نام پژوهشگر: ابوالفضل مسعودیان
رقیه حسن زاده ابوالفضل مسعودیان
به دلیل تغییرات زیاد بارندگی در استان های خراسان رضوی و جنوبی، کمی بارش و توزیع زمانی نامناسب بارندگی و همچنین اهمیتی که بارندگی در برنامه ریزی های کشاورزی دارد بنابراین پایش دوره های تر(بارانی) و خشک(بدون باران) بسیار با اهمیت است. لذا شناسایی و بررسی رفتار دوره های تر و خشک و مطالعه همدید رویداد های فرین این دوره ها از مهمترین اهداف این پژوهش است بدین منظور به کمک زنجیره مارکف، دوره های تر و خشک 4 ایستگاه سینوپتیک واقع در استان خراسان بررسی شده و در مرحله بعد با معیار قرار دادن دوره های فرین فراگیر، توجه خود را به گردش جوی و سامانه های موثر در رخداد آنها معطوف کرده ایم. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد در همه ایستگاه ها و فصول مورد مطالعه، احتمال شرطی و احتمال اقلیمی دوره هـای خشک بیشتر از دوره های تر می بـاشد، همچـنین دوره های تر کوتاه مدت در تمام ایستگاه ها و فصول مورد مطالعه از بیشترین فراوانی برخوردارند و بتدریج با طولانی شدن دوره های تر از تعداد فراوانی این دوره ها کاسته می شود و دوره برگشت دوره های تر طولانی تر از دوره برگشت دوره های خشک می باشد. نتایج حاصل از تحلیل نقشه های جوی در طی دوره های فرین مورد نظر نشان می دهد. دوره های خشک فرین در شرایط همدیدی رخ داده اند که گسترش نصف النهاری پرفشار سیبری مانع پیشروی جریان های غربی و سـامانه های است که در روی دریاهای مدیترانه، سیاه، دریای سرخ و خلیج فارس تشکیل می یابند همین عامل، جوی پایدار بر روی ایران فراهم کرده است، و همچنین کشیده گی زبانه ی پرفشار سیبری و گسترش فرود مدیترانه بر روی ایران و همسایگی این دو سامانه در طول دوره های تر فرین و وقوع جبهه ها، هسته های رودباد و تزریق هوای مرطوب شرایط ناپایداری را بر روی ایران بویژه منطقه مورد مطالعه را فراهم کرده است.
فاطمه رعیت پیشه ابوالفضل مسعودیان
چکیده چرخندها سامانه های همدیدی هستند که در آن ها فشار هوا کم، جریان هوا صعودی و جهت وزش باد پاد ساعتگرد است به دلیل حرکات عمودی هوادر چرخندها امکان پیدایش ابر، بارش و حتی توفان تندری فراهم می شود. هدف از این مطالعه بررسی فعالیت چرخندی و تحلیل مکانی و زمانی این سامانه ها در سال 1379 خورشیدی است. قلمرو این مطالعه محدوده ی بین طول جغرافیایی 30 درجه ی غربی تا 80 درجه ی شرقی و عرض جغرافیایی صفرتا 80 درجه ی شمالی را در بر می گیرد. برای شناسایی چرخندها از داده های روزانه ی ارتفاع ژئوپتانسیل با تفکیک زمانی 6 ساعته و تفکیک مکانی2/5×2/5 درجه قوسی برای تراز های 1000 تا 500 هکتوپاسکال که از پایگاه داده ی سازمان ملی جوواقیانوس شناسی ایالات متحده فراهم آمده است، استفاده شده است. این داده ها و وسعت منطقه ی مورد مطالعه امکان یک مطالعه در مقیاس همدیدرا فراهم آورده است. برای تشخیص چرخندها از دو شرط استفاده شده است یکی کمینه ی ارتفاع ژئوپتانسیل مرکزی، نسبت به نقاط مجاور در یک شبکه ی هشت همسایگی و دیگری مربوط به شیو ارتفاع ژئوپتانسل می باشد. هدف از کاربرد این آستانه ها این است که تنها چرخندهای قوی را در محاسبات وارد کنیم. بعد از شناسایی چرخند نقشه های فصلی و ماهانه ی درصد فراوانی چرخند ها ترسیم شده است و توزیع فراوانی آن ها در طول فصول مختلف به همراه توزیع مکانی پهنه های چرخندی بررسی شده است. نتایج نشان داد که در کلیه ی تراز ها در پاییز چرخندها بیشترین فراوانی را داشته اند و بعد از آن به ترتیب بهار، زمستان و تابستان بیشترین فراوانی را نشان می دهند. علاوه بر درصد فراوانی چرخندها مقدار شیو ارتفاع ژئوپتانسیل آن ها به تفکیک فصول سال بررسی شد است از نظر این متغییر فصل زمستان بالاترین مقدار، وبعد از آن پاییز و بهار تابستان به ترتیب بیشترین مقدار را به خود اختصاص داده اند. مقدار ارتفاع ژئوپتانسیل مرکزی چرخندها نیز برای هر فصل و برای ترازهای مختلف بررسی شده است .ازآنجا که چرخندها یکی از مهمترین و تأثیر گذارترین سامانه های جوی اند شناخت آن ها و بررسی تفاوت های زمانی و مکانی آن ها هم درمطالعات آینده و هم در بخش های کاربردی اهمیت بسزایی دارد. واژگان کلیدی: چرخند، ارتفاع ژئوپتانسیل، شیو ارتفاع ژئوپتانسیل
ایوب شهنازی ابوالفضل مسعودیان
یکی از خصوصیات بارز منطقه عرض های متوسط، تشکیل و عبور مراکز کم فشار جوی در جریانهای غربی است. چرخندها عمده ترین و مهم ترین اغتشاش بادهای غربی هستند. چرخندها سامانه های همدیدی هستند که در آنها فشار هوا کم، جریان هوا صعودی و وزش باد در نیمکره شمالی پاد ساعتگرد است. منطقه خاورمیانه به جهت واقع شدن در عرض های متوسط از قابلیت های سرشاری جهت مطالعه چرخندها برخوردار است. در این پژوهش با توجه به رویکرد گردشی به محیطی و با استفاده از داده های دوباره بازسازی شده ncep/ncar و متغییرهای ارتفاع ژئوپتانسیل و شیو ژئوپتانسیل برای سال 1382 شمسی، مراکز چرخندی به صورت ماهانه، فصلی و سالانه در ترازهای 1000، 925، 850، 700، 600 و 500 هکتوپاسکالی، شناسایی و ویژگی های آنها مورد بررسی قرار گرفته است و سپس با استفاده از روش همبستگی ارتباط چرخندها و بارش در ایران بررسی شد. نتایج نشان می دهد که مراکز متعدد چرخندی در منطقه مورد مطالعه در طول سال فعال می باشد و بین چرخندها و بارش در تمامی ترازها به جزء تراز 700 هکتوپاسکالی همبستگی مثبت وجود دارد.
