نام پژوهشگر: زهرا خمیس پور
زهرا خمیس پور ناصر صبحی
ارتباط والدین و فرزندان از جمله موارد مهمی است که سالها نظر صاحبنظران و متخصصان تعلیم و تربیت را به خود جلب کرده است. خانواده نخستین پایگاهی است که پیوند بین کودک و محیط اطراف او را بوجود می آورد. کودک در خانواده نیاز های اولیه را درباره جهان فرا می گیرد، از لحاظ جسمی و ذهنی رشد می یابد، شیوه ی سخن گفتن را می آموزد، هنجارهای اساسی رفتار را یاد می گیرد و سرانجام نگرشها ، اخلاق ورو حیاتش شکل می گیرد و به عبارتی اجتماعی می شود (هیبتی، 1381).هر خانواده شدت خاصی را در تربیت فردی و اجتماعی فرزندان خویش بکار می گیرد این شیوه ها که شیوه های فرزندپروری نامیده می شود متأثر از عوامل فرهنگی، اقتصادی و غیره می باشد(هیبتی، 1381). پژوهشها نشان می دهند که شیوه های فرزند پروری والدین اثر طولانی بررفتار، عملکرد، انتظارات و در نهایت بر شخصیت افراد در آینده دارند. مثلا والدین سخت گیرودیکتاتور مانع پیشرفت و خلاقیت کودک می شود. والدینی که اجازه نمی دهند کودک ابراز وجود کند مانع بروز استعداد های بالقوه او می شود. و در نتیجه این قبیل کودکان افرادی روان آزرده و پرخاشگر خواهند شد. (مهرابی هنرمند و همکاران، 1379).یکی از جنبه های تاثیر فرزند پروری از خود بیگانگی است که در مطالعات اندیشمندان مسلمان نیز همواره مفهوم «از خود بیگانگی» چه به صورت مفهوم منفییا مثبت مد نظر بوده است اگر چه این مطالعات بیشتر در مورد جامعه و کمتر در مورد سازمان انجام گرفته است اما به راحتی و با استفاده از تفاسیر قرآن و سنت می توان آراء اندیشمندان و جایگاه آن را در وحی پیدا کرد.از خود بیگانگی از مقوله های مهم در مباحث جامعه شناختی، انسان شناختی، روانشناسی اجتماعی و فلسفی جهان امروز است که پیرامون آن عقاید گوناگون وجود دارد. از آن جا که این مفهوم دارای ابعاد ی گسترده و گوناگون است تعاریفی متعدد و متفاوت از آن ارائه شده است. مفهوم از خودبیگانگی بعد از صنعتی شدن جوامع در محافل علمی مطرح شده و مورد توجه به خصوص جامعه شناسان و روانشناسان قرار گرفته است. هر کدام از این متفکران با توجه به دیدگاه های علمی و تخصصی خود و بر اساس مکاتب فکری که به آن وابستگی بیش تری داشته اند، به ارائه ی نظریه هایی درباره ی این مفهوم پرداخته اند(تبریزی،1380). در مورد هویت یابی نیز جیمز مارسیا پس از اریکسون به این نتیجه رسید که شکل گیری هویت در مراحل مختلفی صورت می گیرد . او دو روند را در شکل گیری هویت اساسی تلقی می کند که عبارتند از بحران و تعهد . بحران یا جستجوی هویت دوره ای است که در آن فرد در زمینه تقلید ها ، هما نند سازی ها ی گذشته ، انتظارات ، نقش ها و سن اجتماعی پرسشگری می کند و در رابطه با علایق ، استعدادها و جهت گیری ها ی خویش به تامل می پردازد و نقش ها ، آرمآن ها و صور مختلف هویت را مورد آزمایش قرار می دهد. تعهد عبارت است از اتخاذ تصمیم ها ی نسبتا با دوام و تثبیت نسبی در صور مختلف هویت و جهت گیری تلاش ها ی فرد به سوی تصمیم های اتخاذ شده که مشابه مفهوم وفاداری در نظریه اریکسون می باشد (کارووشییر 1375 بیشاب و دیگران 1997به نقل از چلبیانلو و همکاران، 1382).