نام پژوهشگر: پرویز حیدری زاد
سحر داعی پرویز حیدری زاد
هر اسطوره، هر نماد هر آئین عبادی مبین شناخت وضعیتی خاص در عالم هستی است و در نتیجه به حقیقتی ماورالطبیعه اشاره دارد. این شیوه تفکر زاده قوه مخیله و مقدمه ای بر اندیشیدن عقلانی و منطقی از یک سو بنیاد اساسی هستی آغازین را تشکیل می دهد که در این نظام، مفاهیمی چون هستی، نیستی، زمان و ابدیت به صورت تمثیلی و رمزوار با زبانی اشارت آمیز بیان شده است و از سویی هنوز جزئی اساسی از خمیر انسان امروزین است و پیوسته از رازهایی پنهانی و صورت های ناشناخته حضور خود را اعلام می دارد. در فرهنگ و ادب و افسانه پردازی ملل گوناگون، درخت همواره سرچشمه حیات خیر و برکت، تقدس، همدلی، انس، باروری، نوزایی، استواری، استقامت، تجدید حیات، جاودانگی و همچنین صمیمی ترین دوست انسان به شمار آمده است. همگامی و همراهی درخت و انسان از هنگامه باغ ملکوت آغاز شده و بسیاری از آداب و سنن و رفتار و عقاید را در تفکر انسان پدید آورده است. چنانکه در سفر پیدایش باب 2 آیه 4 به بعد آمده: خداوند آدم را از خاک می آفریند پس از آن با «نَفَس حیات» به آدم جان می بخشد، او را به باغ عدن می برد که خود نوعی واحد تصور می شد در ادامه راوی پیش از هر چیز می خواست نشان دهد که چگونه انسان با نخستین نافرمانی از پروردگار و آفریننده خود محکوم به مرگ شد، این داستان در بردارنده «درخت اسرارآمیز معرفت نیک و بد» و «درخت زندگی» است. اما موضوع قابل بررسی راز و رمزهایی است که با خلقت بشر بافته شده و به میزان وسیعی دید و دنیای او را متأثر کرده است. رموزی که از ذهن و زبان وی به ادبیات، تاریخ، هنر و هر آنچه که نشانی از خلاقیت دارد راه یافته و حضوری همه جانبه پیدا نموده و در میان این اساطیر و رمزهای گوناگون سالخورده و اصیل و ماندنی، روان و لغزنده درون بستر زمان تاریخی در یکدیگر می لغزند، تعبیر می کنند، تکثیر می شوند و پس آن گاه، تازه و جوان، باز هم به صورت دیگر و بیشتری از نماد و نشانه می زایند. درخت یکی از مهم ترین و تکرار شونده ترین عناصر است که تقدس آن ریشه در ادوار کهن دارد. پرستش درخت، به عنوان آفریننده در منشاء زندگی یکی از کهن ترین آیین های مذهبی بشر بوده است، همچنین اکثر ادیان و فرستادگان الهی و ملائک مقرب نیز با درختی مقدس و نمادین در ارتباطند افزون بر این برخی از درختان به مقام رب النوعی رسیده و در بسیاری از فرهنگ ها درخت تصویری کیهانی را تجسم بخشیده. بدون شک درختان مقدس تاریخ زنده و گویای بشر هستند که برای درک معانی نهفته در ورای ظاهر آن ها باید از اسطوره شناسی نمادشناسی و زیباشناسی هنری بهره جست تا توفیق یافت و نشان داد که چگونه این پدیده به چهره ای اسطوره ای دگرگون شده و نمادینه سر برآورده و از هر جهت، به صورت نموداری ضروری و مینوی درآمده و همه ویژگی ها را در هم فشرده و به شیوه ای رمزی آشکار کرده است. متن حاضر به منظور شناخت ساختار و سرشت اسطوره ای و پیشینه ی ارج و ارز و پایه و مایه درختان در باور مردم، در طول تاریخ نوشته شده است. درختان