نام پژوهشگر: مهدی دائمی
مهدی دائمی حسین یکتا
از ابتدای تاریخ شکل گیری مرزها تاکنون، تلاشهای بسیار از طرف کشورهای محاط در خشکی انجام شده تا بتوانند به مانند کشورهای ساحلی از دریا نفع برده و به آن دسترسی داشته باشند. در جریان کنفرانسهای مختلف و از آن جمله کنفرانس 1982 تلاشهایی برای حل مشکلات و معضلات کشورهای محاط در خشکی انجام شد. اما یک نکته بسیار مهم که در تمامی مناسبات بین دُوَل مختلف به چشم می آید؛ بحث حاکمیت کشورهاست. هر کشوری با بنا کردن دیوار حاکمیت در تلاش برای حفظ منابع خویش در چارچوب مرزهای خود است. بنابراین در مباحث بین المللی شاید بتوان دیوار حاکمیت را بزرگ ترین مانع در جهت حل مشکلاتی همچون معضلات کشورهای محاط در خشکی دانست. این امر باعث می شود تا در روابط بین المللی نتوان رفتاری مانند رفتار موجود در مباحث حقوقی انجام داد و برای آن قانون تعیین کرد؛ بلکه روابط دوستانه یا غیردوستانه دو طرف باعث ایجاد یا حل مشکلات کشورها می شود. در تمامی تلاشهایی که برای حل مشکلات و معضلات کشورهای محاط تصویب شده، بحث حاکمیت کشورها سایه افکنده و هر کشور محاط در حالتی می تواند به دریا دسترسی داشته باشد که با کشور حاکم در آن منطقه دریایی ارتباط خوبی داشته باشد وگرنه کشور ساحلی می تواند مرزهای دریایی خود را به هر دلیلی به سوی کشورهای دیگر ببندد و یا از بارگیری و تردد کشتیهای دیگر کشورها در بنادر خود جلوگیری کند. حتی بحث استفاده از مازاد صید کشورهای ساحلی بوسیله کشورهای محاط نیز می تواند به راحتی بوسیله کشور ساحلی از بین برود و آن کشور با اعلام عدم وجود صید مازاد، کشور محاط را از این قرار داد بین المللی بی نصیب کند. بنابراین، تنها به شرط وجود مناسبات حسنه بین کشورها، مشکل ارتباط بین کشور محاط و دریا می تواند از طریق کشور حائل حل شود. کشورهای محاط می توانند با ایجاد راههای ریلی و اتوبانها با کمک کشور حائل، برای حمل و نقل و عبور از خاک کشور حائل چاره ای بیاندشنید و به این طریق مشکلات ترانزیتی خود را حل کنند. با این وجود باید به این نکته اشاره کرد که اگرچه این روش تا حدودی مشکلات کشورهای محاط برای ترانزیت کالا را حل می کند؛ امّا هزینه بیشتر برای این کشورها جهت صادرات و واردات را در پی دارد. استفاده از منابع دریایی یکی دیگر از مشکلات کشورهای محاط است که از طریق استفاده از مازاد منابع کشور ساحلی قابل حل است. امّا آنچه عملاً وجود دارد بحث وجود کشوری ساحلی است که منابع مازاد میزان صید خود داشته باشد و حاضر باشد آن را در اختیار کشور محاط قرار دهد. این مباحث در صورتی قابل تحقق است که کشور محاط توانایی و امکانات دریایی صید را داشته باشد؛ در حالی که بسیاری از این کشورها نه توانایی و نه صنعت دریایی و صید را دارند. علاوه بر این، بسیاری از منابع غیر جاندار دریایی مانند کلوخه های ته دریا که در منطقه انحصاری اقتصادی قرار دارند، تحت سلطه کشورهای ساحلی هستند و هیچ امکانی برای کشورهای محاط جهت دسترسی به آنها وجود ندارد. اگرچه تمامی کشورهای دنیا طبق بحث میراث مشترک بشریت باید به میزان یکسان از منابع الهی بهره مند شوند؛ لیکن کنوانسیونهای بین المللی موجود تاکنون نتوانسته اند مشکل کشورهای محاط برای دستیابی به منابع هیدروکربنی موجود در منطقه انحصاری اقتصادی را حل کند. مشکلات زیست محیطی و نبودن امکانات آب و هوای خوب نیز از معضلات کشورهای محاط است که به دست بشریت قابل حل نیست. کنوانسیون 1982 جامائیکا مدعی است برای تمامی مشکلات پیش گفته کشورهای محاط در خشکی راه حل دارد؛ موضوعی که این پایان نامه بر آن تمرکز دارد. طبق مفاد این کنوانسیون تلاش بر آن است تا کشورهای محاط نیز بتوانند از دریا و موهبت ارتباطات آبی و منابع زیر آبی استفاده کنند. لذا در آن به حق عبور بی ضرر کشتیهای کشورهای محاط در آبهای آزاد و دریایی سرزمینی اشاره شده که این ماده می تواند مشکل عبور آبی را برای این کشور ها حل کند. از طرفی به انجام رفتار یکسان با کشتیهای کشورهای دیگر در بنادر نیز تأکید شده است. مشکل بعدی بحث ارتباط بین کشور محاط و دریا است که از طریق کشور حائل انجام می شود. طبق مواد کنوانسیون کشورهای محاط می تواند با ایجاد راه های ریلی و اتوبانها با کمک کشور حائل، برای حمل و نقل و عبور از خاک کشور حائل چاره ای بیاندشنید و به این طریق مشکلات ترانزیتی خود را حل کنند. اما همه این راه حلها تنها زمانی کارآمد خواهند بود که روابط مساعد بین کشورها حاکم باشد در این صورت کنوانسیون 1982 می تواند در حل مشکل نبود راه آبی و دریایی برای این کشورها راه گشا باشد.