نام پژوهشگر: مرضیه عاملی
مرضیه عاملی محمد بهمنی
موقعیتی که از قرارداد برای طرفین قرارداد حاصل می شود، در برخی از موارد قابل انتقال است. به طوری که یکی از طرفین قرارداد، موقعیت خود را به شخص ثالثی واگذار و خود از قرارداد کنار می رود. شخص ثالث جانشین طرف قرارداد گشته و کلیه حقوق و تعهداتی که از قرارداد برای طرف قرارداد حاصل گشته را دارا می شود. از جمله عقودی که قانونگذار، انتقال موقعیت قراردادی را در آن پیش بینی کرده است، عقد اجاره می باشد. انتقال موقعیت قراردادی در قراردادهای اجاره به دو طریق امکان پذیر است. حالت اول اینکه مستاجر منافع حاصل از عقد اجاره را در قالب وکالت یا نمایندگی یا به طرق دیگر از قبیل بیع و صلح به دیگری واگذار کرده و حالت دوم بدین صورت است که موجر، عین مستاجره را از طریق عقودی همچون بیع، صلح و هبه به شخص ثالثی منتقل می کند. هر دوی این انتقال ها، آثاری در روابط تشکیل دهنده آن دارد. هنگامی که مستاجر منافع مورد اجاره را به غیر واگذار می کند، حقوق و تعهدات حاصل از قرارداد به شخص ثالث منتقل می شود و وی قائم مقام مستاجر می گردد. هر گاه موجر عین مستاجره را به خود مستاجر منتقل کند، آثاری که از این انتقال برای مستاجر حاصل می شود با زمانی که موجر عین مستاجره را به شخص ثالثی منتقل کند، از منظر قانونگذار تفاوتی ندارد. قانونگذار در قانون مدنی بین انتقال عین مستاجره از سوی مالک، به شخص ثالث یا خود مستاجر تفاوتی قائل نشده است. اگر تفاوتی مد نظر قانونگذار بود، می بایست صریحاً بدان اشاره می کرد.