نام پژوهشگر: پیوند جلالی
پیوند جلالی احمد برجعلی
سابقه ی بررسی نظری و تجربی خودشیفتگی هم به عنوان اختلال شخصیتی در بین بیماران و هم به عنوان یک صفت شخصیتی در جمعیت نرمال به بیش از یکصد سال پیش بازمی گردد. از بین نظریه های مطرح شده در پویایی های شخصیتی افراد خودشیفته کارهای کوهات و کرنبرگ مقبولیت بیشتری داشته اند. نقش کلیدی عزت نفس و هیجان شرم در شکل گیری و تداوم شخصیت خودشیفته از همان ابتدا مورد توجه نظریه پردازان و پژوهشگران بوده است. با این حال تنها در سال های اخیر، با رشد مبانی نظری و امکانات تجربی در زمینه ی هیجان های خودآگاه (از جمله شرم) و همچنین امکان بررسی جنبه های پنهان و ناخودآگاه عزت نفس، بررسی تجربی رابطه ی میان این دو متغیر با خودشیفتگی میسر شده است. تحقیقات در زمینه ی نقش عزت نفس و شرم در خودشیفتگی نتایج متناقضی به دست داده که گاه در راستای تبیین های روانپویشی و گاه بر خلاف آن ها بوده است. پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه ی میان عزت نفس آشکار، عزت نفس پنهان و شرم با جلوه های آشکار و پنهان خودشیفتگی در بین دانشجویان صورت گرفته است. شرکت کنندگان شامل 108 دانشجوی دختر و پسر دانشگاه های دولتی شهر تهران بودند که به روش هدفمند انتخاب شدند. خودشیفتگی آشکار با استفاده از پرسشنامه ی شخصیت خودشیفته (npi)، خودشیفتگی پنهان با استفاده از مقیاس خودشیفتگی فوق حساس (hsns)، عزت نفس آشکار با استفاده از مقیاس عزت نفس روزنبرگ (rses)، عزت نفس پنهان با استفاده از تکلیف اولویت بندی حروف آغازین (ipt)، و شرم با استفاده از آزمون عاطفه ی خودآگاه (tosca-3) اندازه گیری شد. بین عزت نفس آشکار و خودشیفتگی آشکار رابطه ی مثبت معنادار به دست آمد. رابطه ی بین عزت نفس آشکار و خودشیفتگی پنهان منفی و معنادار بود. بین شرم و خودشیفتگی آشکار رابطه ی منفی معنادار، و بین شرم و خودشیفتگی پنهان رابطه ی مثبت معنادار به دست آمد. نتایج تحقیق با توجه به دیدگاه های روان پویشی مورد تحلیل قرار گرفت.