بنابراین با توجه به آنچه گفته شد ،هدف پژوهش حاضر مقایسه سبک های فرزند پروری با هویتیابی و از خود بیگانگی در دانش آموزان دبیرستانی دولتی و غیر دولتی می باشد . ? بیان مسئله نوجوانییکدورهیانتقالیازوابستگیدورانکودکیبهاستقلالومسولیتپذیریدورانجوانیوبزرگسالیاست. درایندوره،نوجوانبادومسألهاساسیدرگیراست: بازنگریوبازسازیارتباطباوالدین،بزرگسالانوجامعه،وبازشناسیوبازسازیخودبهعنوانیکفردمستقل. درهمینمرحلهانسجامجنبه هایمختلفبدنی،جنسیوتصورازخویشبهصورتبهتدریجدرذهننوجوان « منکیستم؟ » هویتواحدشکلمیگیردوپاسخگوییبهسوالاساسیتحققمییابد (لطفآبادی، 1385). دراینمرحلهعلاوهبرمسألهرشدشخصیتیواخلاقییکنیازاساسیدیگر،یعنیکسب دانشومهارتهایلازمبرایاشتغالیاادامهیتحصیل،بهعنوانیکنیازمهمدرتعلیموتربیت نوجوانمطرحمیشود. رشدهماهنگنوجواندرتمامزمینه هاوشکل گیریهویتمنسجمو مستقل،ضرورتیانکارناپذیردرتعلیموتربیتاینمرحلهاست. موفقّیتهایتحصیلیدرطول سالهایمدرسهوقبولشدنبعدینوجواندردانشگاه،معمولاًعاملموثریدرشکلگیری هویتاست. زیراراههایزندگیآینده یاوراهموارترمیسازدوازنظرحرفهاینیزاطمینان بیشتریبرایاوایجادمیکند (رضوی، 1388). نوجوانسعیداردخودشرابااینتغییراتوفقدهد. ازاینگذشته،وقتیکهیکیاز کارهایاساسی،رشداست،نوجواندرتلاشبرایایجادیکهویتیایک(تعریف منحصر به فرد از خود)است . اگرچهکارشکلگیریهویتدرسراسرچرخهیزندگیادامهمییابد تغییراتدرهویت،درطولدورهینوجوانیمعمولاًبیشترقابلملاحظهاست(آچر ،1989). اریکسونهویترابهعنوانپیشرفتمهمشخصیتوگامیمهمبهسمتتبدیلشدنبهبزرگسالثمربخشوخوشحال،تشخیصدادوتعارضروانشناختینوجوانیراهویتدربرابرسردرگمینقشنامید. نتایجموفقیتآمیزمراحلقبلی،زمینهرابرایحلمثبتاینتعارضآمادهمی کنند(برک ،2001). اریکسونیکتئوریرشددرطولعمرپیشنهادکردهکهشاملهشت مرحلهاست،هرمرحلهبایکناسازگاریمرکزیمشخصشدهوافرادنیازبهبرخوردکردنبا ناسازگاریدارند(اریکسون ،1968). احساس هویت بهعنوانمهمترینرویدادمرحلهینوجوانیمتأثرازهمانندسازیباوالدین است. نحوهیرفتاروالدینباعنایتبهنگرشیکهدرفرزندانخودبهوجودمیآورند،در هویتآنهاتأثیرخواهدداشت(موسویپور،1375). ریچوشاختر (2011) نیزبرنقشمهممدرسهومعلمدرهویتیابیدختراندبیرستانیتأکید میکنند. دردورهینوجوانی،افرادبهرفاقتودوستیباهمسالانخود،اهمیتزیادیمی دهندو ازمصاحبتباآن ها،حتّیدربعضیمواردازمصاحبتباخانوادههمبیشترلذّتمیبرند(حسینی،1385). مواجههینوجوانانباعقایدوارزشها،ازطریقتعاملباانواعهمسالانگسترشمی یابد. دوستانصمیمیباحمایتکردنعاطفیازهمدیگروتأمینالگوهاینقشتشکیلهویت،در کاوشگزینههابهیکدیگرکمکمیکنند(برک،2001). ازطرفدیگرتحولوپیشرفتهویت باعثکمشدنفشارهمسالاندرنوجوانانمیشود(دوماس،الیسو ولف ،2012).