نام پژوهشگر: حکیمه امتیازی

عزل وکیل از منظر فقه و حقوق موضوعه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده الهیات میبد 1393
  حکیمه امتیازی   عباس کلانتری خلیل آباد

زمانی که موکل از اختیار خود مبنی بر عزل وکیل استفاده کند و وکیل برگزیده خویش را عزل نماید و خبر عزل نیز به وکیل برسد، باعث انحلال عقد وکالت و قطع آثار آن می گردد. در اینجا عزل باعث انحلال عقد وکالت از زمان رسیدن خبر عزل به موکل می شود. از این پس وکیل نسبت به امور محوله راجع به وکالت هیچ حق و مسئولیتی ندارد و باید از ادامه مورد وکالت خودداری نماید؛ و به محض ابلاغ عزل به وکیل و انحلال عقد، وکیل متعهد به اعاده اسناد و مدارک دریافتی و ارائه حساب زمان تصدی و پرداخت خسارات وارده به موکل در صورت تعدی و تفریط می باشد و موکل نیز مکلف به پرداخت اجرت و هزینه وکیل و نیز پرداخت خساراتی است که مستقیما در اثر انجام مورد وکالت متوجه وکیل شده است. اما در مورد لزوم علم به عزل برای وکیل جهت عدم نفوذ تصرفات او بین فقها و حقوق دانان اختلاف نظر وجود دارد. بر اساس ماده 680 قانون مدنی «تمام کارهایی که وکیل قبل از رسیدن خبر عزل به او در حدود وکالت خود نماید، نسبت به موکل نافذ است.» در این نوشتار ادله و مبانی لزوم علم وکیل به عزل مورد بررسی قرار می گیرد. بر اساس ادله و مبانی اگر علم وکیل به عزل شرط باشد، در صورتی که وی عمل حقوقی مورد وکالت را انجام دهد، در حق موکل نافذ است و به صرف عزل و اطلاع از سوی موکل یا شاهد گرفتن بر عزل برکنار نخواهد شد. به عبارتی با رسیدن خبر عزل، باید برای وکیل علم به عزل حاصل شود و صرف اعلام خبر عزل، بدون حصول علم برای وکیل کافی نیست. در نتیجه نفوذ اقدامات وکیل نسبت به موکل بر پایه بقاء وکالت است.