رضا کاوسی ابوالفضل مسعودیان
کشور ایران به جهت قرار گیری بر روی کمربند بیابانی نیمکره شمالی، آب و هوای خشک و بیابانی بر قسمت های زیادی از آن مستولی است. به دلیل همین موقعیت جغرافیایی ریزش های جوی در حیات و زندگی انسانی و جانوری آن نقش بسیار مهمی دارد و با توجه به این که منابع رطوبتی کشور در خارج از آن قرار دارد و این ریزش های جوی از سالی به سال دیگر نوسان دارند نقش سامانه های باران زا پررنگ تر می شود. یکی از مکانیسم های مهمی که باعث ایجاد ناپایداری و تراکم می شود چرخندها می باشد. به همین جهت شناخت مراکز چرخندی و چرخندزایی می تواند در مطالعات محیطی، برنامه ریزی و مدیریت منابع آب و بلایای طبیعی ، پیش بینی های جوی و توسعه اجتماعی اقتصادی کشور بسیار مهم و ضروری می باشد. به همین منظور برای شناسایی و جایابی کنش های چرخندی از داده های بازکافت شده ارتفاع ژئوپتانسیل ncep/ncar با تفکیک زمانی 6 ساعته ( 00، 06، 12، 18 زولو) و تفکیک مکانی 5/2×5/2 درجه برای سال 1371 شمسی (93-1992 میلادی) استفاده شده است. برای شناسایی چرخندها در 6 تراز 1000، 925، 850، 700، 600، hpa 500 دو شرط در نظر گرفته شده است که عبارت اند از: 1- ارتفاع ژئوپتانسیل یاخته مورد بررسی نسبت به هر 8 همسایه پیرامونش کمینه باشد. 2- بزرگی شیو ارتفاع ژئوپتانسیل بر روی کرنل مورد بررسی برابر یا بیشتر از 100 متر بر 1000 کیلومتر باشد. در این پژوهش ابتدا مراکز چرخندی با توجه به شروطی که در نظر گرفته شده است شناسایی و سپس نقشه های ماهانه، فصلی و سالانه ترسیم و مورد واکاوی قرار گرفته اند. با توجه به محاسبات انجام شده مشخص گردید که بیشینه درصد فراوانی چرخندها در 9 ماه اول سال در ترازhpa 500 و در سه ماه زمستان در تراز hpa 1000 و کمینه آنها در دو تراز 850 و hpa 700 زخ داده است. همچنین مراکز چرخندزایی که چرخندهای آنها کشور ایران را تحت تأثیر قرار می دهند شامل منطقه چرخندزایی جنوا، جنوب ایتالیا، جزایر سیسیل و ساردنی، جنوب یونان، دریای آدریاتیک، غرب اسپانیا، لیبی و الجزایر، ایسلند وپاکستان می باشد. در پایان یک رابطه همبستگی بین درصد فراوانی ماهانه چرخندها با میانگین بارش ماهانه کشور برقرار شد که نشان می دهد بیشترین همبستگی در ترازhpa 1000 وجود دارد و در ترازهای دیگر مقدار همبستگی کاهش می یابد. درکل می توان گفت که بین درصد فراوانی چرخندها با میانگین بارش کشور رابطه همبستگی مثبت وجود دارد.
سمیه زارعی ابوالفضل مسعودیان
در این پژوهش به منظور بررسی چرخندهای تأثیر گذار بر ایران، تشکیل، رفتار و نوسانات مکانی و زمانی این سامانه ها در دوره ی زمانی ( 1996- 1995م) 1374 خورشیدی مورد مطالعه قرار گرفته است. برای شناسایی این سامانه ها از داده-های ارتفاع ژئوپتانسیل (hgt) استفاده شد. داده های این متغیر از پایگاه داده های جوی مرکز پیش یابی اقلیم ncep/ncar وابسته به سازمان ملی جو و اقیانوس شناسی ایالات متحده و به صورت دیده بانی شش ساعته به وقت گرینویچ (00:00، 06:00، 12:00 و 18:00) اخذ شده است. در بررسی داده های جو بالا، محدوده ی مورد مطالعه، گسترده تر از قلمرو کشور ایران انتخاب شد. این چهار چوب، مناطق بین طول جغرافیایی 30 تا 80 درجه شرقی و عرض جغرافیایی صفر تا 80 درجه شمالی را شامل می شود. دلیل انتخاب این محدوده ی گسترده، شناسایی بهتر پدیده های همدید و سامانه های جوی بود. تفکیک فضایی شبکه ی به کار رفته 5/2 5/2 درجه جغرافیایی در راستاهای مداری و نصف النهاری است، بنابر این چارچوب یاد شده ابعادی برابر 44 33 دارد و شامل 1485 یاخته مکانی است که مبنای محاسبات قرار گرفته است. در این پژوهش، شناسایی چرخندها با نوشتن برنامه ای خودکار انجام شد. در نوشتن این برنامه، دو شرط مد نظر قرار داده شد، که عبارتند از: 1- نقاطی که ارتفاع ژئوپتانسیل آن ها نسبت به 8 همسایه پیرامونش کمینه باشد، 2- میانگین منطقه ای بزرگی شیو ارتفاع ژئوپتانسیل بر روی 9 نقطه موجود در پنجره حداقل 100متر بر 1000کیلومتر باشد. علاوه بر این از شیو ارتفاع ژئوپتانیسل به عنوان متغیری برای سنجش شدت و مقایسه بهتر چرخندها استفاده شد، که هر چه مقدار شیو بیشتر باشد، چرخندها از قدرت بیشتری برخوردارند. اعمال این شرط، باعث وارد شدن چرخند های قوی در محاسبات شده است. تحلیل ها بر مبنای 6 تراز اصلی تفاوت های قابل توجه فراوانی چرخندی در فصول مختلف سال و مراکز بیشینه چرخندی که می تواند بر اقلیم ایران اثر گذار باشد را نشان می دهد. از این رو توزیع مکانی فراوانی ها به صورت ماهانه و فصلی بررسی شد. در کلیه ترازها، چرخندها