نام پژوهشگر: مجتبی mojtaba
مجتبی mojtaba محمدرضا شادمنامن
یکی از موضوعات مهمّی که ذهن و اندیشه ی صاحبان فنّ را به خود مشغول داشته و باعث شکل گیری آثار ارزشمندی از سوی آنان گردیده، تأثیرپذیری شعرا و عرفا از مضامین، موضوعات شعری، عرفانی و خصایص سبکی پیشینیان است. عمر خیام نیشابوری به عنوان ریاضی دان، فیلسوف و طبیب که اشتهار جهانی و جاودانی دارد؛ از اخلاق (پیچیده و معماگونگی)واسرارجهان، ناپایداری عمر، رنج، مرگ، و خاطره ها و ترکیب آدمی در حلقوم مُشتَهی(آرزو-خواسته) زمان و زمین به سختی متعجب و حیران است. که در رباعی معروف این گونه می سراید: «آورد به اضطرارم اول به وجود...». بنابراین پایه ی اصلی تفکر خیام مرگ وزندگی است. خاقانی شروانی یکی از این شعرای توانا و صاحب سبک قرن ششم هجری است که از شعر و اندیشه ی پیشینیانی همچون خیام، بهره های فراوانی برده و اندیشه ها و مضامین و ترکیبات وی را اخذ نموده است. با تحقیق و تفحص در اشعار وآثارخاقانی شروانی از شعرای قرن ششم هجری، به این نتیجه می رسیم که خاقانی، همانند سایر شعرا و عرفای معاصر قبل وبعدازخود، درجای جای اشعار خود، افکارواندیشه ها، دریافت های درونی و سبکی حکیم عمر خیام را از لحاظ مضامین و محتوا(فکری)وزن و قافیه و ردیف(سطح آوایی و موسیقیایی) ، ترکیبات، تعابیر و عبارات(لغوی و زبانی)، مورد تتبع قرار داده و بهره های فراوانی جسته است. خیام رباعی بسیار معروفی درباره ی« ایوان مدائن» سروده است، خاقانی هم قصیده ی غرای «ایوان مدائن» را دقیقاً بر اساس تفکرات خیام سردوه است. و هرکسی آن قصیده را می خواند به تأثیر خاقانی از خیام اذعان می کند. درجای جای اشعار اندیشه های خیام دیده می شود. در فصل اول و دوم به شرح حال و اندیشه ی خیام وتاثیر اوبرشاعران هم عصرش تا دوره ی معاصر پرداخته ایم ودرادامه ی فصل های بعدی به خاقانی و مفاهیم شعری او و بررسی معنایی شعرواندیشه او پرداخته شده است. ودرفصل آخرباتحلیل و تطبیق دو شاعر به اشتراک ها و تفاوت هایی که با یکدیگر دارند اشاره شده است.