یکی از مسائلی که در هویت یابی نوجوانان دخیل است شیوه های فرزند پروری والدین می باشد. تربیت فرزندان یکی از وظایف دشوار پدر و مادر است. روان شناسان رشد از دهه 1920 به بعد علاقمند بودند بدانند که چگونه والدین، رشد اجتماعی و شایستگی را در کودکان پرورش می دهند یکی از نیرومندترین رویکردها در این زمینه مطالعه ای تحت عنوان شیوه های فرزندپروری است (دارالینگ ، 1999). شیوه های فرزند پروری به عنوان مجموعه یا منظومه ای از رفتارها تعریف شده است که تعاملات والد ـ کودک را در طول دامنه گسترده ای از موقعیت ها توصیف می کند و فرض بر این است که یک جو تعاملی تأثیرگذار را بوجود می¬آورد (علیزاده و آندرایس ، نقل از محرابی، 2004). اکثرمحققانیکهفرزندپروریراتوصیفکردهاندبهمفهوم "سبکهایفرزندپروریدایانابامریند" تکیهکردهاند. بامریندبر اساستحقیقاتخودسبکهایتربیتیوالدینرابهسهدسته تقسیمکردهاست:1-مستبدانه:صمیمیتاندکهمراهباکنترلوانضباط سختگیرانه.2- اقتدار – منطقی:صمیمیتومحبتدرعیناعمال کنترل. 3-سهلگیرانه:رابطهگرموصمیمیبدونکنترلو نظارتبررفتار کودکان مطالعاتوپژوهشهایمتعددحاکیازنقشتعیینکنندهو تأثیراتزودرسودیررسسبکهایفرزندپروریبرابعادمختلف سلامتروانی – رفتاری و اضطراب فرزنداندرتمامطولزندگیشانمیباشد(اسلیکر ،2005). شیوه های فرزندپروری عاملی تعیین کننده و تأثیرگذار است که نقش مهمی را در آسیب شناسی روانی و رشد کودکان ایفا می کند. بحث در مورد هریک از مشکلات فرزندان بدون در نظر گرفتن نگرش ها، رفتارها و شیوه های فرزندپروری والدین تقریباً غیرممکن است (علیزاده و آندرایس، 2002). طبق تحقیقات انجام شده شیوه های فرزندپروری مستبدانه، سهل گیرانه و بی اعتنا با اضطراب، ترس و رفتار ضداجتماعی در دوران نوجوانی و بزرگسالی رابطه دارد (هنری ماسن ، مترجم، یاسایی، 1380). فرزندان والدین مستبد معمولاً واپس زده و تهاجمی هستند و فرزندان والدین سهل گیر خیلی ناپخته اند و معمولاً پرجنب و جوش و عبوس و تهاجمی هستند (راتوس ، مترجم گنجی، 1388).یکی دیگر از متغیر های مرتبط با در هویت یابی نوجوانان از خود بیگانگی است . در مطالعات اندیشمندان مسلمان نیز همواره مفهوم «از خود بیگانگی» چه به صورت مفهوم منفی یا مثبت مد نظر بوده است اگر چه این مطالعات بیشتر در مورد جامعه و کمتر در مورد سازمان انجام گرفته است اما به راحتی و با استفاده از تفاسیر قرآن و سنت می توان آراء اندیشمندان و جایگاه آن را در وحی پیدا کرد.