نام پژوهشگر: اعظم رضائی
اعظم رضائی محمد حسین کمانی
هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی شیوه های اشتراک دانش در میان مشاوران مدارس شهرستان داراب می باشد. مواد و روشها. تحقیق حاضر یک تحقیق کیفی تجمعی می باشد که روش ساختاری برای جمع آوری و کدگذاری اطلاعاتی است که از مصاحبه ها بدست آمده است. روش تحقیق از لحاظ هدف کاربردی است و روش شناسی این تحقیق اکتشافی است . جهت جمع آوری اطلاعات از ابزار مصاحبه(شامل مصاحبه های شخصی و مصاحبه گروه کانون) استفاده گردیده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مشاوران مدارس شهرستان داراب در سال تحصیلی 92 ـ 91 به تعداد 62 نفر می باشد که از میان آنها با استفاده از روشهای تلفیق نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی در مرحله مصاحبه شخصی 30 نفر و در مرحله گروه کانون 15 نفر بعنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب گردید. تجزیه و تحلیل داده ها نیز به شیوه تحلیل محتوا انجام گرفته است. یافته ها. نتایج حاصله نشان می دهد که میزان تسهیم دانش در میان مشاوران در سطح متوسط و بالایی می باشد و تسهیم دانش از نظر مشاوران اهمیت بالایی دارد. نتایج همچنین نشان می دهد که مهمترین پیامدهای تسهیم دانش شامل یادگیری، خدمات مشاوره بهتر و حمایت کاری می باشد و مهمترین عوامل انگیزش در بین مشاوران نیز عوامل درونی است. همچنین در پژوهش حاضر، عوامل فردی بیشتر از عوامل سازمانی و فن آوری به عنوان موانع تسهیم دانش عنوان شده است. نتیجه گیری. با توجه به اینکه تسهیم دانش اهمیت بالایی در حرفه مشاوره دارد، لذا باید در زمینه افزایش میزان تسهیم دانش در میان مشاوران مدارس تدابیر مناسبی اتخاذ شود تا بتواند زمینه ساز استفاده کارآمد از دانش و تجربه مشاوران را فراهم سازد.
اعظم رضائی حمید محمدی
بخش کشاورزی یکی از بخش¬های عمده¬ی اقتصادی استان لرستان و به ویژه شهرستان خرم¬آباد را تشکیل می دهد. با توجه به کمیابی منابع تولید، افزایش بهره وری و کارایی را می توان به عنوان مکمل مناسب و بادوام برای مجموعه سیاست هایی که تولیدات داخلی را تشویق و حفاظت می کنند و همچنین استفاده بهینه از منابع را ترویج می نمایند، در نظر گرفت. در این پژوهش تأثیر مکانیزاسیون کشاورزی بر تولید، بهرهوری و کارایی بهره برداران محصول گندم، جو و کلزا به ترتیب با استفاده از روشهای برآورد توابع تولید کشاورزی، شاخص بهرهوری ترنکوئیست تیل و تحلیل پوششی بازه¬ای دادهها در شهرستان خرمآباد مورد بررسی گرفت. بر این اساس هر یک از بهره بردران با توجه به شاخص مکانیزاسیون به دو خوشه سطوح بالا و پایین مکانیزاسیون تقسیم و ارزیابیهای فوق به تفکیک خوشهها انجام شد. در محصول گندم در خوشههای با ضریب مکانیزاسیون بالا، متغیرهای ضریب مکانیزاسیون، آب، کود شیمیایی، نیروی کار مصرفی در هکتار دارای بهرهوری نهایی منفی و متغیر سموم شیمیایی و ماشینآلات تأثیر مثبت بر عملکرد و در خوشه با ضریب مکانیزاسیون پایین، متغیرهای ماشینآلات و سموم شیمیایی دارای بهرهوری نهایی منفی میباشند که نشان از استفاده بیش از حد این منابع میباشد. در محصول جو در خوشههای با ضریب مکانیزاسیون بالا، متغیرهای نیروی کار و سموم شیمیایی و ضریب مکانیزاسیون دارای بهرهوری نهایی نزولی و متغیرهای آب، ماشینآلات، بذر و کود شیمیایی دارای بهرهوری نهایی مثبت بودهاند. در محصول کلزا در مزارع با ضریب مکانیزاسیون بالا، متغیرهای نیروی کار و کود شیمیایی دارای بهرهوری نهایی منفی و متغیرهای آب، ماشینآلات، بذر، سموم شیمیایی و ضریب مکانیزاسیون دارای بهرهوری نهایی مثبت بودند. در محصول کلزا در مزارع با ضریب مکانیزاسیون پایین، نهادههای نیروی کار، ماشینآلات، بذر و ضریب مکانیزاسیون دارای بهرهوری نهایی منفی و نهادههای آب، سموم شیمیایی و کود شیمیایی دارای بهرهوری نهایی مثبت بودهاند. نتایج حاصل از شاخص بهرهوری ترنکوئیست تیل نشان داد که میانگین شاخص بهرهوری عوامل تولید در محصول گندم و جو در دو خوشه تقریباً برابر یک بوده و به لحاظ آماری نیز تفاوتی ندارند. همچنین در محصول کلزا، میانگین شاخص بهرهوری کل عوامل تولید در مزارع با ضریب بالا و پایین مکانیزاسیون به ترتیب 85/0 و 3/1 بوده که اختلاف آنها به لحاظ آماری نیز معنیدار بوده است.