نام پژوهشگر: مردعلی یوسف پور
امین شکوهی مردعلی یوسف پور
هدف از پژوهش حاضر بررسی امکان ایجاد پوشش اکسیدی سه تایی از اکسیدهای تیتانیوم، روتنیوم و ایریدیوم به روش رسوب الکتریکی بر روی زیر لایه تیتانیومی است، که در این میان بهبود در مورفولوژی و شیمی سطح پوشش اکسیدی سه تایی با تغییر تعداد مراحل پوشش دهی از اهداف اصلی تحقیق حاضر می-باشد. برای این منظور، در این پژوهش از نمک های ticl4، rucl3.xh2o و ircl3.xh2o با درصدهای متفاوت، به همراه پراکسید هیدروژن، الکل متانول و آب مقطر دی یونیزه شده به عنوان مواد تشکیل دهنده الکترولیت در سل الکتروشیمیایی برای یک، دو، چهار و شش مرحله عملیات رسوب دهی الکتریکی استفاده شدند. همچنین عملیات حرارتی پوشش ها در دماهای 300، 450 و 650 درجه سانتی گراد انجام گردید. به علاوه، آند از جنس پلاتین بوده و جریان 20 میلی آمپر به صورت مستقیم برای برقراری جریان الکتریکی استفاده شد. برای بررسی سطح نمونه ها، آنالیزهای میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem)، توزیع انرژی پرتو ایکس (edx)، پراش پرتو ایکس (xrd) و میکروسکوپ نیروی اتمی (afm) به عمل آمد. همچنین رفتار پلاریزاسیون آندی نمونه ها نیز بررسی گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که افزایش تعداد مراحل پوشش دهی تغییرات قابل ملاحظه ای در مورفولوژی پوشش ایجاد نموده است. همچنین، پوشش حرارت داده شده در oc450 با ترکیب شیمیایی 25/5/70 tio2/ruo2/iro2= تحت شش مرحله پوشش دهی دارای بالاترین کیفیت و حداقل ولتاژ اضافی آزاد سازی گاز کلر و حداکثر پایداری و استحکام چسبندگی را دارا است. به-علاوه، افزایش مقدار ایریدیوم در الکترولیت باعث افزایش ضخامت و بهبود مورفولوژی پوشش می شود. در این راستا، افزایش ضخامت رسوب با تعداد مراحل پوشش دهی ارتباط مستقیم دارد.
سید مصطفی پیغمبری مردعلی یوسف پور
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی امکان ایجاد پوشش های سه تایی از اکسید های تیتانیوم، روتونیوم و سریم به روش رسوب دهی الکتریکی بر روی زیر لایه تیتانیومی است. با توجه به تغییر در میزان اکسید های استفاده شده در الکترولیت، سعی در بدست آوردن بهینه ترین مورفولوژی پوشش و رسیدن به ترکیب شیمایی مناسب بوده است. برای این منظور در این پژوهش از نمک های ticl4/rucl3.xh2o/ce(no3)3.6h2o با درصد های متفاوت، به همراه پر اکسید هیدروژن، الکل متانول و آب مقطر، به عنوان مواد تشکیل دهنده الکترولیت در سل الکتروشیمیایی رسوب دهی برای یک، دو، چهار و شش مرحله عملیات رسوب الکتریکی استفاده شده است. برای بررسی بهینه ترین نشست و چسبندگی، از عملیات حرارتی در دما های ?c300، ?c450، ?c650 و ?c850 استفاده شده است؛ هم چنین از آند نقره برای برقراری مدار الکتریکی در سل الکترو شیمیایی استفاده گردیده است، که این آند جریان ma20، که به صورت ثابت و مستقیم توسط یک سو کننده جریان تولید می شود را از خود عبور می دهد. برای بررسی سطح پوشش داده شده، آنالیزهای میکروسکوپ الکترونی روبشی(sem)، توزیع انرژی پرتو ایکس(edx)، پراش پرتو ایکس(xrd) به عمل آمد است. هم چنین رفتار پلاریزاسیون آندی نیز مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به نتایج حاصله می توان گفت که با افزایش تعداد مراحل پوشش دهی مورفولوژی بدست آمده بسیار بهبود پیدا کرده و بهینه ترین حالت در پوشش شش مرحله ای با الکترولیت 25/5/70tio2/ruo2/ceo2= که در ?c450 مورد عملیات حرارتی قرار گرفته، حاصل شده است. این پوشش بالاترین کیفیت سطحی، حداقل ولتاژ اضافی آزاد سازی گاز کلر، حداکثر پایداری و چسبندگی را در بین تمامی نمونه های پوشش داده شده، را دارا می باشد. هم چنین باید عنوان کرد که با افزایش درصد اکسید سریم به همراه افزایش مراحل پوشش دهی، بیشترین ضخامت و وزن رسوب دهی را در بین نمونه های پوشش داده شده شاهد بودیم. کلمات کلیدی: تیتانیوم، اکسید تیتانیوم/اکسید روتونیوم/اکسید سریم، رسوب دهی الکتریکی، پلاریزاسیون آندی، مورفولوژی پوشش.
