نام پژوهشگر: مهدی حسام هرندی

بررسی مبانی «امکان فقری» صدرالمتألهین در تفکر حکمای مشاء (با تأکید بر ابن سینا و محقق دوانی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات 1393
  مهدی حسام هرندی   مهدی منفرد

چکیده نظریه ی امکان فقری از مهم¬ترین نظریات فلسفی، درحکمت متعالیه است. صدر فلاسفه ی مکتب متعالیه، صدرالمتألهین شیرازی، معتقد است که به واسطه ی این نظریه، فلسفه را تکمیل و حکمت را تتمیم نموده است. وی ملاک نیازمندی ممکنات به علت را، با اصطلاح امکان فقری تعبیر می¬کند. امکان فقری، از ربط محض بودن و تعلقی بودن ممکنات نسبت به واجب تعالی حکایت دارد؛ اما سوال اینجاست که مبانی این نظریه ی اساسی با این اهمیت در چه بستر فلسفی وتحت تاثیر تفکرات چه کسانی به وجود آمده است. این نوشتار با جستجو در آثار فلسفی گزیده ای از حکمای مشاء، تفکرات و مباحث فلسفی ایشان را که زمینه ساز شکل گیری نظریه ی امکان فقری است بررسی کرده و در ادامه به تأثیر اندیشه های فلسفی بعضی از حکمای مشاء، در ایجاد و شکل گیری این نظریه پرداخته و در نهایت به این مسأله پاسخ داده که اگر این دسته از حکما به این مبانی¬ دسترسی داشته اند، نقش ملاصدرا را در این نظریه چگونه می توان تبیین کرد.