نام پژوهشگر: شقایق خانبازی
شقایق خانبازی علیرضا خرمایی
رساله ی حاضر به بررسی چند معنایی در افعال سبک زبان فارسی براساس طرحواره ی نیرو – محرکه با رویکرد معنایی شناختی پرداخته است. یکی از حوزههای جدید زبانشناسی، زبانشناسی شناختی میباشد. زبانشناسی شناختی، خود به دو بخش معناشناسی شناختی و دستور شناختی تقسیم میشود. در حوزهی معناشناسی شناختی به مطالبی از جمله طرحوارههای تصویری، استعاره، مجاز، معنای دایرهالمعارفی، مقولهبندی، مقولات شعاعی و دیگر مفاهیم پرداخته میشود. یکی از مباحث مطرح در معناشناسی شناختی همان چند معنایی است. لوبنر (2002) بیان میکند که در چند معنایی، یک کلمه وجود دارد با چندین معنا که یکی از این معانی، معنای اصلی میباشد و معناهای دیگر فرعی میباشند، مانند کلمه «سبز» که هم معنای «رنگ سبز» را میرساند که معنای اصلی کلمه است و هم به معنای نرسیده و کال است که معنای فرعی است. در این پژوهش، طرحوارههای تصویری دو فعل سنگین «زدن» و «کشیدن» براساس طرحوارهی نیرو – محرکه بروگمن (2001) شناسایی میگردد، سپس نوع حرکت و انتقال نیرو در افعال سبک متناظری که از این افعال سنگین ساخته شدهاند، مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرند و براساس این نظریه، پرسشهای زیر مطرح میگردد که در این تحقیق، در پی یافتن پاسخ آنها خواهیم بود: 1- براساس چارچوب بروگمن (2001) افعال سنگین «زدن» و «کشیدن» دارای چه طرحوارههای تصویری هستند؟ 2- این طرحوارههای تصویری افعال سنگین «زدن» و «کشیدن» چگونه به همتای سبک آنها در افعال مرکب انتقال یافته است؟ در تحقیق حاضر، منبع جمعآوری دادههای تحقیق، فرهنگ معاصر فارسی (1381) است که افعال سبک مورد مطالعه از این فرهنگ جمعآوری شدهاند و با توجه به پرسشهای مطرح شده در تحقیق، مشخص گردید که محتوای معنایی افعال اصلی متناظر با افعال سبک موجود در این افعال ترکیبی حفظ میشود و معنای این افعال از حوزهی فیزیکی به حوزهی فیزیکی دیگر و حتی به یک حوزهی انتزاعی نیز قابلیت انتقال دارند. در طول تحقیق، مشخص شد که میان معانی «زدن» و «کشیدن» تمایزی وجود دارد که به طور کلی، برای فعل «زدن» دو طرحوارهی تصویری و برای فعل «کشیدن» پنج طرحوارهی تصویری براساس طرحوارهی نیرو – محرکه میتوان در نظر گرفت