در پاییز و زمستان با اندکی تفاوت بیشترین فراوانی را نمایش داده، با این تفاوت که فراوانی ها در زمستان به طرف عرض های پایین تر است. فصل بهار از نظر فراوانی چرخندی، در رتبه سوم قرار دارد، در این فصل توزیع چرخند ها در پهنه های وسیع تر از پاییز و با تمرکز فراوانی کم تر در نقشه ها نمایان است. چرخندهای تابستان از نظر فراوانی با اختلاف زیاد کمترین مقدار را دارا می باشند. یکی از بارزترین ویژگی های چرخندی، حضور پهنه های وسیع در منطقه ی مدیترانه است، که در همه ی تراز ها مشاهده می شود و در تراز 500 به بیشترین میزان خود می رسد. از آن جایی که منبع اصلی بارش ایران همین چرخندها، به ویژه چرخندهای مدیترانه می باشد، این موضوع قابل توجه است و سعی شده است در این پژوهش بیشتر به آن پرداخته شود. ویژگی بارز دیگر نقشه ها، چرخند گنگ می باشد که به عنوان اصلی ترین رخداد چرخندی در نقشه های تراز 1000 و 925 هکتوپاسکال، در فصل تابستان و بهار دیده می شود. بارش های تابستانی و بادهای 120 روزه سیستان در جنوب شرق ایران با شکل گیری این سامانه در ارتباط می باشند. با توجه به الگوریتم آماری محاسبه شده برای شیو ارتفاع ژئوپتانسیل، می توان اظهار داشت که در تراز 500 هکتوپاسکال، شیو ارتفاع ژئوپتانسیل بیشتر است و در نتیجه چرخندها در این تراز قوی تر می باشند.
مرتضی اسمعیل نژاد بهلول علیجانی
موج های گرمایی از مهمترین بلایای آب و هوایی بوده که هر سال پیامدهای زیست محیطی مخربی را در طبیعت بجای می گذارند. بر این اساس، هدف اصلی این پژوهش شناسایی موج های گرمایی ایران و ویژگی های آنها مانند تداوم، شدت و فراوانی می باشد. در جهت نیل به این هدف از آمار روزانه ی بیشینه دمای مربوط به 663 ایستگاه همدید و اقلیمی در قلمرو مورد مطالعه، طی دوره آماری1/1/1340 تا 29/12/1382(15705) روز استفاده گردیده است. با استفاده از روش درون یابی کریگینگ با یاخته های 15× 15 کیلومتر یک ماتریس 7187×15705 آماده گردید که بر روی سطرها روزها و بر روی ستون ها یاخته ها قرار گرفته است. در گام بعدی با استفاده از نمایه فومیاکی ماتریس مورد نظر استاندارد-سازی و ماتریس انحراف دمای بهنجار ایران(ntd) ایجاد گردید. برای شناسایی موج های گرمایی ایران، با استفاده از برنامه نویسی در محیط matlab. دوره هایی را که دست کم 2 روز تداوم داشته و دمای آن 2+ انحراف معیار یا بالاتر از میانگین (ntd) بود، به عنوان موج گرما تعریف شده، که با رابطه زیر بیان می شود: از ماتریسntd ایران 282 موج گرمای 2تا25 روزه شناسایی و دسته بندی گردید. این موج ها از کم تداوم ترین موج 2 روزه تا فراگیر ترین موج 25 روزه در دوره گرم و سرد گروه بندی و تحلیل شد. روند امواج گرمایی با استفاده از آزمون من-کندال مورد ارزیابی قرار گرفت. در بخشی از کار ارتباط موج های گرمایی و بارش های سنگین به عنوان دو مخاطره اقلیمی ناشی از گرمایش جهانی بصورت نمونه در جنوبشرق ایران مورد مطالعه قرار گرفت. الگوهای همدیدی امواج گرمایی ایران با توجه به زمان رخداد(دوره سرد و دوره گرم) با روش روز نماینده مورد پردازش قرار گرفت. در این روش روزی را که بالاترین همبستگی را با دیگر روزهای موج گرما داشت به عنوان نمونه انتخاب و نقشه شدّت دمای سطحی، ارتفاع ژئوپتانسیل،ضخامت، دما و فشار سطحی آن ترسیم و تفسیر گردید. نتایج پژوهش نشان داد که موج-های گرمایی کوتاه رخداد بیشتری داشته اند و تعداد امواج گرمایی پرتداوم کمتر رخ داده اند. پایان زمستان و روزهای نخستین پاییز موج های گرمایی بیشتر و فراوانتر می باشند، این ایام با تغییر دوره سرد به گرم و گرم به سرد، همزمان می باشد. فراوانی ماهانه امواج گرمایی نشان می دهد که در ماه های زمستان بویژه اسفندماه و در ماه های تابستان تیرماه بیشترین رخداد موج گرمایی بوده است. سال های پایان دوره آماری یعنی 1380 تا 1383 پر رخداد ترین سال های موج های گرمایی بود. بررسی الگوهای همدیدی موج های گرمایی در دوره گرم نشان داد که آرایش خصوط هم فشار در نقشه سطح زمین نشان از حاکمّیت الگوی کم فشار و در سطوح بالای جو الگوی پرفشار حاکم می باشد. کم فشار عربستان، کم فشار پاکستان و کم فشار گنگ از مهمترین سامانه های تاثیر گذار بر رخداد امواج گرمایی و تداوم آنهاست. بررسی شرایط همدیدی امواج گرمایی دوره سرد نشان می دهد آرایش الگوی فشار سطح زمین ایران الگوی پرفشار می باشد. الگوی همدید سطوح بالای اتمسفر نشان دهنده استقرار فراز بر روی ایران می باشد. بررسی نقشه های ضخامت نشان از انطباق حداکثر ضخامت جو بر مناطق بیشینه دمایی در ایران دارد.