واژه «آلنوس» که در زبان فارسی غالباً به «از خودبیگانگی» ترجمه شده است، در فلسفه غرب سابقه طولانی دارد. ریشه این اصطلاح کلمه لاتین «آلیوس» به معنای «دیگر» است. بنابراین، «آلن» به معنای منسوب به دیگری است. از صفت «آلن» فعل «آلنته» ساخته شده است، به معنای «از آنِ شخص دیگر کردن» یا به عبارت واضح تر، «انتقال به غیر». سپس از این کلمه، اسم فعل «آلنتین» به معنای «انتقال به غیر» (الیناسیون) ساخته شده است. مورد استعمال اصلی آن مناسبات حقوقی است به معنای سلب حقی از یک شخص و انتقال آن به شخصی دیگر. اما با گذشت زمان، این مفهوم آن قدر توسعه پیدا کرده، که در جامعه شناسی، روان شناسی و روان پزشکی، الیناسیون عبارت است از حالت ناشی از اختلال روانی یا به اصطلاح، «روانی» بودن(قبادیانی،1379). البته این معنا نیز با مفهوم حقوقی کلمه ارتباط دارد؛ زیرا از یک سو بیمار روانی، شخصی است که سلامت عقل خود را از دست داده است (عقل از او سلب شده است)، و از سوی دیگر قانون پاره ای از حقوق چنین شخصی را سلب می کند و به ولی یا وارث او انتقال می دهد. این همان مفهوم قضایی «حجر» است. بنابراین، «فرد الینه» از جهت قضایی معادل «محجور» خواهد بود. مفهوم از خودبیگانگی یعنی حالتی که در آن آدمی خود را در کارش شکوفا نمی سازد، بلکه خود را نفی می کند و به جای آنکه احساس خوشبختی کند و توان های فکری و جسمی خود را آزادانه گسترش نمی دهد، بلکه از نظر بدنی تحلیل می رود و به لحاظ فکری سرگردان می شود(مطهری،1368).بنابراین محقق در پی پاسخ به این سوال است که آیا سبک های فرزند پروری والدینبا هویتیابی و از خود بیگانگی دانش آموزان مدارس دولتی و غیر دولتی ارتباط دارد و میتواند آن ها را پیش بینی کند؟همچنین آیا فرزند پروری ،هویت یابی و از خود بیگانگی در میان دانش آموزان مدارس دولتی و غیر دولتی متفاوت است؟? اهمیت وضرورت پژوهش اگردوره ینوجوانیبدونمشکلسپریشود،نوجوانبهبزرگسالسالمیتبدیلخواهدشدو نقشبزرگسالیخودراخوبایفاخواهدکرد،امااگردراینگذردشواریهاییبهوجودآید، بهداشترواننوجوان،ازجاده یاصلیمنحرفوبهبیراههکشیدهخواهدشد. برایتضمین بهداشتروانی،کسبهویتواستقلال،سالمترینراهایناستکهروابطنوجوانباوالدین دائمیوصمیمیباشد. بهاعتقادفایرکلوس (2012) هویتدرمحیطیشکلمیگیردکهفرددر آنواقعشدهاستوهمینهویتشکلگرفتهپاسخیبهمحیطسازندهیآناست. نوجوانانیکه والدینخودراهمیشهحاضردرصحنهمیبینندواحساسمیکنندکهمیتوانندبرآن هامتکی باشند،بهتررشدمییابندوروانسالمترینیزدارند(لطف آبادی ،1385).باتوجهبهمطالبفوق،میتوانپیشبینیکردکهاز خود بیگانگی،ارتباطباهمسالان،نفوذوالدین،شیوههای فرزند پروریبودنوسلامتروانرابطهیجدیباهویت یابیفردیدانشآموزانخواهندداشت.