نام پژوهشگر: احمد غنی‌پور ملکشاه

مقایسه ی شیوه ی تغزلی شهریار و سایه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده علوم انسانی و اجتماعی 1392
  کلثوم بخشنده چمازکتی   مسعود روحانی

شعر غنایی ، گونه ای از شعر است که عواطف و احساسات شاعر در آن مطرح می شود. در بین قالب های متعدد و متنوع شعر پارسی ، غزل به طور خاص ، جلوه گاه ادب و شعر غنایی است. غزل از ابتدا به این صورت وجود نداشته و به مرور ، وارد دنیای شاعری شد و در طول زمان تکامل یافت تا این که با حافظ به اوج کمال خود رسید. در دوره ی معاصر ، با تولد شعر نوی فارسی ، شاعران به این قالب نو ، روی آورده و به نوعی در آن طبع آزمایی می کردند و قالب های کهن ، کم تر مورد استقبال قرار می گرفت. اما در همین زمان ، بودند شاعرانی که در کنار سرودن شعر در قالب شعر نو ، به قالب های سنتی و کلاسیک شعر فارسی ، وفادار بوده و به سرودن اشعاری زیبا در این قالب ها ، به خصوص قالب غزل پرداختند. از جمله ی این شاعران ، محمدحسین شهریار و امیرهوشنگ ابتهاج متخلص به سایه هستند. این دو شاعر که نگاهی ویژه به شعر و غزل خواجه حافظ شیرازی داشتند ، به نوعی غزل پرداز بوده و اشعار تغزلی فراوانی را سرودند که تعدادی از آن ها از شهرت بسیاری برخوردار شد. البته برخلاف دیوانِ حجیمِ شهریار و تعداد زیاد غزل های او ، سروده های سایه چندان زیاد نیست. او بسیار گُزیده گوی است. غزل های عاشقانه ی این دو شاعر به سه دسته تقسیم می شود : 1) غزل های عاشقانه ( عشق مجازی ) 2) غزل های عارفانه 3) غزل های اجتماعی و ملی غزل های عارفانه ی شهریار از عمق بیشتری برخوردار بوده و غزل های اجتماعی و ملی سایه ، بسیار جدی تر و بیش تر از غزل های اجتماعی شهریار است.

بررسی جناس و گونه های آن در قصاید خاقانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده علوم انسانی و اجتماعی 1393
  بهزاد شاکری دون   احمد غنی پور ملکشاه

تفسیر حقیقی تحولاّت بدیع در زبان فارسی ، تنها از راه مقایسه دیوان شاعران و نویسندگان بزرگ هر دوره و تطبیق موضوعات بلاغی بدیعی آن ها نسبت به یکدیگر ممکن است. از میان این بزرگان که اندیشه را با زیبایی و لطافت و جمال لفظ همراه داشته و به اوج کمال دست یافته اند میتوان به خاقانی اشاره کرد.سبک خاقانی ، مبتنی بر شگردها و عوامل بدیعی و بیانی است. توجه شاعر به جناس که باعث افزایش موسیقی شعر است ازاین امر حکایت می کند. در قصاید خاقانی ترفندهای بدیعی ازجمله جناس چنان در کلام به کار رفته که گویی فضای هنری خاص شعر ، آن را طلبیده و به عنوان عنصری اصلی پذیرفته است. خاقانی در قصاید خود از ترفندهای بدیعی و ایجاد موسیقی از جناس ، فضای مناسبی برای پیاده کردن اندیشه و عواطف خویش آفریده است. برای کشف بهتر این ترفندهای بدیعی «جناس» در قصاید خاقانی آن را مورد بررسی قرار داده ایم و با جدول آماری کاربرد جناس رادر قصاید خاقانی مشخص کردهایم . طبق جدول آمار، بیشترین کاربرد جناس، جناس اختلاف با تعداد حرف است و کمترین کاربرد، جناس لفظ است.