مقدس، نمادهایی افسانه شناختی از انسان ها هستند که برای باز نمودن سرشت آنها، راهی جز گشودن رمز آنها و راه بردن به نهاد و نهانشان نیست. در این مجموعه سعی کرده ام با کاوشی نهاد شناسانه، رازها و پیام های نهفته در درخت را در یافته و پس از تعبیر و تفسیر دقیق، آنها را باز نمایم. نهادها و اسطوره ها برخاسته از باورها و اعتقادت و در نتیجه زندگی یک دوره و در کل دوران مختلف تاریخی است. نماد درخت زندگی نیز از این اصل جداناپذیر است و از طریق آن می توان با ادوار مختلف تاریخی و هنری در کنار باورهای آن دوران آشنا شد. در واقع بررسی اساطیر به علت ریشه در هنرها، ما را به در فصل چهارم به پنج دین ایران می پردازیم. از آنجا که اعتقاد هر قوم به دین مشخص تعریف نسبتاً جدیدی از درخت را به بشر عرضه می کند. ادیان تأثیرگذار را مورد مطالعه قرار داده و نقش درخت مقدس را در آن ها بررسی می کنیم. فصل پنجم با جمع بندی هر آنچه که نمادها و اسطوره شناسی درخت به ما آموخته می توانیم این نقوش را در آثار مختلف هنری و کاربردی ملل مختلف بنگریم و به تفسیر آنها بپردازیم. فصل ششم را به نتیجه گیری این مطلب اختصاص داده ام. هنر نزدیکتر کرده و بررسی هنرها هم عوامل مختلف موثر در یک جامعه را به منظور ایجاد آن هنر برای ما آشکار می کند. به خصوص نمادهایی که هنوز هم در زندگی ما نقش دارند و به گونه ای مستقیم یا غیر مستقیم وجود آنها تداوم پیدا می کند. نماد درخت زندگی سبز، از جمله نمادهایی است که در زندگی معاصر ما، اثرات آن همچنان دیده می شود. این موضوع که به اسطوره ها از جوانب مختلف نگریسته شود و همچنین همبستگی زندگی انسان را بتوان با آنها جستجو کرد، خود به نوعی نتایج جدیدی در اختیار ما می گذارد. می توان دریافت که اساطیر به صورت معماهایی بودند که با مرور زمان انسان راه حل های مختلف را برای آن می یابد و در هر دوره ای به گونه ای آن را به نمایش می گذارد. در ابتدای کار سعی شده است زمینه ای در مورد اسطوره و نماد پدید آید. فصل اول شامل بیان مسئله و تعریف درخت مقدس، هدف های تحقیق، اهمیت موضوع و سوالات و فرضیات آن می باشد. در فصل دوم تا ششم به شکل گیری تخصصی تری به بیان تصویری – اسطوره ای درخت پرداخته شده. از آنجا که برای شناسایی تصاویر درخت مقدس در ادبیات، هنر و داستان های فولکوریک اقوام مختلف باید از اسطوره شناسی، نمادشناسی و نهادشناسی درخت کمک گرفت، این فصل به طور اجمالی به شناخت اسطوره و نماد و سپس نمادهای مرتبط با درخت که در آثار مختلف به کرات دیده می شوند می پردازد. فصل سوم درخت مقدس را در تقسیمات خود از لحاظ شکل و معنا تعریف می کند. درخت زندگی، درخت سخنگو، درخت کیهانی و درخت واژگون که همگی در مرکز جهان قرار دارند و سه عالم را به هم پیوند می زنند. همان درخت مقدس هستند که بنا به شرایط زیستی، باورها و اعتقادات دینی مختلف تغییر شکل مختصری به خود گرفته اند. در این بخش به نقش واق واق اشاره می شود که چگونه تبدیل به نقوش اسلیمی می شود و سپس درختان مقدس ایران و چندی از درختان مقدس در غرب معرفی می شوند.