نام پژوهشگر: عبد الحمید ابطحی
عبد الحمید ابطحی حسن طارمی راد
مسأله اصلی این رساله اینست که باور شیعیان به علم الاهی و گسترده امامان با چه فرایند تاریخی شکل گرفته است و آیا می توان بر اساس شواهد و قرائن تاریخی اصالت آن را نشان داد. روش ما در این رساله اینست که زمینه های تاریخی شکل گیری این باور را از دوران پیامبر دنبال کنیم و روند رشد این باور را پیش از شکل گیری جریانات و مکاتب فکری شیعی در نیمه دوم قرن دوم ترسیم کنیم. برای این کار تلاش شده مطالعه پدیدار شناسانه در تاریخ وسیره و حدیث و رجال صورت پذیرد و با کمک گیری از روش تحلیل گفتمان و رمز گشایی از برخی گزارش های تقیه ای یا تعصب آمیز در حد امکان گره های این تصویر تاریخی گشوده شود. در مجموع یافته های این پژوهش نشان میدهد که در کنار موانع زیادی که برای معرفی مقامات امامان به جامعه مسلمین و جامعه شیعه وجود داشته است به تدریج باور شیعیان به مقام علم الاهی امامان تا میانه قرن دوم خصوصا در میان نخبگان شکل گرفته است. در این پژوهش به کمک شواهد متعددی فرایند این شکل گیری در قالب یک مدل تاریخی تصویر شده است. در این فرایند روشن شده است که باور به علم الاهی پیامبر نیز با مقاومت های زیادی روبرو شد ولی به تدریج و در دوران حیات ایشان در اندیشه مسلمین تثبیت شد. پس از پیامبر نیز علی علیه السلام نقش عمده ای در حفظ و توسعه میراث علمی پیامبر ایفا کرد و در دوران خلافتش به دلیل تجلیات علمی و علنی فراوان که داشت علی رغم مخالفت های فراوان و سرسختانه مخالفان وی، به عنوان میراث دار اصلی علم پیامبر که بهره های فراوان از اخبارات غیبی نیز دارد شناخته شد و همین نکته نقطه عطف قبول انتقال علم الهی از پیامبر به یک غیر نبی شد. نحوه توسعه و تعمیق تلقی وباور به علم الاهی امامان به کمک شواهد فراوان ترسیم شده است و با کمک گیری از متون تذکره و سیره سنی و گزارش¬های ملل و نحل نشان داده شده است که باور به علم گسترده امام در نیمه اول قرن دوم در میان شیعیان تثبیت شده بود و این چنین نیست که غالیان در قرون بعدی این اخبار را ساخته باشند. در این تحقیق نشان داده شده است که ابوالخطاب نیز نمادی از تندروی شیعی در قبال تندوری انکاری زیدیه نسبت به مقامات اهل بیت بوده است.