نام پژوهشگر: نسیم زحمتکش
نسیم زحمتکش سمیرا بامشکی
درونه¬گیری یکی از شگردهای نوآشنا امّا دیرینه، کارآمد و پربسامد روایی است که استفاده از آن به زمان یا گون? ادبی مشخّصی محدود نمی¬شود، چنانکه دربرگیرند? پیوستاری تاریخی از نخستین نمونه¬های روایت¬گری تا روایت¬های معاصر و نیز متون گوناگون مکتوب و غیرمکتوب ادبی است. با وجود گستره و تنوّع کاربرد، نگره¬پردازان ادبی و روایت¬شناسان به این تمهید ادبی کمتر پرداخته¬اند و دست¬آوردهای این پژوهش¬ها نیز¬ به ندرت در تحلیل آثار فارسی به کار گرفته شده است؛ این در حالی است که داستان¬گویی و کاربرد تمثیل¬های داستانی به عنوان هست? آغازین شکل¬گیریِ داستان¬های درونه¬ای، همواره توجّه نویسندگان و اندیشمندان ایرانی را معطوف به خود کرده است. این رساله نگره¬های پای?¬ مرتبط با درونه گیری را طرح نموده و سپس به معرّفیِ آن بخش از آثار فارسی می¬پردازد که تا پیش از قرن دهم هجری این تمهید روایی را در صورت¬های مختلف به کار برده¬اند. سپس به بازنمایی، بررسی و تحلیل اَشکال درونه-گیری در کیمیای سعادت، هفت¬پیکر، هشت¬بهشت، چهاردرویش، رعنا و زیبا و شمسه و قهقهه پرداخته و کارکردهای گوناگون معنایی و ساختاری این تمهید که موجب اقبال فراوان نویسندگان و شاعرانی با مشرب¬های فکری متفاوت به آن شده را تبیین می¬نماید. روش این پژوهش در تحلیل اَشکال، برگرفته از نظریه¬های روایت¬شناختی مرتبط با الگوهای ارائه شده می¬باشد و شیو? نمایش اَشکال و الگوهای ساختارهای روایی به این صورت، سابقه نداشته است. برآیند این مطالعه پیگیری سیر تاریخی، معرّفی آثار و نیز بازنمایی الگوهای گوناگون درونه¬گیری است به گونه¬ای که بتوان چنین شیوه¬ای را برای نمایش و تحلیل ساختاریِ داستان¬های درونه¬ای در دیگر متون نیز به کار بست.