نام پژوهشگر: اعظم ملکی نظری
اعظم ملکی نظری محمد محمودیمیمند
این تحقیق پیرامون بررسی میزان تأثیر روشهای آموزش ضمن خدمت بر هوش تجاری مدیران تعاونیهای فعال در بخش صنعت شهر تهران صورت گرفته است. متغیر پیشبین(مستقل) این تحقیق یعنی روشهای آموزش ضمن خدمت و متغیر ملاک (وابسته) آن، یعنی هوشتجاری هر دو از موضوعات مهم، اساسی، جالب و مطرح در مدیریت امروز می باشند. هوشتجاری یک فلسفه مدیریتی و ابزاری جهت کمک به سازمانها برای مدیریت و تصفیه اطلاعات کسبوکار با هدف اتخاذ تصمیمات کارا در محیط کسبوکار میباشد. روشهای آموزش ضمنخدمت، روشهایی هستند که به منظور فراگیری نظامدار مهارتها، دانش و نگرشی که دارای قابلیتی خاص در محیط شغلی باشند مورد استفاده قرار میگیرند. جامعه آماری این پژوهش را مدیرانعامل و معاونین تعاونیهای فعال در بخش صنعت شهر تهران، که مجموعاً 340 نفر هستند، تشکیل میدهند. براساس روش نمونهگیری جدول کرجسی و مورگان نمونهآماری مورد نیاز جهت این تعداد جامعهآماری، 181 نفر میباشد. توزیع، جمع آوری و تجزیه و تحلیل پرسشنامهها در آذرماه 1392 صورت پذیرفت. نتیجه حاصل از تجزیهوتحلیل اطلاعات کسب شده از جامعه آماری عبارتست از اینکه آموزش ضمنخدمت به روش بحثومشاوره توسط مدیران عامل تعاونیهای فعال در بخش صنعت شهر تهران بیشترین تأثیر را بر هوشتجاری تعاونیها دارد که این موضوع بیانگر این مطلب می باشد که دوره مذکور در میان اعضای جامعه آماری بر اساس شاخصهای تعریف شده برای دورهها از بیشترین کاربرد، کارایی و محبوبیت برخوردار میباشد. پس از آن به ترتیب روشهای آموزش ضمنخدمت شرکت در دورههای تخصصی، ایفای نقش، مربیگری، گردش شغل، شناخت خود و دیگران، موردکاوی و نمایش نمونه رفتار قرار دارند.