نام پژوهشگر: هما رضائی

تدوین و اجرای الگوی تغییر نگرش نسبت به مصرف مواد مبتنی بر مولفه های هوش هیجانی و فلسفه برای کودکان در نوجوانان دختر دبیرستانی شهر تهران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  هما رضائی   یحیی قائدی

این پژوهش با هدف تعیین برازش مدل معادلات ساختاری تغییر نگرش نسبت به مصرف مواد مخدر بر مبنای مولفه های هوش هیجانی (آگاهی میان فردی، آگاهی بین فردی، سازگاری، مدیریت فشار روانی، خلق عمومی) و فلسفه برای کودکان (استدلال، تفکر انتقادی، تفکر مراقبتی، تفکر خلاق) و تعیین میزان اثر بخشی برنامه مبتنی بر مدل در تغییر نگرش (مبتنی بر رویکرد یادگیری اجتماعی) نسبت به مصرف مواد مخدر در دختران نوجوان دبیرستانی انجام شد. به منظور تدوین مدل، نمونه گیری در مرحله اول به شیوه خوشه ای چند مرحله ای تصادفی انجام شد و از 800 دانش آموز دبیرستانی واقع در مناطق 2، 5، 13، و 16 آموزش و پرورش، داده گیری با پرسشنامه های آزمون هوش هیجانی بار-ان (1980) بازنویسی شده ویژه نوجوانان (1392)، تفکر انتقادی ریکتس (2003)، تفکر مراقبتی جباری (1391)، تفکر خلاق عابدی (1372)، استدلال نیوجرسی (1981)، نگرش به مصرف مواد مخدر نظری (1378) انجام شد. پس از پردازش آماری 618 پرسشنامه که به طور کامل پاسخ داده شده بود، ضرایب مسیر هر یک از متغیرها، تعیین و مدل معادلات ساختاری نهایی تدوین شد. در این مدل، تنها متغیری که رابطه معناداری با نگرش نسبت به مصرف مواد نداشت، تفکر خلاق و متغیری که بیشترین ضریب معناداری را داشت، مهارت استدلال بود. بنابراین به دلیل نداشتن ارتباط معنی دار تفکر خلاق در مدل، در مرحله طراحی برنامه مبتنی بر مدل پیشنهادی این پژوهش، متغیر تفکر خلاق از این برنامه حذف گردید. پس از اینکه برنامه طراحی شده به تأیید متخصصان رسید، مرحله دوم پژوهش در یکی از دبیرستان های دخترانه منطقه 2 آموزش و پرورش (جامعه در دسترس) انجام شد؛ نخست با اطلاع رسانی از داوطلبین شرکت در دوره ثبت نام شد. سپس پرسشنامه نگرش به مصرف مواد در داوطلبین اجرا شده و از این میان 26 نفر برگزیده و در دو گروه آزمایش و کنترل به شیوه تصادفی جایگزین شدند. پیش آزمون از هر دو گروه به عمل آمد. گروه آزمایش به مدت 16 جلسه 5/1 ساعته، هفته ای یک بار در برنامه تغییر نگرش نسبت به مصرف مواد مخدر شرکت نموده و سپس پس آزمون از هر دو گروه انجام شد. پردازش آماری در این مرحله گویای اثر بخشی برنامه تغییر نگرش نسبت به مصرف مواد مخدر بوده است. بنا بر این پژوهش و با توجه به اینکه در این پژوهش رابطه معناداری میان تفکر خلاق و نگرش به مصرف مواد مخدر مشاهده نشد، پیشنهاد می شود در این زمینه پژوهش های دیگری انجام شود و با این پژوهش مقایسه شود. افزون بر این، پیشنهاد می شود برنامه مبتنی بر مدل این پژوهش در جامعه های دیگر هم اجراشود و نتایج آنها با این پژوهش مقایسه شود. از طرفی با توجه به اهمیت نگرش به مصرف مواد مخدر در امر پیشگیری، پیشنهاد می شود این برنامه در طی دوران تحصیلی دبیرستان برای دانش آموزان در کنار واحدهای درسی گنجانده شود.