زهره مریانجی حسین عساکره
چکیده: مطالعه در خصوص تغییرات رژیم بارش به ویژه در مناطق خشک ونیمه خشک همواره از اهمیت خاصی بر خوردار است. در این مطالعه با استفاده از داده های میانیابی شده روزانه بارش44 ساله (1383-1340) ایستگاه های هواشناسی به مطالعه اقلیم شناسی بارش کشور ازطریق تحلیل همساز ها وتغییرات روند و رژیم بارش کشور پرداخته شد. در این تحقیق3 همساز اول مورد استفاده قرار گرفته است تا تغییر پذیری الگوهای بارش را تفسیر نماید. بطور کلی اولین همساز یک چرخه سالانه منفرد از مشاهدات را نشان می دهد به عبارت دیگرمشاهده یک سال می تواند توسط یک چرخه با دامنه بزرگ در مقایسه با دیگر همساز ها بیان شود. دومین همساز نشان دهنده گرایش به یک تغییر نیمه سالانه بارش است که نمی توانند در داده های مشاهده شده ظاهر گردد. سومین همساز جزئیات بیشتری از تغییرات سالانه بارش را توصیف می کند. با تحلیل سهم پراش همسازهای مختلف بارش از منابع مختلف تعیین و با تحلیل دامنه اختلاف بیشینه وکمینه بارش در مناطق مختلف مشخص و نیز زمان وقوع حداکثر بارش تخمین زده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که در روند سالانه بارش درصدبیشتری(54 درصد) از مساحت ایران دارای روند مثبت به میانگین 72/1میلیمتر بوده است. در فصل پاییز ، روند درمناطق غربی ایران با افزایش و درمناطق شرق با کاهش مواجه بوده است. در فصل زمستان نیز نواحی جنوب و غرب ایران بارش با افزایش توام بوده است . میانگین روند این فصل در سراسر کشور 2/0 می باشد. فصول کم بارش تابستان و بهار هم روند کاهشی را نشان داده یعنی درطول 44 سال گذشته کم بارش تر شده اند. این امر گویای تمرکز فصلی بارش است. در بررسی مشخصه های فصل بارش معلوم گردید که نواحی غرب کشور دفعات رخداد روز خشک بیشتر اما تداوم آن کم شده است. یعنی دوره خشک در کشور رو به انبساط و دوره بارانی رو به انقباض است . بر اساس تکنیک تحلیل همسازهای بارش مشخص شد که همساز های اول و دوم نقش غالبی در توجیه تغییرات بارش ایران ایفا می کنند. این دو همساز بیش از 90 درصد واریانس بارش در ایران را توجیه می کنند. سهم درصد واریانس همساز اول در بارش سالانه ایران از شمال به جنوب افزایش می یابد و در همساز دوم این رابطه معکوس می شود. مقادیر پایین درصد واریانس همساز دوم بیان کننده تک اوجی بودن بارش است و نشان دهنده این است که رژیم اصلی بارش عمدتاً زمستانه است. همساز سوم که گویای وجود سه اوج در بارش است، مقادیر پایینی را برای کل کشور نشان می دهد. در همساز سوم مقدار ضریب همبستگی سه متغیره درصد پراش با فراسنج های مکانی (طول وعرض جغرافیایی و ارتفاع) بالاتر از دو همساز دیگر است. یعنی بارش های فصلی و محلی بیشتر تابع عوامل مکانی نظیر طول جغرافیایی ،عرض جغرافیایی و ارتفاع است. همچنین در مقایسه همساز های چهار دهه مورد بررسی(1383-1374، 1373-1364، 1363-1354، 1353-1344) مشخص شد که مقدار واریانس همساز اول (حدود90درصد) در چهار دهه تغییرات زیادی نکرده است. یعنی رژیم بارش غالب در کشور همچنان تک اوجی (زمستانه ) است. مقدار پراش همساز دوم با تغییرات و جابجایی هم مقدارها همراه است، مقدار پراش همساز سوم در دهه سوم و چهارم با افزایش چشمگیری رو به رو بوده که به معنای پیدایش رژیم های جدید بارش محلی در برخی نقاط کشوراست. تغییر پذیری رژیم بارش در کشور به 5 گروه عمده طبقه بندی شد. نتایج این تحقیق می تواند در برنامه ریزی و مدیریت منابع آب و آمایش سرزمین مورد توجه قرار گیرد. واژه ها ی کلیدی: روند ، رژِیم بارش ، زمان(t) ، پراش ، همسازهای بارش، فصل بارش، ایران f
محمد کیخسروی ابوالفضل مسعودیان
چکیده: اندازه گیری درست ریزش های آسمانی در مقیاس های زمانی و مکانی گوناگون نه تنها برای اقلیم شناسان، بلکه برای کشاورزان، آبشناسان، مدیران و صنعت گران دارای اهمیت بسیاری است. اما اندازه گیری بارش به کمک پیمونگاه های بارشی بیشتر به خشکی ها محدود شده و اندازه گیری ریزش های آسمانی در پهناب های گسترده بسیار بسیار پراکنده بوده و محدود به آبسنگ ها و جزیره هاست. از این گذشته این اندازه گیری ها نماینده ی بارش آب های آزاد است. با پدیدارگشتن ماهواره های هواشناسی و بکارگیری آنها از دهه ی 1970 به این سو، دانشمندان روش هایی را پدیدآورده تا به کمک آنها از روی مشاهدات رادیومتریکی ماهواره ها بارش را برآورد نمایند. هم اینک شمار رو به رشدی از فرآورده های بارشی کم و بیش بهنگام بر روی تارنما در دسترس اند. امروزه ظرف مدت بسیار کوتاهی می توان داده های شبکه ایی بارش که توسط مراکز هواشناسی، پایگاه های دولتی و گرو ه های پژوهشی دانشگاهی فراهم می شود را از وبگاه های این کانون ها برداشت نموده، واکاوی کرد. اما مهم بررسی کاستی ها و برجستگی های این داده هاست، تا در واکاوی داده ها دچار