چکیده: تحقیق حاضر با هدف شناسایی شرکتهای دارای استراتژی های تحلیل گر، مهاجم و مدافع در بورس اوراق بهادار و بررسی رابطه استراتژی شرکت ها با بازده(عملکرد)صورت گرفته است. بر این اساس ضمن مروری جامع بر ادبیات موضوعی مربوط، پرسشنامه ای را تنظیم نموده و در اختیار 134 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار قرار داده شد. داده های گردآوری شده پس از کدگذاری وارد نرم افزار spss شد و مورد آزمون قرار گرفت. آزمون آلفای کرونباخ، پایایی ابزار تحقیقی را با ضریب پایایی بالاتر از 70 درصد مورد تأیید قرار داد، آزمون فریدمن اولویت هر یک از سوالات را بر اساس میانگین شان مشخص نمود و اولویت بندی نموده، آزمون های تی تک نمونه-ای، میزان توجه به هر یک از رویکردهای مستخرجه از ادبیات موضوعی را مشخص نموده، و از آزمون های تحلیل واریانس یک طرفه نیز به منظور بررسی این موضوع که سود هر سهم، بازده داراییها و بازده سهام شرکتهای دارای استراتژی تهاجمی، مدافع و تحلیل گر با یکدیگر تفاوت معنی دارند یا خیر استفاده شده است. نتایج نشان میدهند که سود هر سهم و بازده سهام در میان شرکتها تفاوت معنی داری با یکدیگر ندارد. اما بازده داراییها در میان شرکت های دارای استراتژی های کسب و کار متفاوت، مختلف می باشد. با توجه به نتایج آزمون توکی، شفه و ال.اس.دی در مورد تفاوت معنی داری استراتژی ها، بازده دارایی ها در میان شرکت های دارای استراتژی های مدافع با مهاجم، تحلیل گر با مهاجم و مدافع با تحلیل گر تفاوت معنی داری دارد. با توجه به آزمون توکی و شفه در مورد رابطه استراتژی با بازده دارایی ها، استراتژی تدافعی کمترین رابطه را با بازده دارایی ها دارد و سپس مهاجم و در انتها بیشترین رابطه مربوط به تحلیل گر می باشد. بر اساس نزدیکی(همسانی میانگین ها) استراتژی مدافع در یک گروه قرار می گیرد و استراتژی مهاجم و تحلیل گر نیز در یک گروه قرار می گیرد. به عبارت دیگر استراتژی های تحلیل گر و مهاجم، رابطه نزدیکی با بازده دارایی ها دارند. واژه های کلیدی: استراتژی کسب و کار- بازده داراییها- بازده سهام- سود هر سهم.