ابوالقاسم رحیمی مردعلی یوسف پور
آبکاری کامپوزیتی روشی برای نشست هم زمان ذرات کوچک سرامیکی در لایه ی فلزی رسوب یافته برای بهبود خواص مکانیکی و تریبولوژی پوشش است. در میان فرآیندهای تولید کامپوزیت های نانوساختار، روش رسوب دهی الکتریکی می تواند سطحی هموارتر، پیوندی بهتر بین ذرات و فلز زمینه و سختی بیشتری پدید آورد. در این تحقیق، پوشش کروم و پوشش های نانوکامپوزیتی cr-al2o3، cr-tio2 و cr-sio2 با استفاده از جریان مستقیم در حمام کروم شش ظرفیتی تولید شده اند. تأثیر پارامترهای آبکاری نظیر مقدار نانوذرات در حمام و اندازه ی ذرات بر درصد حجمی ذرات در پوشش و خواص سایشی و خوردگی و سختی پوشش، بررسی شده است. درصد حجمی ذرات نشست یافته از اطلاعات وزنی حاصل از آزمون edx، ریزساختار پوشش ها توسط تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem)، سختی پوشش ها توسط دستگاه ریزسختی سنج ویکرز، مقاومت به خوردگی پوشش ها توسط دستگاه پتانسیواستات-گالوانواستات iviumstat و مقاومت به سایش پوشش ها توسط دستگاه سایش دانشگاه سمنان و به روش پین بر روی دیسک انجام شد. همچنین جهت اطمینان از حضور نانوذرات در پوشش، تست xrd بر روی تعدادی از نمونه ها انجام شد. نتایج نشان داد، حضور نانوذرات در پوشش کروم باعث بهبود چشم گیر در مورفولوژی و کاهش اندازه و ضخامت ترک ها می شود. همچنین با کاهش اندازه و افزایش مقدار نانوذرات در حمام پوشش دهی، مقدار نانوذرات در پوشش افزایش می یابد ولی با افزایش مقدار نانوذرات از مرز 10 گرم بر لیتر در حمام پوشش دهی، مقدار نانوذرات در پوشش کاهش می یابد. نتایج تست xrd، حضور نانوذرات در پوشش را تأیید کردند. بررسی تست سایش و خوردگی نشان داد هرچه مقدار نانوذرات در پوشش بیشتر باشد، مقاومت به سایش و خوردگی پوشش ها بالاتر است. همچنین سختی پوشش ها نیز وابسته به مقدار نانوذرات در پوشش بوده و با افزایش مقدار نانوذرات در پوشش، افزایش می یابد. بهترین نتیجه از نمونه ی حاوی 10 گرم بر لیتر از نانوذره ی 20 نانومتری آلومینا به دست آمد. در مجموع، پوشش های نانوکامپوزیتی cr-al2o3 نسبت به پوشش های نانوکامپوزیتی cr-tio2 و پوشش های نانوکامپوزیتی cr-tio2نسبت به پوشش های نانوکامپوزیتی cr-sio2، خواص سایشی و خوردگی بهتر و سختی بالاتری نشان دادند.