اشتباه نشویم. در این نوشتار کوشیدیم تا پایگاه های بارشی مرکز اقلیم شناسی بارش جهانی(gpcc) و طرح اقلیم شناسی بارش جهانی(gpcp) را با داده های پایگاه اسفزاری بر پهنه ی ایران زمین قیاس و راست آزمایی کنیم. این دو پایگاه داده از جمله پایگاه های بارش جهانی اند که در تفکیک های گوناگون داده های شبکه ایی بارش را پدیدآورده، در دسترس کاربران قرار می دهند. همواره در پی پاسخ گویی به این پرسش بودیم که آیا می توان از داده های شبکه ایی بارش این دو پایگاه جهانی بهره جست و شناختی بهتر از بارش ایران زمین به دست آورد و یا بلندی دوره ی آماری بارش کشور را افزایش داد. پاسخ این دو پرسش بی گمان آری بود. پس از هماهنگ سازی داده های بارشیgpcc و gpcp با پایگاه ملی مقایسه ها در تفکیک های مکانی 5/2 × 5/2 ، 1×1 ، 5/0 × 5/0 درجه ی طول و عرض جغرافیایی و بازه های ماهانه، فصلی و سالانه انجام گرفت. واکاوی ها آشکار ساخت میان داده های پایگاه مرکز اقلیم شناسی بارش جهانی(gpcc) و پایگاه اسفزاری همانندی بسیاری دیده می شود. در تفکیک 5/0×5/0 و 1×1 و در مقیاس ماهانه این نزدیکی تا جایی است که می توان این دو پایگاه داده را یکی دانست. همبستگی میان میانگین بارش ماهانه ی این دو پایگاه 99/0 بود. پس از کشیدن نقشه ی بارش ایران با بهره گیری از داده های پایگاه ملی و gpcc و به کمک نرم افزار سرفر دریافتیم تا چه اندازه ایی این دو نقشه همانند هم اند. این همانندی به گونه ایی بود که در بخش های باختری، میانه و خاوری ایران زمین و همچنین پهنه های جنوبی کشور خطوط هم چند بارش به مانند هم بودند. هسته های بیشینه ی بارش 600 و 700 در زاگرس و کرانه های خزر، در هر دو نقشه کاملاً یکسان هستند،که بسیار در خور شایان است. محاسبه ی اختلاف این دو نقشه نشانگر تفاوتی اندک میان برونداد این دو پایگاه داده در بخش های شمالی ایران زمین است که البته ناچیز است. سری زمانی بارش این دو پایگاه به روشنییک دیگر را دنبال می کردند. میان پایگاه ملی و طرح اقلیم شناسی بارش جهانی(gpcp) نیز همبستگی خوبی دیده می شد به گونه ایی که همبستگی میان بارش ماهانه ی این دو پایگاه در دوره ی1979 تا 2004 98/0 بود. سری زمانی بارش gpcp_2_2 و اسفزاری نشان داد روی هم رفته پایگاه gpcp_2_2 میل به بیش برآوردی ریزش های آسمانی دارد. بررسی ها نشان داد به جز ماه های تابستانی که ضریب همبستگی میان این دو پایگاه بارشی 74/0 است در دیگر ماه ها ضریب همبستگی نیرومندی میان این دو پایگاه بارشی دیده شد. همبستگی پایگاه gpcp_1_1 با پایگاه ملی در بازه روزانه 39/0 بود. اما در بازه ی ماهانه ضریب همبستگی بالایی میان این دو پایگاه به دست آمد. اندازه ی این ضریب در بازه ی ماهانه 98/0 بود. ماه های تابستانی این پایگاه دارای ضریب همبستگی 91/0 بود اما اندازه ی آن در دیگر ماه های سال بسیار نیرومندتر بود. این ضرایب بالای 97/0 به دست آمد. اریب این پایگاه های جهانی نیز نشانگر نزدیکی پیش از پیش آن با پایگاه ملی بود. کمترین مقدار اریب مربوط به داده های پایگاه gpcc و بالاترین نیز ازآنِ پایگاه gpcp_2_2 بود. کلید واژگان: بارش، پایگاه داده ی اسفزای، gpcc ، gpcp ، اریب، همبستگی
پیمان محمودی ابوالفضل مسعودیان
برای پایش و پهنه بندی یخبندان های ایران و در راستای رسیدن به اهداف پژوهش به چندین پایگاه داده ای مختلف نیاز بود که می توان آنها را به چهار دسته کلی تقسیم بندی نمود. یکی داده های محیط سطحی، دومی داده های جو بالا، سومی شاخص ها و الگوهای پیوند از دور و چهارمی داده های رقومی ارتفاع است. از ترکیب داده های محیط سطحی و داده های رقومی ارتفاع برای پهنه بندی ویژگی های آماری یخبندان های ایران، از ترکیب داده های محیط سطحی و جو بالا برای تحلیل و پایش الگوهای همدید مرتبط با یخبندان های فراگیر ایران و از ترکیب داده های محیط سطحی و شاخص های پیوند از دور جهت شناسایی ارتباط بین الگوهای پیوند از دور و یخبندان های فراگیر ایران بهره گرفته شده است.نگاشت ویژگی های آماری یخبندان های ایران نشان داد که تاثیرگذارترین عامل در آرایش فضایی رخداد اولین روز یخبندان در ایران ارتفاع است . دو عامل ارتفاع و عرض جغرافیایی هم تاثیرگذارترین عوامل در آرایش فضایی رخداد آخرین روز یخبندان، طول دوره یخبندان و طول فصل رشد به شمار می آیند. و سرانجام آرایش فضایی فراوانی رخداد روزهای یخبندان نیز تابعی از ترکیب سه عامل ارتفاع، طول و عرض جغرافیایی است. برای تحلیل همدید روزهای همراه با یخبندان های فراگیر و بر اساس یک اصل مکانی، روزهای همراه با یخبندان های ایران به سه دسته یخبندان های فراگیر (رخداد همزمان یخبندان در بیش از 65 درصد از مساحت ایران)، یخبندان های نیمه فراگیر (رخداد همزمان یخبندان در بین 25 تا 65 درصد از مساحت ایران) و یخبندان های جزیی (رخداد همزمان یخبندان