نام پژوهشگر: فرزاد خاکپور خسروشاهی
فرزاد خاکپور خسروشاهی مصطفی ستاک
در سال¬های اخیر بحث هماهنگی بین بخش¬های مختلف یک زنجیره تامین به یکی از مسائل مهم و مورد علاقه پژوهشگران در این زمینه تبدیل شده است. در این میان، نوع و پارامترهای تاثیرگذار در تقاضا، از مهمترین مواردی است که بر چگونگی تحلیل در این بین تاثیر گذار است. همچنین بروز اختلال در اثر وقوع حوادث ناگهانی نیز از مواردی است که در سالهای اخیر به مباحث زنجیره تامین وارد شده و اهمیت دو چندانی در فضای بیرونی و واقعیت دارد. از این¬رو در این پایان نامه بر آن شدیم تا به بررسی هماهنگی یک زنجیره تامین دو سطحی با یک تولید کننده و دو خرده فروش در حالت نرمال و نیز تحت اختلال بپردازیم که در آن یکی از خرده فروش¬ها، به عنوان خرده فروش غالب عمل خواهد کرد. در گام نخست، زنجیره تامین با تابع تقاضای حساس به قیمت خرده فروشی و سطح سرویس ارائه شده از سوی خرده فروش غالب؛ به شکل ایسوالاستیک مطرح شده است و رویکردهای متمرکز و غیرمتمرکز در این حالت مورد بررسی قرار گرفته است. قراردادهای تخفیف مقداری و اشتراک درآمد به عنوان دو مورد از پرکاربردترین قراردادها در حالت غیرمتمرکز در حالت نرمال و نیز تحت اختلال مورد بررسی گرفته است و شرایطی برای قرارداد تخفیف مقداری و بازه مناسب برای ضریب اشتراک درآمد، جهت هماهنگی پیشنهاد شده است.در این مورد نیز شرایط لازم جهت هماهنگی در حالت¬های مختلف و در صورت امکان، بحث شده است. در انتها در مقایسه دو قرارداد در حالت نرمال و در حالت اختلال، و در شرایط ایجاد هماهنگی، نتیجه می¬شود که قرارداد تخفیف مقداری بر قرارداد اشتراک درآمد ارجحیت دارد. در بخش پایانی نیز پیشنهاد هایی جهت تحقیقات آتی آورده شده است.