نام پژوهشگر: حمزه سیله قلعه عباسی
حمزه سیله قلعه عباسی مهدی براتعلی پور
نظام¬های سیاسی ایرانی در طول تاریخ اغلب ماهیتی پاتریمونیالیستی داشته اند. در این نظام¬ها شاهان و سلاطین با سلطه پدر سالارانه خود بر نهادهای قدرتی چون دیوانسالاری و نیروهای مسلح بقای خود و نظامشان را تضمین می¬کردند. آنها با اتکا به نیروهای نظامی و انتظامی سرسپرده و وابسته به خود، از طریق استثمار و سرکوب بر مقدرات جامعه حاکم بودند. این مناسبات قدرت با وجود انقلاب مشروطه و وقفه¬ای کوتاه بدون تحول بنیادین تا دوره پهلوی دوم تداوم یافت. در این دوره محمدرضا شاه پهلوی به عنوان مهم ترین بازیگر نظام سیاسی عصر خود تحت تاثیر مسایل و بحران های روانشناختی دوران کودکی چون تربیت استبدادی رضاشاه، عقده حقارت ناشی از ضعف قوای جسمانی و محرومیت های عاطفی شخصیتی اقتدارگرا یافت. شخصیت او که واجد ویژگی هایی چون سلطه طلبی، رفتار سلسله مراتبی و پرخاشگری بود در ساختار غیر نهادمند و تحول نایافته عصر خود، سبب بازتولید مناسبات پاتریمونیالیستی چون حکومت فردی، پیروگرایی و سرکوب و انسداد سیاسی شد.