نام پژوهشگر: فرزانه خلیلی
فرزانه خلیلی منصوره ملکیان
زیستگاه یکی از پارامتر های کلیدی در جهت حفاظت از گونه ها به خصوص گونه های در معرض خطر انقراض می باشد. در این مطالعه مطلوبیت زیستگاه سنجاب ایرانی در مناطق حفاظت شده دنا، دنای شرقی، خامین و دیل با استفاده از روش تحلیل عاملی آشیان بوم شناختی و روش حداکثر آنتروپی (مکسنت) مورد ارزیابی قرار گرفت. متغیرهای زیست محیطی مورد استفاده در این تحقیق شامل شیب، ارتفاع، طبقات جهت، کاربری های منطقه، اقلیم، تیپ پوشش گیاهی، فاصله از جاده، فاصله از رودخانه و فاصله از روستا می باشند. نتایج حاصل از تحلیل عاملی آشیان بوم شناختی نشان داد که متغیرهای اقلیم، فاصله از رودخانه و جهت مهمترین عوامل در انتخاب زیستگاه سنجاب ایرانی در مناطق حفاظت شده دنا، دنای شرقی، خامین و دیل می باشند. زیستگاه مطلوب سنجاب ایرانی بیش تر در اقلیم های مدیترانه ای تا خیلی مرطوب فاصله های بیشتر از رودخانه و جهت های غربی و جنوبی قرار دارد. میزان حاشیه گرایی و تخصص گرایی در این مطالعه به ترتیب 0/531و 2/94محاسبه شد که نشان دهنده آن است که سنجاب ایرانی گونه ای تخصص گراست و تمایل به زندگی در شرایط خاص را دارد. با توجه به پایین بودن مقادیر صحت نقشه های تولید شده با روش تحلیل عاملی آشیان بوم شناختی، این روش برای مطالعه انتخاب زیستگاه سنجاب ایرانی در مقیاس کلان مناسب به نظر نمی رسد. نتایج روش حداکثر آنتروپی نشان داد که متغیر های کاربری اراضی، اقلیم و فاصله از جاده مهم ترین متغیرها در انتخاب زیستگاه این جانور می باشد. سنجاب ایرانی زیستگاه های جنگلی با اقلیم خیلی مرطوب و مناطق دارای فاصله کمتر از جاده را ترجیح می دهد. میانگین سطح زیر منحنی (auc) برابر با 0/937 بدست آمد بنابراین مکسنت در اجرای مدل موفق بوده است. نتایج حاصل از این تحقیق حاکی از آن است که مکسنت روش مناسب تری برای تعیین مطلوبیت زیستگاه سنجاب ایرانی در مقیاس کلان نسبت به تحلیل عاملی آشیان بوم شناختی می باشد.