در کمتر از 25 درصد از مساحت ایران) تقسیم بندی شدند. نتایج حاصل از بررسی الگوهای همدید منجر به یخبندان های فراگیر و نیمه فراگیر ایران نشان داد که در سطوح پائینی جو برای بیشینه فراوانی روزهای همراه با یخبندان های فراگیر، یک نابهنجاری فشاری دو قطبی با یک مقدار مثبت در شمال شرق و یک مقدار منفی ضعیف در شمال غرب ایران بر روی کشور ترکیه مشاهده می شود (این موقعیت اندکی در ماه های مختلف جابجا و تضعیف می شود). بر اساس این نابهنجاری، پیکربندی الگوهای فضائی این گروه به گونه ائی خواهد شد که شرایط برای ورود واچرخندها هم از جانب شمال شرق و هم از جانب شمال غرب به ایران فراهم می شود. به عبارت دیگر با تقویت پرفشار سیبری و گسترش زبانه غربی آن بر روی دریای مدیترانه شرایط برای استقرار یک سامانه پرفشار بر روی این دریا فراهم می شود که نتیجه این استقرار، عقب راندن زبانه سامانه کم فشار موسمی سودان به عرض های جغرافیایی پایین تر و همچنین مهیا شدن شرایط همدیدی برای ریزش هوای سرد از عرض های جغرافیایی بالاتر به سمت نیمه غربی ایران است. همین شرایط، نابهنجاری های بردار باد در سطوح پایینی جو را که در نقشه های مرکب فصل زمستان قابل مشاهده است را نیز تشریح می کند به طوریکه جهت بردار باد در قسمت شمالی غربی ایران دارای یک گردش واچرخندی است که این نوع گردش بر روی دریای مدیترانه نیز قابل مشاهده است. در جنوب ایران نیز یک گردش واچرخندی ضعیف و با گستردگی کم بر روی اقیانوس هند قابل مشاهده است. برای کمینه فراوانی روزهای همراه با یخبندان های فراگیر نیز مشاهده می شود که کل منطقه مورد مطالعه ( 20 تا 60 درجه شمالی و 20 تا 75 درجه شرقی) تحت سیطره یک نابهنجاری منفی است که کانون مرکزی شدت آن بر روی ترکیه قرار گرفته است. لذا پیکربندی الگوهای فضایی این گروه نشان از تضعیف پرفشار سیبری و متعاقب آن عدم گسترش زبانه غربی آن تا دریای مدیترانه دارد که شرایط برای استقرار یک کم فشار ب گردش چرخندی بر روی دریای مدیترانه فراهم می شود که این الگو با نابهنجاری باد در سطح 850 هکتوپاسکال نیز هماهنگ است، لذا تحت این شرایط و با گسترش زبانه کم فشار موسمی سودان و تزریق رطوبت از واچرخند اقیانوس هند (دریای عرب) جو ایران شرایط مرطوب تر و گرمتری را تجربه می کند که این باعث کاهش فراوانی روزهای همراه با یخبندان های فراگیر بر روی ایران می شود.
اسماعیل رشیدی احمداباد ابوالفضل مسعودیان
امروزه آب و هوا بی ثبات تر از گذشته شده است و چهره های خشن آن نسبت به گذشته رو به فزونی یافته اند. به نظر می رسد تغییراتی اتفاق افتاده است. همه چیز غیرقابل تصور و عجیب شده است. همه ساله چهره ی خشن هوا، بر زندگی انسان و سایر موجودات زنده تأثیرگذار است. اکثر اهالی مناطق غربی و جنوب غربی ایران از اثرات گرد و غبار بیگانه در سال های اخیر رنج برده اند. گرد و غبار نه تنها جان بسیاری از انسان ها را با خطر مواجه می سازد، بلکه باعث تخریب محیط زیست از جمله تخریب پوشش گیاهی نیز می شود. خشک شدن حدود چهل درصد از جنگل های بلوط در زاگرس مرکزی در سالیان اخیر به رخداد گرد و غبار نسبت داده شده است. این مسائل نشان می دهند که آب و هوا یک پدیده ی فرا منطقه ای و سیاره ای است. اگرچه در این پژوهش هدف بررسی پدیده ی گرد و غبار نیست، اما می توان دلایلی یافت که تا حدودی می تواند بر فزونی رخداد این پدیده نقش داشته باشند. از جمله ی این دلایل می توان به تغییرات آب و هوایی اشاره کرد که در سالیان اخیر به مسئله ی نگران کننده ای تبدیل شده است. در عرض های میانه جریان های جوی عموماً غربی هستند و این مسئله باعث شده است که این جریان ها قبل از آنکه به ایران برسند سرزمین عراق را بپیمایند. بنابراین هر گونه تغییرات آب و هوایی بر روی این سرزمین می تواند مستقیماً بر سرزمینمان، ایران اثر بگذارد. این مطالعه در نظر دارد به بررسی دو فراسنج بارش و دما به عنوان تأثیرگذار ترین فراسنج های آب و هوایی بر زندگی موجودات زنده، در سرزمین عراق بپردازد. به منظور این بررسی، از داده های شبکه ای پایگاه داده های آفرودایت برای فراسنج بارش، دانشگاه سانتاکلارا برای فراسنج دما و پایگاه مرکز ملی داده های ژئوفیزیک امریکا برای ارتفاع استفاده شد و مبنای تمام واکاوی ها در این پژوهش قرار گرفتند. داده های مورد استفاده برای واکاوی بارش و دما شامل سه ماتریس موقعیت جغرافیایی یاخته ها، داده های اصلی(بارش) و ماتریس تقویم بود. سپس به کمک نرم افزار "متلب" میانگین های سالانه، فصلی و ماهانه ی داده ها محاسبه گردید و 17 نقشه ی مکانی بارش و 17 نقشه ی مکانی دما، متشکل از یک نقشه سالانه، چهار نقشه فصلی و دوازده نقشه ماهانه با استفاده از روش "نزدیک ترین همسایگی" در محیط نرم افزار "سرفر" ترسیم گردید. همچنین به منظور واکاوی زمانی نخست میانگین وزنی