نام پژوهشگر: شکوه ریاحی

کاربرد روش فازی تاپسیس (fuzzytopsis) در بهبود انتخاب زون های پر پتانسیل مواد معدنی مس پورفیری در زون متالوژنی جنوب مس سرچشمه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده معدن 1393
  شکوه ریاحی   حسن طباطبایی

مطالعه حاضر کوششی است جهت استفاده از روشی که بتوان با بکارگیری آن در زمینه اکتشاف معدن، هنگام انتخاب بهترین منطقه جهت تمرکز عملیات اکتشافی و اولویت بندی مناطق براساس اهمیت آن ها از نظر پتانسیل ماده معدنی، در وقت و هزینه و انرژی تا حد زیادی صرفه جویی گردد و نتیجه به دست آمده، قابل قبول، منطقی و تا حدود زیادی قابل اطمینان باشد. بدین منظور از روش های تصمیم گیری چندمعیاره topsis و fuzzy topsis، که روش های ساده، راحت، سریع و مطمئنی در زمینه انتخاب میباشند استفاده گردید. جهت استفاده از این روش، محدوده جنوب و جنوب شرقی مس سرچشمه که دارای پتانسیل کانی سازی ماده معدنی مس پورفیری می باشد و شامل مناطق شناخته شده کانی سازی مس پورفیری مانند کانسارهای دره زار، سریدون، سریدون شمالی، ناحیه ده سیاهان(بندر باغو)، نشانه معدنی کوه پنج، نشانه معدنی مس بند ممزار و نشانه معدنی مس گورعلی اسماعیلی می باشد تعیین گردید. پس از آن با تهیه و جمع آوری لایه های اطلاعاتی اکتشافی همچون دورسنجی، ژئوشیمی، ژئوفیزیک، زمین شناسی و ساختاری موجود در محدوده، در محیط gis و تلفیق آن ها به روش های منطق فازی(fuzzy logic) و همپوشانی وزن دار(weighted overlay)، مناطقی که دارای پتانسیل کانی سازی مس پورفیری بودند مشخص شدند. پس از آن با اعمال مقدار حد آستانه مناسب از نظر اهمیت کانی سازی تعداد 20 منطقه دارای حداقل دو کیلومتر مساحت به عنوان مناطقی که دارای اهمیت اکتشافی از نظر پتانسیل مس پورفیری بودند، جهت ورود به الگوریتمهای تصمیم گیری چند معیاره تاپسیس و فازی تاپسیس انتخاب شدند. سپس با استفاده از این مناطق به عنوان گزینه های مورد نظر و مقدار متوسط هر کدام از لایه های اکتشافی در مناطق که به عنوان معیارهای مورد بررسی می باشند، ماتریس تصمیم گیری که سطرهای آن گزینه های انتخابی و ستون های آن معیارهای در نظر گرفته می باشد، تشکیل و الگوریتمهای تاپسیس و فازی تاپسیس بر روی آن اعمال شد. بدین ترتیب 20 منطقه مورد نظر توسط اعمال هر کدام از روش های تصمیم گیری چندمعیاره ذکر شده، به ترتیب اهمیت اکتشافی اولویت بندی و مستعد ترین مناطق جهت تمرکز عملیات اکتشافی مشخص شد. با مقایسه و بررسی آنچه که از اعمال هر کدام از روش ها به دست آمد، منطقه دره زار با بیشترین ضریب نزدیکی به گزینه ایده آل به عنوان اولویت اول و پس از آن محدوده های سریدون و سریدون شمالی به عنوان اولویت های بعدی شناخته شدند. بررسی و مقایسه نتایج روش تاپسیس و فازی-تاپسیس حاکی از توانمندی هر دو روش در اولویت بندی مناطق مستعد جهت ادامه عملیات اکتشافی می باشد، هر چند که روش فازی-تاپسیس از حساسیت بسیار کمتری نسبت به پارازیت در لایه های ورودی و انعطاف پذیری بالاتر در نظر کارشناسی اوزان اختصاص یافته به معیارها، برخوردار است. همچنین مقایسه ویژگیهای اکتشافی اولویتهای پیشنهادی بروشهای تاپسیس و فازی تاپسیس با مناطقی که به عنوان اندیس کانی سازی مس پورفیری شناخته شده اند، حاکی از همخوانی و تطبیق قابل قبولی بین نتایج این تحقیق با واقعیت های زمین شناسی می باشد.