ندا خلیلی مردعلی یوسف پور
ترک خوردگی تنشی بعنوان یکی از مهم ترین عوامل تهدید کننده یکپارچگی خطوط لوله انتقال گاز بشمار می آید. تاکنون حوادث بسیاری از scc در محیط های با ph خنثی گزارش شده است که در سطح خارجی لوله های گاز اتفاق افتاده است. ترک های خوردگی تنشی معمولا در زیر پوشش ها و در قسمت هایی که پوشش دچار آسیب شده است ایجاد می شوند و تحت عوامل ناشی از فشار داخلی لوله، تنش پسماند و ... رشد می کند و در نهایت موجب شکست خطوط لوله می شود. در این پایان نامه با استفاده از نرم افزار المان محدود ترک نیم بیضوی در سطح خارجی لوله شبیه سازی شد سپس ضرایب شدت تنش در راستای طول و عمق لوله بدست آمد. همچنین به کمک رابطه ای تجربی نرخ رشد ترک خوردگی تنشی بر حسب ضریب شدت تنش محاسبه گردیده و با آن عمر لوله تخمین زده شد. از دیگر نتایج این شبیه سازی می توان به مشخص نمودن تاثیر مهم تنش پسماند در افزایش ضریب شدت تنش ترک و کاهش عمر لوله و تعیین حداقل اندازه ترک برای شروع فرایند scc در تنش های پسماند مختلف اشاره نمود.
داود بوند سوسن رسولی
چکیده : تیتانیوم و آلیاژهای آن موادی منا سب جهت ساخت ایمپلنت ها است که خواص مطلوبی نظیر مدول نسبتاً پایین، دانسیته پایین و استحکام بالا را دارا می با شند. یکی از روش های بهبود خواص تیتانیوم تهیه کامپوزیت می با شد که خواص مکانیکی مورد نیاز از طریق تیتانیوم و زیست سازگاری و زیست فعالی از طریق سرامیکها تا?مین می گردد. در این تحقیق پودر نانو کامپوزیت تیتانیوم-هیدروکسی آپاتیت بروش آلیاژ سازی مکانیکی تولید گردیده است سه فاکتور در صد هیدروکسی آپاتیت با مقادیر 30 و 10 درصد وزنی، زمان آسیا کاری 20 و 50 ساعت و دو اندازه متفاوت از پودر هیدروکسی آپاتیت بعنوان زیست فعال و تقویت کننده در زمینه تیتانیوم مورد بررسی قرار گرفت. نمونه ها ابتدا در آسیاب گلوله ای در محیط آرگون تحت عملیات آسیا کاری قرار گرفتند. سپس پودرهای بدست آمده پرس سرد شده و در دمای 1150 درجه سانتی گراد در کوره تحت گاز محافظ آرگون بمدت 2 ساعت عملیات زینتر صورت پذیرفت نمونه ها تحت آزمایش سختی سنجی ویکرز قرار گرفته همچنین دانسیته نمونه ها با استفاده از روش ارشمیدوس اندازه گیری گردید. با استفاده از میکروسکوپ الکترونی روبشی مورفولوژی نمونه های تهیه شده مورد بررسی قرار گرفت. از آنالیز xrd جهت بررسی فازی پودرها بعد از آسیا کاری و بعد از عملیات حرارتی استفاده گردید. همچنین توپوگرافی و زبری سطح نانو کامپوزیت بوسیله میکروسکوپ afm تعیین گردید. نتایج حاکی از افزایش پستی و بلندی سطحی نمونه در اثر افزایش هیدروکسی آپاتیت برای کامپوزیت ti – ha 30%wt برابر با 12/1 میکرومتر در مقایسه با نمونه ti که برابر 345 نانو متر بوده است. نتایج حاکی از افزایش سختی تحت تاثیر افزودن ha در زمینه ti میباشد، در نمونه تهیه شده با 50 ساعت آسیا کاری و 30 درصد ha که ha اولیه نانومتری بوده بیشترین سختی (معادل با 410 ویکرز) را شاهد بوده ایم. تصاویر sem نیز بیانگر یکنواخت تر شدن ریز ساختار تحت زمان آسیا کاری بالاتر میباشد.