داده های فراسنج بارش محاسبه و سپس 17 سری زمانی متشکل از سالانه، فصلی و ماهانه ترسیم گردید. و در نهایت معناداری روند این سری های زمانی با استفاده از روش ناپارامتری من- کندال در دو سطح اطمینان 95 % و 99 % مورد آزمون قرار گرفت. سرانجام این پژوهش نشان داد که سرزمین عراق دارای نظام بارشی و دمایی همگنی نیست. میانگین بارش سالانه در این سرزمین حدود 202 میلی متر است و میانگین دمای آن حدود 7/20 درجه ی سلسیوس می باشد. توزیع بارش و دما در سرزمین عراق نا یکنواخت است. دریافت بارش های شمال این سرزمین نسبت به جنوب آن بسیار فرق دارد. میانگین دمای سالانه ی جنوب این سرزمین نسبت به شمال بسیار بیشتر است. به نظر می رسد که عامل آن افزایش عرض جغرافیایی و تراکم رشته کوه ها در شمال آن باشد. همچنین از نظر واکاوی زمانی دو فراسنج بارش و دما نشان داد که دمای افزایش محسوسی داشته است اما بارش روند تقریباً ثابتی داشته است. همچنین نتایج حاصل از آزمون ناپارامتری من-کندال در سطوح اطمینان 95% و 99% نشان داد که در طول دوره ی آماری 57 ساله هیچ گونه روندی در بارش سالانه این سرزمین وجود ندارد و نتایج همین آزمون بر روی سری های زمانی دما نشان داد که، دمای سالانه ی عراق در طول دوره ی آماری50 ساله روند معنی دار و افزایشی داشته است. بزرگی افزایش دمای سالانه ی عراق حدود 1/1 درجه سلسیوس در هر صد سال است. به بیان دیگر در طی پنجاه سال گذشته دمای میانگین سالانه ی عراق حدود 7/0 درجه ی سلسیوس افزایش یافته است. در بین سری داده های فصلی دما، فصول گرم )بهار و تابستان( در سطح 95% روند معنی دار افزایشی از خود نشان می دهند. این در حالی است که روند دما در فصول سرد (پاییز و زمستان) در هر دوی سطوح اطمینان 95% و 99% هیچ گونه روند معنی داری مشاهده نگردید. در بین سری های زمانی ماهانه، روند دما در ماه های گرم سال (اردیبهشت، خرداد و تیر)، افزایشی و معنادار بوده است. این در حالی است که روند دمای ماه های اردیبهشت و تیر در هر دو سطح 95% و 99% معنادار بوده است.
عفت فتحی هدایت اله نوری
تحقیق حاضر درصدد بررسی و تحلیل تأثیر کاهش منابع آب بر وضعیت کشاورزی (زراعت و باغداری) در شهرستان لنجان است که مشخص کند کاهش منابع آب تا چه حد بر وضعیت کشاورزی شهرستان تأثیر دارد. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی، به لحاظ نوع، توصیفی- تحلیلی و به لحاظ روش جمع¬آوری اطلاعات و داده¬ها، اسنادی است. برای جمع¬آوری اطلاعات و ارزیابی وضعیت منابع آب و کشاورزی شهرستان لنجان، داده¬های کمّی بارش روزانه و سالانه، متوسط دبی روزانه و سالانه آب رودخانه، متوسط سطح آب چاه¬ها و مقدار تخلیه سالانه قنات¬های مشاهده¬ای و چاه موتوری، مقدار آب مصرفی بخش کشاورزی، سطح زیر کشت، میزان تولید و عملکرد محصولات زراعی و باغی شهرستان لنجان در طی 21 سال دوره آماری سال¬های آبی (1391-1370) از شرکت آب منطقه¬ای استان اصفهان، اداره جهاد کشاورزی شهرستان لنجان و سایر نهادهای مرتبط جمع آوری گردیده است. بر اساس هدف پژوهش برای توصیف و تحلیل داده¬ها از مدل¬های آماری و ریاضی شامل؛ شاخص بارش استاندارد (spi)، نمره توزیع استاندارد (z)، استفاده شده و برای بررسی روند تغییرات متغیرها از دو روش پارامتری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی ساده، آماره¬های آزمون تی (t) و فیشر (f) و از روش استارگس استفاده شده است. از نتایج برگرفته از این تحقیق آن است که، شاخص بارش در اکثر سال¬های آبی در وضعیت نزدیک به نرمال بوده و روند عمومی پراکنش داده¬ها، سری زمانی و تحلیل تابع رگرسیون خطی و روند بارش سالانه طی دوره آماری روند معناداری نداشته است. در ادامه تحلیل تابع رگرسیون خطی دبی¬های سالانه بالاتر از نرمال با روند منفی نشان دهنده آن است که تعداد روزهایی که، دبی بالاتر از حد نرمال بوده در حال کاهش است و تحلیل روند دبی¬های پایین تر از نرمال نشان دهنده آن است که تعداد روزهایی که، دبی پایین¬تر از حد نرمال بوده در حال افزایش است. بر این اساس، نتیجه گرفته می شود آب ورودی به منطقه به ویژه در سال¬های اخیر کاهش یافته است. در ادامه روند عمومی پراکنش داده¬ها، سری زمانی میانگین دمای بیشینه و کمینه، رگرسیون میانگین دمای بیشینه و کمینه نشان دهنده آن است که میانگین دمای بیشینه و کمینه روند معناداری ندارد. همچنین روند عمومی پراکنش داده¬ها، سری زمانی دمای بیشینه و کمینه و رگرسیون خطی دمای بیشینه وکمینه نشان دهنده آن است که دمای بیشینه روند معناداری ندارد در صورتی که دمای کمینه دارای روند افزایشی است. بنابراین، در اثر افزایش دمای کمینه یا دمای شبانه، عدم تعادل در رطوبت، مقدار تبخیر و سایر عوامل مورد نیاز برای رشد پوشش گیاهی ایجاد می¬شود که اثرات آن را می¬توان در وضعیت کشاورزی شهرستان مشاهده نمود. تحلیل