نام پژوهشگر: سید محمد طباطبائی
محمد رضا رستمی فروشانی حسین دهشیار
پژوهش حاضر با مرور روندهای گذشته و حال، استدلال می کند که هر چه پیوندهای چین با محیط بیرونی گسترش یابد، هزینه های گسستن این پیوندها با بازیگران خارجی افزایش می یابد و امکان تجدیدنظرطلبی در رفتار خارجی پکن کاهش می یابد. علاوه بر این سیاست خارجی چین با تحکیم پیوندهای این کشور با بازیگران لیبرال، منافع و چالش های مشترک چین و قدرت های طرفدار وضع موجود را افزایش می دهد. در نتیجه رفتار مشترک چین و قدرت های جهانی گسترش می یابد و از این طریق قواعد و هنجارهای موجود بین المللی نظم بین المللی تثبیت و تقویت می گردد.تحقیق حاضر با توجه به واقعیات و روندهای موجود و با استفاده از روش تحلیل روند، نگاهی هم به مسیر آتی سیاست خارجی چین و روابط این کشور با قدرت های غربی و نیز نگرش پکن نسبت به قواعد و هنجارهای حاکم بر نظم و امنیت بین الملل داشت. تداوم ویژگی های میانه روی، برون گرائی در عین پرهیز از تقابل با دیگر قدرت ها، اولویت قائل شدن به قدرت نرم و تمرکز کمتر بر قدرت نظامی در مقایسه با قدرت اقتصادی و نفوذ سیاسی، کوشش برای اقناع دیگران نسبت به نیات پکن در عرصه بین المللی و حرکت به سمت توسعه و قدرت اقتصادی و سیاسی در چارچوب قواعد، هنجارها و ترتیبات منبعث از نظم موجود بین المللی در سیاست خارجی چین طی چند دهه گذشته و رشد چشمگیر وابستگی متقابل بین چین و کشورهای همسایه از یک طرف و اروپا و آمریکا از طرف دیگر، این نظرگاه را برای تخمین روندهای آتی تقویت می کند که در پرتو استمرار تحقق برنامه های توسعه و استحکام موقعیت بین المللی چین از رهگذر سیاست خارجی مزبور و از مسیر همگرائی با نظم بین المللی موجود، انگیزه های پکن برای خروج از ترتیبات چندجانبه و یا سرکشی در برابر ارزش ها و قواعد لیبرال اقتصادی و نیز ساختار توزیع قدرت جهانی بیش از پیش کاهش می یابد. چنین روندی در عرصه سیاست خارجی با تحولات متناسب داخلی هم پشتیبانی می گردد.
رضا وهابی سید محمد طباطبائی
با شکل گیری بحران سیاسی در سوریه، بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای براساس منافع و علایق خود جهت گیری های مختلفی را در رابطه با این کشور، که اهمیت ژئوپولیتیک و ژئواستراتژیک خاصی در منطقه خاورمیانه دارد، اتخاذ نموده اند. در این میان تلاش پیگیر برخی دولت ها برای اعمال فشار و ساقط کردن حکومت اسد، از جلوه های بارز تحولات سوریه محسوب می شود که بر پیچیدگی اوضاع این کشور افزوده است. این پژوهش با رویکردی تحلیلی- توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی به دنبال آن است تا با ارائه چهارچوبی نظری، به واکاوی انگیزه های مهم ترین بازیگران بین المللی که خواهان سقوط نظام حاکم در سوریه هستند، پرداخته و نقش بحران سوریه را در تغییر بلوک بندی منطقه ای و بین المللی تبیین کند. بر این اساس پرسش اصلی این پژوهش این است که بحران سوریه چه تاثیری بر بلوک بندی جدید منطقه ای و جهانی دارد؟ با توجه به گستردگی بازیگران معارض، به نقش امریکا، ایران، عربستان، قطر، اتحادیه اروپا، چین، روسیه و ترکیه که تاثیرگذارترین بازیگران نیز محسوب می شوند، پرداخته شده است. امریکا به دنبال تضعیف جبهه مقاومت به نفع رژیم صهیونیستی است، عربستان به دنبال گسترش نقش آفرینی و جلوگیری از نفوذ ژئوپولیتیکی و ایدئولوژیکی ایران در منطقه است و در نهایت، ترکیه گسترش نفوذ در خاورمیانه و اعاده گذشته تاریخی خود را دنبال می کند. در این میان، جلوگیری از گسترش قلمرو ژئوپولیتیکی ایران، فصل مشترک انگیزه های بازیگران فوق می باشد. همین مسئله باعث شده که در نوع و ماهیت اتحادها تغییراتی حاصل شود. در این رساله پس از ارائه کلیات تحقیق، مبانی نظری و چهارجوب تحلیلی به تعاملات سوریه با نظام منطقه ای و جهانی قبل از وقوع بحران، دلایل وقوع بحران، نقش بازیگران منطقه ای وبین المللی، روندها ومذاکرات، هزینه بحران سوریه، رویکرد قدرت های منطقه ای و بین المللی در حین بحران سوریه بر منطقه پرداخته شده و نهایتاً بلوک بندی جدید منطقه ای و بین المللی ترسیم گردیده است . واژگان کلیدی