مجتبی حسنی حسین آباد قاینی شروین احمدی
پلی(d,l- لاکتاید) بک پلیمر زیست تخریب پذیر آمورف است که گونه های با وزن مولکولی زیاد آن در ساخت محصولات کاشتنی در بدن کاربرد دارد و معمولا از پلیمر شدن حلقه گشای دی استر حلقوی d,l- لاکتیک اسید (d,l-لاکتاید) در مجاورت کاتالیزور غیر سمی و تایید قلع اکتوات بدست می آید. در این پژوهش، ابتدا از روش پلیمریزاسیون تراکمی لاکتیک اسید، مونومر لاکتاید سنتز و توسط آنالیز ftir و dsc مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از آنالیز ftir، پیک های مشخصه مربوط به مونومر لاکتاید را آشکار کرد. نتایج dsc نشان داد که مونومر لاکتاید سنتز شده از نوع d,l- لاکتاید می باشد. سپس از روش پلیمریزاسیون حلقه گشایی لاکتاید و با استفاده از کاتالیست اکتوآت قلع و همچنین آغازگر تری فنیل فسفین، پلیمر پلی لاکتاید تهیه شد. به منظور شناسایی و تعیین ساختار مولکولی پلی لاکتاید سنتز شده از ftir استفاده شد و صحت آن تایید گردید. رفتار حرارتی و ذوب نمونه توسط آزمون dsc مورد بررسی قرار گرفت. نتایج dsc برای پلی لاکتاید سنتز شده در محدوده دمایی 20- تا ?c200 نشان داد که آن کاملا آمورف بوده و دارای دمای انتقال شیشه ای 53 تا ?c56 می باشد. وزن مولکولی پلیمر و توزیع وزن مولکولی آن توسط آزمون کروماتوگرافی ژل تراوایی(gpc) مشخص گردید. نتایج آزمون gpc نشان داد که استفاده از فعال کنندهhdiبه عنوان یک توسعه دهنده زنجیر های پلیمر، باعث افزایش جرم مولکولی پلیمر می شود. در پایان نانوکامپوزیت pla/clay، به روش پلیمریزاسیون حلقه گشای لاکتاید با استفاده از نانو خاک رس نوع cloisite 15a، تهیه شد و توسط آزمون تفرق اشعه ایکس با زاویه کم (saxs) و میکروسکوپ الکترونی عبوری(tem)مورد بحث و بررسی قرار گرفت. با توجه به نتایج به دست آمده ازsaxs و عکس های tem می توان نتیجه گرفت که ساختار بدست آمده برای نانوکامپوزیت با 1% وزنی نانورس از نوع میان افزوده می باشد، که با افزایش مقدار نانورس تا 2% وزنی، به دلیل افزایش گرانروی ماتریس پلیمری و در نتیجه افزایش تنش برشی تحمیل شده توسط ماتریس، ساختار نانوکامپوزیت به نوع ورقه ای تغییر می نماید
مهدی نقی لو مردعلی یوسف پور
در این تحقیق ماده سیلیکا مزوپروس منظم sba-16 بعنوان حامل دارو رسانی مورد مطالعه قرار می گیرد. به منظور افزایش میزان بارگذاری دارو در این ماده، سطح تخلخل های آن با یک ترکیب آلی پوشش دهی شده و تاثیر این اصلاح سطحی بر روی سرعت رهایش داروی این ماده بررسی می شود. در مرحله سنتز، ماده مزوپروس سیلیکاتی sba-16 با استفاده از تترا اتیل اورتو سیلیکات (teos) به عنوان منبع سیلیکا، پلورونیک f127 بعنوان سورفکتانت و هگزا دسیل تری متیل آمونیوم برمید (ctab) بعنوان سورفکتانت کمکی، در محیط اسیدی سنتز شد. به منظور بهبود فعل و انفعال بین دارو و حامل دارو رسانی، سطح تخلخل های ماده sba-16 توسط 3-آمینو پروپیل تری اتوکسی سیلان (aptes) با روش پسا سنتز عامل دار شد. ایبوپروفن که یک داروی با انحلال ناچیز در آب می باشد وخاصیت ضد درد و التهاب دارد، به عنوان داروی مدل در ماده sba-16 خالص و عامل دار شده بارگذاری شد. نتایج آنالیزها نشان داد که ماده sba-16 با ساختاری سیلیکاتی، منظم و متخلخل، با پارامتر شبکه 15.7nm، قطر تخلخل 5.8nm، حجم تخلخل 0.73cm3/g و مساحت سطح 879m2/g به خوبی سنتز شده است. پیک ظاهر شده در حدود 1530cm-1 در طیف فروسرخ تبدیل فوریه نمونه اصلاح سطحی شده که مربوط به ارتعاشات خمشی پیوند n–h می باشد و همچنین کاهش قطر تخلخل ها از 5.8 به 5.4nm بعد از اصلاح سطحی ماده مزوپروس، حاکی از موفقیت آمیز بودن پوشش دهی سطح تخلخل های ماده مزوپروس با ماده آلی آمین دار بود. البته بعد از عامل دار کردن ماده مزوپروس sba-16، نظم ساختاری آن کاهش یافت. میزان جذب دارو در ماده اولیه و اصلاح شده به ترتیب %56.16 و %63.56 بود که نشان از فعل و انفعال قویتر بین گروه های عاملی دارو و گروهای آمین متعلق به سطح ماده عامل دار شده بود. هم چنین رهایش دارو توسط ماده عامل دار شده سریعتر از ماده خالص صورت گرفت که این موضوع را می توان به دانسیته سطحی گروه های عاملی، واکنش های آبگریز یا واکنش های الکترواستاتیک بین گروهای عاملی دارو و گروهای عاملی آمین موجود در سطح ماده عامل دار شده نسبت داد. ولی عمده ترین دلیل رهایش سریعتر دارو در ماده عامل دار شده، نظم ساختاری کمتر این ماده نسبت به ماده sba-16 خالص بود.
