نام پژوهشگر: مصطفی دریکوندی
مصطفی دریکوندی سعید زهره وند
بشر در تاریخ زندگانی خود همواره با دو مفهوم رنج وآگاهی آشنا بوده و این دو مفهوم بیشتر مواقع لازم و ملزوم همدیگر بوده اند.معمولاَ انسان ها با تحمل رنج وسختی به آگاهی رسیده وگاهی بابرخورداری ازآگاهی دچاررنج وگرفتاری شده اند. این پدیده در ابعاد مختلف زندگی از جنبه های فلسفی، روانشناختی، عرفان و اسطوره شناختی انعکاس داشته است. در این پایان نامه چیستی، نوع و نسبت میان رنج وآگاهی را در شاهنامه فردوسی تحلیل و بررسی کرده ا یم و نشان داده ایم که فردوسی در بیان مستقیم خود یا در چارچوب حوادث داستانی و گفتار شخصیت های داستانی اش از این دو مفهوم عمیق انسانی چه تصویری به دست داده است.این پایان نامه دارای چهار فصل است .فصل اول حاوی کلیّات و مفاهیم تحقیق است .در فصل دوم انواع رنج و انواع آگاهی مورد بررسی قرار گرفته است.درفصل سوم نسبت رنج و آگاهی در زندگی و شخصیت شاهان ،شاهزادگان و پهلوانان شاهنامه ی فردوسیبررسی شده وفصل چهارم حاوی نتیجه گیری تحقیق و پیشنهاد هایی برای پژوهش بیشتراست.رنج وآگاهی در شاهنامه در جنبه های مختلف تجلی دارد. گاهی در قلمرو رفتارهای روانشناختی شخصیت ها وگاهی در ابعاد فکری و فلسفی و زمانی نیزدر بینش عرفانی آن هاخودنمایی می کند. در شاهنامه هردو نسبت میان رنج و آگاهی مورد توجه قرار گرفته است. یعنی هم از این جهت که تحمل رنج و سختی باعث آگاهی می شود و هم از این نظر که آگاهی سبب پدید آمدن رنج می گردد.