نام پژوهشگر: عفت هاشمی
عفت هاشمی عباس جوارشکیان
معاد یکی از اصول مهم ادیان آسمانی به شمار می¬آید. این موضوع با مسئله انسان¬شناسی و نفس شناسی ارتباطی وثیق دارد و متناظر با اختلاف در انسان-شناسی آراء مختلفی در باب معاد وجود دارد. پژوهش حاضر مسئله وضعیت نفوس انسانی پس از مفارقت از بدن و طبقات آن ها در قیامت را از منظر فلسفه مشاء، اشراق، متعالیه و آیات و روایات مورد فحص و بررسی قرار داده است؛ زیرا با تبیین اصناف و طبقات انسان ها در آخرت و فرجام هر کدام، علاوه بر تعمیق بخشیدن به نگرش فرجام شناختی و انسان شناسی می¬توان بر میزان تطابق نگرش¬های فلسفی با آیات و روایات در این رابطه (مسئله معاد و ویژگی¬های آن) دست یافت. فلاسفه اسلامی و همچنین آیات و روایات، تقسیم بندی های متفاوتی از انسان ها در روز قیامت بر اساس میزان علم و عمل آن ها در دنیا، ارائه داده و عاقبت هر قسم را به صورت مجزا مشخص کرده¬اند. از نظر حکمت مشاء این نفوس به طور خلاصه در پنج دسته نفوس ساده، عارفان، جاحدان، معرضان و مهملان جای می¬گیرند. شیخ اشراق نیز آن ها را به ساده و غیرساده و نیز پاک و ناپاک و تمام یا ناقص تقسیم می¬کند. ملاصدرا برای اهل بهشت سه گروه (مقربان، اصحاب یمین و نفوس ساده) و برای اهل عذاب چهار گروه را ذکر می¬کند. در آیات و روایات نیز از گروه¬های مقربان، اصحاب یمین و اصحاب شمال یاد شده است. به طور کلی به جز درمورد فرجام نفوس متوسطین در علم و عمل، در بقیه موارد می¬توان به تطبیق کامل بین سه نظام فلسفی (مشاء، اشراق، متعالیه) و نیز آیات و روایات دست یافت.