شیرین کلانتری مردعلی یوسف پور
مواد مزوپروس سیلیکا از سال 1992 شناخته شدهاند. به علت نظم ساختاری، قطر بزرگ حفرات و سطح ویژه بالا، توجه زیادی به سنتز و کاربردهای این مواد شده است. در این کار تحقیقاتی هدف تولید نانوکامپوزیت اکسیدآهن/مزوپروس سیلیکا میباشد تا با ترکیبی از خواص مغناطیسی نانوذرات اکسیدآهن و سطح ویژه بالای ترکیبات مزوپروس، این نانوکامپوزیت بتواند در کاربردهای حذف یونهای فلزی سنگین از محلول آبی و جدایش مغناطیسی مورد استفاده قرار گیرد. نانوکامپوزیتهای اکسیدآهن/مزوپروس سیلیکا با روش هیدروترمال در یک مرحله سنتز شدهاند که نانوذرات اکسیدآهن به عنوان هسته و مزوپروس سیلیکا به عنوان پوسته میباشد. به منظور انتخاب نمونه بهینه از لحاظ خواص مغناطیسی و سطحی، نانوکامپوزیتها با غلظتهای متفاوت teos (منبع سیلیکا) سنتز شدهاند. نمونههای سنتز شده توسط آنالیزهای پراش سنجی اشعه ایکس (xrd)، طیف سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه (ftir)، میکروسکوپ الکترونی روبشی نشر میدانی (fe-sem)، مغناطیسسنج نمونه ارتعاشی(vsm) و جذب- واجذب گاز نیتروژن (bet) مورد شناسایی قرار گرفتند. از نتایج این آنالیزها نمونه بهینه انتخاب شد و کاربرد این نمونه در حذف یونهای فلزی سنگین از محلول آبی با طیفسنجی جذب اتمی (aas) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان میدهد، نانوکامپوزیت بهینه (ml5/2 teos) علاوه بر بروز رفتار سوپرپارامغناطیس، دارای سطح ویژه m2/g19/461، حجم کل حفرات cm3/g4128/0 و میانگین قطر حفرات nm58/3، به همراه توزیع باریک حفرات میباشد. مزیت دیگری نیز دارد (قابلیت بازیافت)، زیرا میتواند توسط میدان مغناطیسی خارجی، جدایش مغناطیسی یابد.
فاطمه صفری کوشالی مردعلی یوسف پور
در این پژوهش قابلیت جذب هیدروژن در مواد مزوپروس پایه سیلیکاتی جدید (sba-16) کامپوزیت شده با اکسید فلزات واسطه مورد بررسی قرار گرفته است. برای تولید نانو کامپوزیت ها ،از روش سل-ژلِ تک مرحله ای برای اضافه کردنِ نمکهای نیترات نیکل وکلرید پالادیوم ، به ماده مزو پروس سیلیکا استفاده شد. پیرسازی در دمای 800c به مدت 12 ساعت انجام شد و در نهایت جهت تولید حفرات و حذف فعال کننده سطحی(ماده فعال کننده سطحی) ، در دمای 550c به مدت 6 ساعت کلسینه شد. مشخصه یابی مواد بوسیله آنالیزهای پراش اشعه ایکس زاویه بزرگ و زاویه کوچک ، آنالیز جذب گاز هیدروژن در شرایط خاص و همچنین آنالیز جذب- واجذب گاز نیتروژن انجام گرفت. مورفولوژی سطحی توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی نشر میدانی انجام شد. مقدار اکسیدهای فلزی، توسط آنالیز طیف سنجی تفکیک انرژی اندازه گیری و پیوندها وترکیبات آلی مزوپروس سیلیکای خالص با دستگاه تبدیل فوریه مادون قرمز مشخص شد. نتایج حاصل از xrd و eds ، حضور اکسیدهای نیکل و پالادیوم را در مزوپروس سیلیکای آمورف تائید کرد. مورفولوژی سطحی و نتایج حاصل از آنالیز bet مشخص کرد، با افزودن نیکل، اندازه ذرات بزرگتر شده و به تَبَع آن سطح ویژه کمتر می شود در حالیکه افزودن پالادیوم اندازه ذرات را ریزتر کرده و سطح ویژه را افزایش می دهد و به ترتیب برای مزوپروس سیلیکای خالص، نانو کامپوزیت حاوی نیکل و پالادیوم برابر با 32/456، 425 و m2/gr 51 /537 بدست آمده است. آنالیز از جذب گاز هیدروژن تا فشار 200kpa و در سه دمای 77k ، 150kو 303k انجام شد. جذب گاز هیدروژن در مواد سنتز شده با کاهش سطح ویژه و افزایش دما کاهش می یابد، بطوریکه در نانوکامپوزیت حاوی پالادیوم با سطح ویژه بالاتر بیشترین جذب گاز هیدروژن را در دمای 77k دارد.
