نام پژوهشگر: نسترن رضایی خوزانی
نسترن رضایی خوزانی محمدسعید مصدق
شته خردلlipaphis erysimi (kal.) (hemiptera: aphididae) از مهمترین آفات کلزا در مزارع استان خوزستان می باشد. زنبور پارازیتوئید (hymenoptera: braconidae) diaeretiella rapae (mintosh) از مهمترین عوامل کنترل بیولوژیک شته خردل محسوب می شود. در این تحقیق اثرات کشنده و زیرکشنده دو حشره کش رایج پیریمیکارب و تیامتوکسام روی شته خردل با روش غوطه وری برگ مورد بررسی قرار گرفت. غلظت های کشنده و حدود اطمینان آن ها در سطح 95 درصد با استفاده از روش پروبیت برآورد گردید. براساس نتایج، هر دو حشره کش روی تمام مراحل زیستی شته خردل اثر سمی داشتند و حساسیت در سنین بالاتر پورگی کاهش یافت. سمیت نسبی تیامتوکسام و پیریمیکارب بر اساس غلظت lc50 روی پوره های سن اول، دوم، سوم، چهارم و بالغ به ترتیب1/72، 2/15، 0/92، 0/76 و 0/79 محاسبه شد. اثرات زیرکشندگی غلظت های lc20, lc30, lc50حشره کش های مذکور روی شته خردل با استفاده از جدول زندگی دو جنسی، سنی- مرحله زیستی مورد ارزیابی قرار گرفت. نرخ ذاتی رشد جمعیت (r) در تمامی تیمارها بجز غلظت lc20 پیریمیکارب اختلاف معنی دار با شاهد نشان داد. بیشترین مقدار مربوط به تیمار شاهد (0/3022روز1-) بود و کمترین در غلظت lc50 تیامتوکسام (0/1299روز1-) مشاهده شد. اثرات کشندگی حشره کش های مذکور روی افراد بالغ زنبور پارازیتوئید d. rapae با روش قرار گرفتن در معرض باقیمانده حشره کش ، به مدت 24 ساعت بررسی شد. مقادیر lc25 برای تیامتوکسام و پیریمیکارب به ترتیب mg/l 0/015 و 39/95 می باشد که حاکی از سمیت بالاتر تیامتوکسام نسبت به پیریمیکارب برای این گونه می باشد. بررسی اثرات زیرکشنده این حشره کش ها بر پارامترهای زیستی زنبور پارازیتوئید نشان دهنده کاهش معنی دار طول عمر، باروری و تاثیر منفی بر پارامترهای جمعیتی است. نرخ ذاتی رشد جمعیت (r) در تیمارهای شاهد، پیریمیکارب و تیامتوکسام به ترتیب 0/2801، 0/2064 و 0/1525 (روز1- ) می باشد. نسبت جنسی تحت تاثیر سم تغییری نشان نداد و جمعیت غالب مربوط به جنس ماده بود. ارزیابی تاثیر غلظت های lc25 این حشره کش ها بر واکنش تابعی زنبور پارازیتوئید نیز نشان داد که نوع واکنش تابعی در تمام تیمارها یکسان و از نوع دوم می باشد. زمان دستیابی در تیمارهای شاهد، پیریمیکارب و تیامتوکسام به ترتیب 1/097 و 1/861 و 2/812 ساعت می باشد و اختلاف معنی دار بین تیمارها مشاهده می شود. مقادیر قدرت جستجوگری به ترتیب 0/057 و 0/059 و 0/040 بار در ساعت محاسبه شد که اختلاف مشاهده شده در تیمارهای مختلف معنی دار نیست. با توجه به کنترل مناسب هر دو حشره کش بر جمعیت شته و سمیت بیشتر تیامتوکسام روی زنبور پارازیتوئید آن، استفاده از پیریمیکارب در مزارع کلزا ترجیح داده می شود. جهت ارزیابی اثر مواد آلاینده بر موجودات زنده، انجام بررسی ها در سطح زیر سلولی می تواند جایگزین مناسبی برای مطالعات دشوار و پرهزینه جمعیتی باشد. براساس فرضیه هزینه سوخت وساز، تخصیص انرژی سلولی می تواند به عنوان یک نشان گر زیستی بالقوه عمل کند. اجزای مختلف ذخایر انرژی شامل چربی، پروتئین، قند و گلیکوژن افراد بالغ شته خردل در فواصل زمانی 0-24، 24-48 و 48-96 ساعت بعد از تیمار با غلظت هایlc20 lc30 و lc50 حشره کش های مورد نظر، سنجش شد. بر اساس این نتایج از نظر میزان قند کل و گلیکوژن در تیمار lc20 پیریمیکارب ( در محدوده 0-24 ساعت)، قند کل در lc20 تیامتوکسام ( در بازه 0-24 ساعت) و همچنین چربی کل در lc20 پیریمیکارب ( در بازه 48-96 ساعت) با تیمار شاهد اختلاف معنی دار مشاهده نشد. در حالی که در سایر تیمارها کلیه منابع انرژی در اثر تیمار با حشره کش کاهش معنی داری نسبت به شاهد نشان دادند. مصرف انرژی سلولی نیز با سنجش میزان فعالیت انتقال الکترون ارزیابی شد. در کلیه تیمارهای حشره کش میزان مصرف انرژی سلولی در هر سه بازه زمانی افزایش معنی دار داشت. از آنجا که بودجه خالص انرژی حاصل تفاضل بین انرژی موجود و مصرفی می باشد این پارامتر نیز تحت تاثیر هر دو حشره کش به طور معنی دار کاهش یافت. بر اساس یافته های تحقیق حاضر امکان وجود همبستگی بین اثرات مشاهده شده در بودجه خالص انرژی و اثرات مشاهده شده در سطح جمعیت و جامعه نیازمند بررسی های بیشتر می باشد.