نام پژوهشگر: مریم جابانی
مریم جابانی محمد حسن طالبیان
در سال های اخیر و با پیشرفت روزافزون علوم و فنون و توسعه صنعتی، شهرهای تاریخی تحت تأثیر نتایج متأثر از این پدیده بوده اند، چنانکه این تحولات سریع و ناگهانی نوعی عدم تعادل و تناسب میان بافت جدید و قدیم شهر به وجود آورده و ارتباط بین این دو بافت، به تدریج در حال ضعیف شدن و گسیختگی می باشد. از طرفی واقعیت های زندگی مدرن امروزی و تأثیر آن بر علایق و نیازهای انسانی و متعاقباً بالا رفتن سطح مطلوب زندگی باعث شده است که بافت های تاریخی شهرها، رفته رفته رونق گذشته خود را از دست بدهند و به مکان هایی ناامن و نامطلوب و عاری از کیفیت های مناسب برای زندگی شهری امروزی تبدیل گردند. بنابراین در جهت تامین بخشی از نیازهای امروز، نیاز به بازآفرینی مفهوم محله، امری ضروری تلقی می شود.مرمت شهری تنها در مجموعه عواملی که سعی در حفظ و بهبود وضعیت کالبدی شهر دارند-تعمیر اثر- خلاصه نمی شود ، نکته مهم به روز نگه داشتن فضای شهری و انطباق آن با رفتار و فعالیت اجتماعی شهروندان در دوران حاضر – معاصرسازی اثر- می باشد. آنچه حائز اهمیت است تاثیر این ساماندهی ها و مرمت ها در محیط به منظور حضور مجدد انسان و تقویت ریشه فعالیت های مردمی و اجتماعی در عرصه فضای شهری و محله است. بازآفرینی موضوعاتی در جهت اهداف اجتماعی ، اقتصادی، فرهنگی، مذهبی را مورد مطالعه قرار می دهد که تحقق اهداف اجتماعی در سال های اخیر از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است . به طور کلی پژوهش حاضر به دنبال بازآفرینی پایدار اجتماعی است تا در نهایت بتواند به اهداف مورد نظر یعنی احیاء هویت تاریخی و پویایی، سرزندگی و پایداری محله و ارتقاء نقش سکونتی محله با ایجاد خدمات محلی مورد نیاز و جذب جمعیت، برقراری امنیت اجتماعی، بهبود شبکه معابر داخل محله، اولویت دادن به حرکت پیاده و پیاده محور کردن بعضی مسیر ها در محله در نظر گرفته شد که تحقق پذیری این اهداف از طریق دخیل نمودن مردم در فرآیند مشارکت و درنتیجه حفظ و نگهداری بافت قدیم توسط اهالی امکان پذیر است. که این امر بدون رویکرد اجتماعی محقق نخواهد شد. این پژوهش به ارزیابی ساختار محله با روش های توصیفی و تحلیلی پرداخته است که با به کارگیری تکنیک swot به شناسایی عوامل منفی و مثبت در بافت قدیم محله آب انبار نو تلاش نمود تا به ارائه راهبرد ی برای بازآفرینی اجتماع مدار این بافت بپردازد.