رحمن مریدی اصل مردعلی یوسف پور
بطور کلی هدف از این پژوهش، اعمال پوشش¬های مرکّب ضدخوردگی، در حضور بازدارنده های آلی و غیر آلی، به روش سل-ژل می¬باشد. بدین منظور پوشش¬های تک جزئی پایه زیرکونیا و همچنین پوشش¬های مرکّب پایه ?zro?_2-?al?_2 o_3 به همراه عوامل بازدارنده بنزوتریازول و نیترات سریم با استفاده از روش پوشش دهی غوطه وری بر روی زیرلایه¬های شیشه ای و آلومینیوم 2024 لایه نشانی شدند. برای بررسی ریخت¬شناسی سطحی و همچنین آنالیزعنصری از میکروسکوپ الکترونی روبشی گسیل میدانی و طیف سنجی پراش انرژی پرتو ایکس استفاده شد. از پراش اشعه ایکس با زاویه کوچک برای بررسی میزان تبلور نمونه¬ها استفاده گردید. پیوندهای موجود در سطح پوشش نیز با استفاده از طیف سنجی تبدیل فوریه مادون قرمز بررسی گردید. توپوگرافی سطح پوشش¬ها با استفاده از میکروسکوپ نیروی اتمی مورد ارزیابی قرار گرفت. ضخامت پوشش¬ها نیز با استفاده از آزمایش بیضی سنجی اندازهگیری شد. همچنین نمونههایی متشکل از لایه های متناوب از پوشش مرکّب، تک جزئی و ترکیبی از هر دو، جهت بررسیهای خوردگی تهیه گردید. آزمایش طیف نگاری امپدانس الکتروشیمیایی در دوره های زمانی مختلف غوطه وری در محلول wt.%nacl3/5و همچنین آزمایشات پلاریزاسیون پتانسیو دینامیک و پاشش نمک نیز جهت ارزیابی عملکرد حفاظت خوردگی فیلمهای سل-ژل مورد استفاده قرار گرفتند. در انتها نیز نتایج با استفاده از روش¬های تحلیلی ahp و topsis ارزیابی شدند. تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی گسیل میدانی نشان دهنده بدون ترک بودن پوشش¬های مرکّب در مقایسه با پوشش تک جزئی پایه زیرکونیا می¬باشد. نتایج حاصل از آزمایشات خوردگی نیز به وضوح نشان دهنده خواص حفاظت خوردگی بسیار عالی پوشش های اعمالی می باشد.