بابررسیعواملموثربرهویتیابیفردیدانشآموزان،میتواناولویتهاونیازهایآن هارا شناختورهنمودهایآموزشیرابااینشناختهاسازشدادوبهدستیابیبهتعریفیمنسجم ازخود،دردانشآموزانکمککرد. اهداف پژوهش هدف (اهداف) پژوهش: 1 - نقش سبک های فرزند پروری درپیش بینی از خود بیگانگی دانش آموزان مدارس دولتی و غیر انتفاعی 1-1 - نقش سبک فرزند پروری در پیش بینیمولفه بی هنجاریدانش آموزان مدارس دولتی و غیر انتفاعی 1-2- نقش سبک فرزند پروری در پیش بینیاحساس انزوایدانش آموزان مدارس دولتی و غیرانتفاعی 1-3-نقش سبک فرزند پروری در پیش بینیناتوانیدانش آموزان مدارس دولتی و غیرانتفاعی 2- مقایسه سبک های فرزند پروری در دانش آموزان مدارس دولتی و غیر انتفاعی 2-1- مقایسه سبک فرزند پروری مستبدانه در دانش آموزان مدارس دولتی و غیر انتفاعی 2-2- مقایسه سبک فرزند پروری آزاد منشانه در دانش آموزان مدارس دولتی و غیر انتفاعی 2-3- مقایسه سبک فرزند پروری سهل گیرانه در دانش آموزان مدارس دولتی و غیر انتفاعی 3- مقایسه از خود بیگانگی در دانش آموزان دبیرستانی مدارس دولتی و غیر انتفاعی 3-1- مقایسه احساس ناتوانی در دانش آموزان دبیرستانی مدارس دولتی و غیر انتفاعی 3-2- مقایسه بی هنجاری در دانش آموزان دبیرستانی مدارس دولتی و غیر انتفاعی 3-3- مقایسه احساس انزوا در دانش آموزان دبیرستانی مدارس دولتی و غیر انتفاعی 3-4- مقایسه هویت یابی در دانش آموزان دبیرستانی مدارس دولتی و غیر انتفاعی فرضیه ها: فرضیه اصلی: 1- سبک های فرزند پروری از خود بیگانگی دانش آموزان مدارس دولتی و غیر انتفاعی را پیش بینی می کند. 1-1- سبک فرزند پروری مولفه هنجاری دانش آموزان مدارس دولتی و غیر انتفاعیرا پیش بینی می کند. 1-2- سبک فرزند پروری احساس انزوا دانش آموزان مدارس دولتی و غیرانتفاعی را پیش بینی میکند. 1-3- سبک فرزند پروری ناتوانی دانش آموزان مدارس دولتی و غیرانتفاعی موثر را پیش بینی میکند. 2- بین سبک های فرزند پروری در دانش آموزان مدارس دولتی و غیر انتفاعی تفاوت وجود دارد. 2-1- بین سبک فرزند پروری مستبدانه در دانش آموزان مدارس دولتی و غیر انتفاعی تفاوت وجود دارد. 2-2- بین سبک فرزند پروری آزاد منشانه در دانش آموزان مدارس دولتی و غیر انتفاعی تفاوت وجود دارد. 2-3- بین سبک فرزند پروری سهل گیرانه در دانش آموزان مدارس دولتی و غیر انتفاعی تفاوت وجود دارد. 3- بین از خود بیگانگی در دانش آموزان دبیرستانی مدارس دولتی و غیر انتفاعی تفاوت وجود دارد. 3-1- بین احساس ناتوانی در دانش آموزان دبیرستانی مدارس دولتی و غیر انتفاعی تفاوت وجود دارد. 3-2- بین بی هنجاری در دانش آموزان دبیرستانی مدارس دولتی و غیر انتفاعی تفاوت وجود دارد. 3-3- بین احساس انزوا در دانش آموزان دبیرستانی مدارس دولتی و غیر انتفاعی تفاوت وجود دارد. 4- بین هویت یابی در دانش آموزان دبیرستانی مدارس دولتی و غیر انتفاعی تفاوت وجود دارد. تعریف نظری وعملیاتی متغیرها فرزند پروری روش های فرزندپروری ترکیبی از رفتارهای والدین هستند که در موقعیتهای گسترده روی می دهند و فرزندپروری بادوامی را بوجود می آورند (برک،2007). شیوه های فرزندپروری شامل دو معیار عمده هستند محبت و کنترل والدین. کنترل والدین آن دسته از رفتارهای والدین را شامل می شود که در خدمت جامعه پذیری (فرایند