اکثر موقعیت ها و وضعیت های مختلف بهنجار و عادی تلقی می کنند. نظریه زمینه ای حاصله در قالب مدل پاردایمی شامل شش بعد شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، پدیده، تعامل و پیامدها ارائه شده است. مفاهیم کلیدی: اعتیاد، برساخت گرایی اجتماعی، روش کیفی، رودبار جنوب، بهنجار بودن موقعیتی