آذر غفاری مردعلی یوسف پور
فرآیند سل ژل یک روش سنتز شیمیایی است که برای آماده سازی موادی همچون شیشه¬ها و سرامیک¬ها مورد استفاده قرار می¬گیرد. روش سل ژل به علت مزایای فراوان از جمله دمای پایین که از تبخیر حرارتی و تجزیه گونه¬های به دام افتاده، همچون بازدارنده¬های آلی جلوگیری می¬کند، بهترین گزینه جهت پوشش دهی تشخیص داده می¬شود. در این پژوهش پوشش نانو ساختار پایه زیرکونیا، با روش سل ژل، بر روی زیر لایه آلیاژ آلومینیوم 7075 رسوب داده شده است. اثر افزودن بازدارنده¬های آلی و معدنی بنزوتریازول و سریم نیترات به عنوان عوامل ترمیم کننده بر روی رفتار خوردگی پوشش پایه زیرکونیا مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور بررسی ریز ساختار و مورفولوژی سطح پوشش، آزمون¬های fesem و afm انجام شد. سه نوع سیستم پوششی 4 لایه بر اساس تفاوت در میزان بازدارنده و توالی لایه¬های بازدارنده شده، طراحی گردید. به منظور ارزیابی خواص خوردگی و رفتار خود ترمیم شوندگی پوشش¬ها، آزمون¬های امپدانس الکتروشیمیایی و پلاریزاسیون خطی انجام شد. نتایج نشان دهنده بالاتر بودن مقاومت به خوردگی zro2+bta (4 لایه حاوی بازدارنده) نسبت به دو سیستم zro2 (4 لایه بدون بازدارنده) و کامپوزیتی (2 لایه حاوی بازدارنده) با گذشت زمان می¬باشد. در مورد سیستم¬های پوششی حاوی بازدارنده سریم نیترات نیز، نتایج نشان دهنده برتری خواص حفاظتی کامپوزیتی (دو لایه حاوی بازدارنده) نسبت به سیستم پوششی zro2-ce (4 لایه حاوی بازدارنده) می¬باشد. همچنین در مقایسه سیستم¬های پوششی دارای بازدارنده¬های مختلف، در تمام ساعات غوطه وری سیستم¬های پوششی دارای بازدارنده بنزوتریازول، خواص حفاظتی بهتری را نسبت به سیستم¬های حاوی بازدارنده سریم نشان می¬دهند. جهت ارزیابی نتایج بدست آمده، از مدل شبیه سازی تاپسیس نیز استفاده گردید.
فاطمه شاکویی محمد تجلی
در این تحقیق نانومرکب پلیمر- سیلیکا به روش سل- ژل در سه مرحله در دمای اتاق تهیه شد. نانومرکب حاصله از یک بخش آلی، شامل پلیمر زیست سازگار پلی اتیلن گلیکول و یک بخش معدنی حاوی نانوذرات سیلیکا با درصد وزنی های متفاوت تشکیل شد. خواصی نظیر ضریب شکست بالا، مدول (نرمی) مناسب و چگالی کم باعث می شود این نانومرکب به عنوان مواد جایگزین لنزهای طبیعی کاربرد داشته باشد. این ماده در درمان بیماری آب مروارید و پیرچشمی به طور همزمان موثر واقع می شود. در این تحقیق برای مشخصه یابی نانو ذرات سیلیکا و بررسی اندازه و نحوه توزیع نانوذرات در زمینه پلیمری از میکروسکوپ الکترونی عبوری (tem) استفاده شد. برای بررسی میزان ضریب شکست و ویسکوزیته ماده حاصله به ترتیب از آنالیزهای رفرکتومتری و رئومتری و جهت بررسی خواص نوری نانومرکب و میزان عبور نور نیز از آنالیز اسپکتروفوتومتری (uv-vis) استفاده شد. ضریب شکست نانومرکب تهیه شده 4/1 گزارش شد که بسیار نزدیک به ضریب شکست لنز چشم (411/1) بود. طیف سنجی تبدیل فوریه مادون قرمز (ftir) و پراش پرتو ایکس در زوایای کوچک و بزرگ (xrd) نیز جهت مشخصه یابی بخش های پلیمری و معدنی نانومرکب مورد استفاده واقع شد. حضور گروه های o-h در طیف سنجی تبدیل فوریه مادون قرمز آبدوستی نانوذرات سیلیکا را تایید نمود. وجود دو پیک تیز در زوایای حدود 19 و 23 درجه در آنالیز پراش پرتو ایکس، طبیعت بلورینگی پلی اتیلن گلیکول را ثابت کرد. تصاویر گرفته شده توسط میکروسکوپ الکترونی عبوری حضور ذرات سیلیکا را با ابعاد 50 تا 100 نانومتر در زمینه پلیمر به خوبی نشان دادند. نتایج به دست آمده نشان دادند که اصلاح سطح نانوذرات و گنجاندن آن ها در زمینه یک پلیمر زیست سازگار، منجر به تشکیل نانومرکب با خواص مورد نظر که تلفیقی از خواص معدنی و آلی است، می گردد.
ایمان والی مردعلی یوسف پور
چکیده ندارد.