انتقال ارزشهای متقابل اجتماعی از والدین به فرزندان) کودک قرار دارد این امر به صورت توانایی والدین در اعمال رهنمود، ثبات، توانایی تحمل رفتارهای نامطلوب و استفاده از مشوق ها، تقویت ها نمود دارد. صمیمیت نیز شامل علاقه و مهربانی و عاطفه والدین می باشد (ظهیری زاده،1390). شیوه های فرزند پروری: در این پژوهش شیوه های فرزند پروری نمره ای است که آزمودنی در پرسشنامه شیوه های فرزند پروری بامریند کسب میکند .مقیاس اندازه گیری این متغیر فاصله ای است. از خود بیگانگی تعریف مفهومی از خود بیگانگی: ساترلند معتقداست که بیگانگی به معنی احساس بی معنا بودن زندگی ، احساس جدایی از دوستان وبیزار بودن از ارزش های جامعه است (ابوالقاسمی ونریمانی، 1385). دارای سه مولفه است که عبارت است از : - احساس ناتوانی : این انتظار یا احتمال در فردکه رفتارش تاثیری درتعیین پیامدهای موردنیازش ندارد. - بی هنجاری : وضعیت فکر وذهنی است که درآن وضعیت ، فرد تصور می کند تنها رفتارهایی او را به هدف نزدیک می سازندکه مورد تایید جامعه نیستند. - احساس انزوا : واقعیت فکری که درآن فرد احساس می کند به ارزش های موسوم درجامعه تعلق و وابستگی ندارد. تعریف عملیاتی از خود بیگانگی : منظور از « بیگانگی از خود» در این پژوهش میزان نمره ای است که هر آزمودنی در پرسشنامه از خود بیگانگی دین کسب می کند. مقیاس اندازه گیری این متغیر فاصله ای است(ابوالقاسمی ونریمانی، 1385). سبک هویت تعریف مفهومی:مارسیا (1980:به نقل از خوش نسب،1386)،هویت را به عنوان ساختار خود تعریف میکند، سازمانی پویا ، خودساخته و درونی از سائق ها ، توانایی ها و اعتقادات و تاریخچه زندگی ، هویت ایجاد هماهنگی بین تصور فرد از خود و تصویری مورد انتظار از خودش است. . هویت وابسته به گذشته تعیین کننده ی آینده است ، چرا که در کودکی ریشه دارد و پایه ای است که وظایف زندگی آینده بر مبنای آن به ظهور میرسد(کروکر ،2010). سبک هویت اطلاعاتی: سبک هویت اطلاعاتی، از طریق برخورد با مسائل هویتی و موقعیتهای تصمیم گیری از طریق جستجوی فعالانه¬ی پردازش و ارزیابی اطلاعات مربوط به خود مشخص می شود برزونسکی، (1990). سبک هویت هنجاری: از طریق به تعویق انداختن و اجتناب فعالانه از تصمیم گیری، شکل دادن تعهد و مذاکره هویت مشخص می شود. آن ها وظیفه شناس و هدفمند، اما بسیار ساختارمند هستند و در برابر اطلاعاتی که ممکن است با ارزشها و عقاید شخصی شان در تعارض باشند، بسته هستند. برزونسکی و کیتی، (1995). سبک هویت سردرگم: افراد دارای وضعیت سردرگم از سبک پردازش هویت سردرگم- اجتنابی استفاده می کنند .آن ها سعی دارند از روبه رو شدن با مسائل و تعارضهای هویتی تا حد ممکن اجتناب کنند.برزونسکی و تیمبر،(1994). تعریف عملیاتی:منظور از سبک هویت در این پژوهش نمره ای است که دانشجویان در پرسشنامه سبک هویت اریکسون بدست آورده اند.