توابع رگرسیون خطی و سری زمانی با روند منفی، نمودارهای هیدروگراف آب¬های زیر زمینی شهرستان لنجان طی دوره آماری مورد مطالعه نشان دهنده روند کاهشی سالانه آب چشمه و قنات¬ها در طی 21 سال آبی گذشته است. به طوری که 40 درصد قنات¬ها به طور کامل خشک شده و 60 درصد قنات¬های مورد مطالعه با افت شدید سطح آب مواجه بوده¬اند. همچنین افزایش تخلیه آب چاه موتوری منطقه نشان دهنده برداشت بیش از حد از آب¬های زیر زمینی در سال¬های خشکسالی به ویژه در سال¬های اخیر است. از 10 مورد چاه مشاهده¬ای شهرستان50 درصد چاه¬ها با روند به شدت کاهشی سطح آب به ویژه در سال¬های اخیر روبرو بوده است. روند نسبتاً افزایشی 50 درصد چاه¬های مشاهده¬ای دیگر با ضریب تعیین بسیار کم معنادار است. اثرات این کاهش آب را می¬توان در وضعیت کشاورزی شهرستان مشاهده نمود. ارزیابی وضعیت منابع آب کشاورزی شهرستان لنجان برای دوره آماری مورد مطالعه نشان می¬دهد سال¬های منطبق با سال¬های کاهش بارندگی و آب¬های سطحی و زیر زمینی، آب کمتری به بخش کشاورزی تخصیص یافته و بالعکس در سال¬های ترسالی آب بیشتری در بخش کشاورزی استفاده شده است. ارزیابی وضعیت سطح زیرکشت، مقدار تولید و عملکرد محصولات زراعی و باغی شهرستان لنجان برای دوره آماری مورد مطالعه نشان می¬دهد سال¬هایی که مقدار منابع آب مناسب بوده، سطح زیر کشت، مقدار تولید و عملکرد افزایش داشته، و سال¬هایی که با کاهش منابع آب همراه بوده این متغیر¬ها کاهش محسوسی داشته اند. تحلیل توابع رگرسیون خطی، سری زمانی و روند سطوح زیر کشت و تولید نشان دهنده روند کاهشی کل سطح زیر کشت زراعی و روند افزایشی زمین¬های آیش آبی است و کل تولید محصولات زراعی و کل سطح زیر کشت باغی نیز روند نسبتاً افزایشی داشته است که بیشترین مقدار تولید مربوط به تولید محصول برنج،گردو و بادام است. همچنین بر اساس تحلیل تابع رگرسیون خطی، روند پراکنش داده¬ها، سری زمانی و نمودارهای عملکرد، نشان دهنده روند نسبتاً افزایشی عملکرد محصول برنج، گندم و جو و روند کاهشی عملکرد محصولات عمده باغی است. روند افزایشی عملکرد محصولات عمده زراعی همچون برنج در طی دوره آماری به جهت افزایش تولید و سطح زیر کشت آن محصول و روند نسبتاً افزایشی عملکرد دو محصول گندم و جو به دلیل روند کاهشی سطح زیر کشت این دو محصول در منطقه است. ضریب همبستگی پیرسون، نشان دهنده همبستگی و تحلیل واریانس و آماره آزمون تی و فیشر، نشان دهنده معنادار بودن رگرسیون و رابطه خطی با سطح معناداری به دست آمده کمتر از 5 درصد بین مقدار منابع آب و سطح زیرکشت و تولید محصولات زراعی و باغی و اثر معنادار مقدار منابع آب بر کل سطح زیر کشت زراعی- باغی و جمع آیش آبی با میزان اطمینان بالای 95 درصد است. با توجه به آن که در منطقه به ویژه در سال¬های اخیر، خشکسالی و کاهش مقدار منابع آب قابل ملاحظه است و سطح زیرکشت برخی از محصولات زراعی روند کاهشی داشته، اما سطح زیر کشت برخی از محصولات زراعی و باغی در منطقه روند افزایشی داشته است. بنابراین، بر اساس مقدار آب مورد نیاز محصولات زراعی و باغی افزایش یافته و همچنین مقدار آب مورد نیاز محصولات زراعی و باغی کاهش یافته، نتایج نشان دهنده، مقدار پس انداز آبی است که حاصل از تفاوت کل آب مورد نیاز محصولات افزایش یافته، آب مورد نیاز محصولات کاهش یافته و آب مصرفی کشاورزی است. در ادامه با محاسبه ضریب همبستگی بین پس انداز آبی و آب مورد نیاز با افزایش سطح زیر کشت محصولات زراعی و باغی افزایش یافته و همچنین آب مورد نیاز سطح زیر کشت محصولات زراعی و باغی کاهش یافته، نتایج نشان دهنده همبستگی بین این متغیرها با میزان اطمینان بالای 95 درصد است. در واقع این ارزیابی نشان دهنده آن است که؛ آب مصرفی در مورد محصولات زراعی و باغی که سطح زیر کشت آن¬ها افزایش یافته است با کاهش سطح زیر کشت برخی از محصولات زراعی و باغی دیگر، توسط کشاورزان تأمین شده است. در مجموع نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که کاهش منابع آب اثر قابل ملاحظه¬ای بر وضعیت کشاورزی (زراعت و باغداری) منطقه داشته و در سال¬های مواجه با کاهش منابع آب، کاهش محسوسی در سطح زیر کشت، مقدار تولید و عملکرد تمام محصولات زراعی و باغی ملاحظه می¬گردد. در پایان پیشنهادهایی جهت بهره¬برداری مناسب از منابع آب در بخش کشاورزی منطقه ارائه گردیده است
مجید منتظری ابوالفضل مسعودیان
چکیده ندارد.
بختیار محمدی ابوالفضل مسعودیان
چکیده ندارد.
جلیل باقری ابوالفضل مسعودیان
چکیده ندارد.
فاطمه حیدری حسن ذوالفقاری
چکیده ندارد.
محمدتقی کریمی ابوالفضل مسعودیان
چکیده ندارد.
مهران شبانکاری ابوالفضل مسعودیان
چکیده ندارد.
فرشته رزمجویی ابوالفضل مسعودیان
چکیده ندارد.
امیرحسین حلبیان ابوالفضل مسعودیان
چکیده ندارد.
نرجس قاسمی ابوالفضل مسعودیان
چکیده ندارد.