نام پژوهشگر: مهدی خزاعی گسک
مهدی خزاعی گسک حسن مجیدی
امروزه دموکراسی بیش از پیش مورد توجه مردم جهان قرار گرفته است به طوری که می توان خیزش های اخیر در کشور های عربی اسلامی را نیز به عنوان تلاشی در جهت نیل به الگویی از حکومت دانست که در آن ضمن پذیرش دموکراسی، آموزه های اسلامی نیز عملیاتی شود. جمهوری اسلامی ایران به عنوان نمونه عملی مردم سالاری دینی در دوران کنونی که بر پایه منظومه فکری امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب است، برخوردار از مبانی، مضامین، روش ها و سازوکار هایی است که بسیاری از آن ها مورد توجه متفکران اهل سنت معاصر است. این پایان نامه درصدد مقایسه میان مردم سالاری دینی در آراء رهبران جمهوری اسلامی (امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب) و متفکران اهل سنت معاصر (رشیدرضا، مودودی، قرضاوی، غنوشی) در سه ساحت مبانی نظری، اصول و مولفه های مردم سالاری دینی و نیز اصول تحقق عملی مردم سالاری دینی می باشد و در پی یافتن نقاط اشتراک و افتراق در اندیشه ایشان به منزله راهکاری درجهت برقراری ارتباط و گفتگو میان الگوی حکومتی مردم سالاری دینی در ایران با مطالبات و خواسته های مردم کشورهای عربی یعنی پیوند میان اسلام و مردم سالاری است. این تحقیق به علت اکتشافی بودن فاقد فرضیه است و از روش توصیفی- مقایسه ای بهره گرفته است؛ بدین معنی که ابتدا به توصیف مردم سالاری دینی در اندیشه متفکران دو نحله شیعی و سنی و سپس به تحلیل مقایسه ای سویه های مختف اندیشه متفکران اهل سنت با اندیشه رهبران جمهوری اسلامی می پردازد. یافته های مقاله نشان می دهد در سطح مبانی نظری مردم سالاری دینی، رابطه دین با سیاست و مردم سالاری، حق حاکمیت و مشروعیت نقاط مورد اتفاق نظر میان دو نحله فکری و دینی بسیار است. (البته قرضاوی مشروعیت را تک رکنی می پندارد.) در عین حال با وجود تاکید بر آزادی اما برداشت از کرامت انسانی و خلیفه اللّهی انسان در میان این دسته از متفکران یکدست نیست. در آراء اندیشمندان مذکور در سطح مولفه های نظام مردم سالاری دینی اشتراک کامل دارند به صورتی که ایشان مشارکت مردم، مشارکت زنان، انتخابات، شورا، قانون گرایی، نظارت بر قدرت، تفکیک قوا، حزب و تحزب و حقوق اقلیت ها را جزو مولفه های نظام مردم سالاری دینی می دانند. در سطح سوم (بایسته ها و اصول تحقق عملی مردم سالاری دینی) برخی از اوصاف حاکمان، عدالت و ارزش محوری از موارد مشترک است و ولایت فقیه، برخی دیگر از اوصاف حاکمان، خدمتگزاری به مردم، تکیه به ظرفیّت درون زای کشور و خلافت از موارد اختلافی می باشد. بنابراین بیشترین اشتراک در اندیشه این متفکران، در مولفه ها و برخی مبانی نظری مردم سالاری دینی است و در سطح اصول تحقق عملی مردم سالاری دینی در اندیشه ایشان، اشتراک کمتری وجود دارد.