نام پژوهشگر: فاطمه شهیدی فرد
فاطمه شهیدی فرد صادق نصری
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل فردی مرتبط با انگیزش تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه انجام شده است. بدین منظور تعداد 760 نفر (391 دختر و 369 پسر) با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از دانش آموزان دوره متوسطه شهر تهران که در سال تحصیلی 92-91 مشغول به تحصیل بودند، انتخاب شده اند. جهت گردآوری اطلاعات از ابزار انگیزش تحصیلی (ams) والرند و همکاران (1992)، ویژگی های شخصیتی نئو فرم کوتاه (neo.ffi) مک کری و کاستا (1992)، پرسشنامه محقق ساخته نگرش نسبت به مدرسه و تحصیل، منبع کنترل (nsie) نوویکی و استریکلند (1973)، سلامت روانی (ghq.12) گلدبرگ و هیلر (1970)، عزت نفس (rse) روزنبرگ (1965) و خودکارآمدی تحصیلی(ase) مک ایلروی و بانتینگ (2002) استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از همبستگی پیرسون، رگرسیون چند گانه سلسله مراتبی و آزمون t برای گروه های مستقل استفاده شده است. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که از ده متغیر مورد مطالعه، به ترتیب متغیرهای نگرش دانش آموز نسبت به مدرسه و تحصیل، خودکارآمدی تحصیلی، مسئولیت پذیری، گشودگی به تجربه و برونگرایی با انگیزش تحصیلی رابطه معناداری دارند و در مجموع 45 درصد از واریانس متغیر انگیزش تحصیلی را تبیین می کنند. ولی متغیرهای موافق بودن، روان رنجوری، منبع کنترل، سلامت روانی و عزت نفس با انگیزش تحصیلی رابطه معناداری نداشتند. همچنین نتایج آزمون t بیانگر این است که تفاوت معناداری از لحاظ انگیزش تحصیلی بین گروه دختران و پسران وجود ندارد. کلید واژه ها: انگیزش تحصیلی، عوامل فردی، ویژگی های شخصیتی، نگرش نسبت به مدرسه و تحصیل، منبع کنترل، سلامت روانی، عزت نفس، خودکارآمدی تحصیلی
فاطمه شهیدی فرد امیر بیات ترک
در جهان امروز که رشد فن آوری ها ، تغییرات در بازار محصولات سریع می باشد، وجود رقبا و گسترش مرزهای بازار شرکت ها را به سوی سازمان های بدون مرز سوق داده است.اموری همچون ماشین نویسی ، خدمات ، نگهبانی ، ترابری و آشپزی و خدمات نرم افزای از جمله اقداماتی است که در بانک قابل برون سپاری می باشد . در پژوهش کنونی به بررسی آگاهی ها و دریافت های ذهنی مدیران از سود و ریسک حاصل به عنوان عوامل تعیین کننده تصمیم گیری در برون سپاری فرآیندهای تجاری می پردازیم. هدف اصلی و نهایی برون سپاری بهبود وضعیت مالی و بهره وری سازمان و کاهش مخاطرات و ریسک های سرمایه گذاری ها و کسب و کار است. به نحوی که سازمان بتواند با اتکا به تامین کنندگانی ماهر و مجرب و واگذاری فعالیت های غیر محوری و پرریسک خود به آنها فرصت بیشتری برای تمرکز بر شایستگی های محوری و افزایش مزیت های رقابتی فراهم نماید. پژوهش کنونی دارای دو متغیر مستقل( ریسک و منافع برون سپاری ) و متغیر وابسته( تمایل به افزایش برون سپاری) میباشد .پژوهش دارای دو فرضیه اهم و هر فرضیه اهم دارای 4 فرضیه اخص می باشد .فرضیه اهم اول بیان می کند که افزایش سطح ریسک برون سپاری رابطه معنی داری با عدم تمایل به افزایش برون سپاری دارد و فرضیه های اخص آن بیان می کند که افزایش هر یک از ریسکهای اجرایی، مالی ، استراتژیک و روانی رابطه معنی داری با عدم تمایل به افزایش برون سپاری کاری دارد .فرضیه اهم دوم بیان می کند که افزایش منافع برون سپاری رابطه معنی داری با تمایل به افزایش برون سپاری فرایند های کاری دارد و فرضیه های اخص آن بیان می کند که افزایش هر یک از منافع هزینه ای ، توانایی تمرکز بر فعالیت های اصلی ، دسترسی به منابع تخصصی و بهبود کیفیت رابطه معنی داری با افزایش تمایل به برون سپاری کاری دارد . روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش کتابخانه ای و میدانی می باشد و همچنین پرسشنامه ای که حاوی تمامی متغیرهای مربوط به پژوهش باشد تهیه گردیده و در اختیار 300 نفر از کارکنان و مدیران شعب مختلف بانک مهر اقتصاد شهر تهران( جامعه آماری پژوهش ) که به صورت تصادفی انتخاب شده اند قرار گرفته است. با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ( با نرخ 0.873) و نظرات استادان ، پایایی و روایی پرسشنامه تایید گردید و در نهایت داده های جمع آوری شده (با استفاده از آمارهای توصیفی و استنباطی) تجزیه و تحلیل شده و فرضیات پژوهش نیز مورد آزمون قرار گرفته اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد تمام فرضیات اهم و اخص تایید شده یعنی سطح بالای ریسک های حاصل از برون سپاری فرآیندهای تجاری توسط تصمیم گیران به طور منفی و سطح بالای سودهای حاصل از برون سپاری به طور مثبت بر تمایل به افزایش سطح برون سپاری کاری اثر می گذارد. ریسک های مالی، ریسک عملیاتی، ریسک روانشناختی به طور منفی و مزایای هزینه، بهبود کیفیت خدمات، دسترسی به منافع تخصصی و تمرکز بر مزیت رقابتی به طور مثبت بر تمایل به افزایش سطح برون سپاری فرآیند های تجاری در بانک مهر اقتصاد اثر می گذارد. همچنین اولویت اثرگذاری عوامل فرعی ریسک به صورت ریسک مالی ، ریسک عملیاتی ، ریسک روان شناختی و ریسک استراتژیک و عوامل فرعی منافع به صورت مزایای هزینه ، بهبود کیفیت خدمات، دسترسی به منابع تخصصی و تمرکز بر مزیت رقابتی می باشد