نام پژوهشگر: هاجر بسترخاکی
هاجر بسترخاکی جعفر پورمحمود
در تحلیل پوششی داده ها در رتبه بندی، واحدهای کارآی تکنیکی قبل از واحدهای ناکارآ قرار می گیرند، به هر حال این احتمال وجود دارد که واحدهای تصمیم گیری کارآی تکنیکی نه کارآ باشد و نه از برخی از واحدهای تصمیم گیری ناکارآ، کارآتر باشند. در این پایان نامه سعی می شود تفاوت بین دو اصطلاح «کارآیی» و «کارآیی تکنیکی» نشان داده شود واینکه کارآیی تکنیکی یک شرط لازم برای کارآ بودن واحدهاست و شرط کافی نیست. برای این منظور در این پایانامه مدلی در حالت خطی و غیرخطی که بر اساس کار خضری مطلق و همکارانش در سال 2012 به نام مدل آرش am در تحلیل پوششی داده ها ارائه شده است. این مدل با استفاده از ایده متفاوتی از مدل های سنتی،بین dmuهای کارآ و dmuهایی که کارآی تکنیکی هستند تمایز قائل شده و نیز dmuها را از لحاظ کارآیی و ناکارآیی هم زمان رتبه بندی می کند. این مدل اگرچه از نیاز به متوسل شدن به وزن ها،قیمت ها و سایر فرضیات بین خروجی و ورودی های واحدهای تصمیم گیری اجتناب می کند ولی قادر به در نظر گرفتن وزن ها و قیمت ها نیز می باشد.