نام پژوهشگر: زینب توانگر
زینب توانگر محمد علی محمودی
قصه های رمزی و عرفانی ابن سینا، با حجم اندک، سرشار از مفاهیم عرفانی، فلسفی و اسطور ای است که فهم و دریافت آن را برای مخاطب دشوار یاب نموده است، در بیشتر این حکایات رمزی، قهرمان که نماینده ی یکی از کهن نمونه های ناآگاه جمعی بشر است، با راهنمایی پیر فرزانه پس از گذر از جاده ی ناهموار آزمون به بهشت سبز فردیت و تمامیت روانی گام می نهد. این الگو که در بیشتر اسطوره های جهان، با اندک تفاوت هایی در روساخت و ظاهر، به نمایش در می آید، نمودی از آرمان ها و آرزوهای بشر در رسیدن به حالت عالی تر و وجود روحانی، منزه و متفاوت است که جوزف کمپبل با عنوان الگوی اسطوره ی یگانه در کتاب قهرمان هزار چهره به آن پرداخته است. اگر از برخی تک نگاری های جلال ستاری بگذریم، کمتر اثری می یابیم که این نظریه ها و نمونه ها را در حوزه ی کاربردی تر آن( تحلیل کهن نمونه ای) و با تکیه بر آثار بومی و سنتی بی آزماید، اگر چه در این زمینه پژوهش هایی جزئی به صورت مقاله به خصوص در حوزه ی شاهنامه و هفت پیکر و آثار داستانی معاصر همچون آثار صادق هدایت به رشته ی تحریر در آمده است. با عنایت به این که آن چه درون مایه ی قصه های ابن سینا را شکل می دهد همین سفر درونی قهرمان، یا به تعبیر عرفا سلوک عرفانی است که بستری مناسب را برای حضور بسیاری از کهن نمونه های روانشناختی تحلیلی یونگ( خود، مادینه روان، نقاب، سایه، پیر فرزانه، نگاره ِنمادین ماندالا یا ناف هستی) و نمادهای آشنا سازی، فراهم ساخته است، در این رساله با توجه به تشابه بنیادهای نظری یونگ و ابن سینا، سعی شده است با استفاده از ایده ی اسطوره ی یگانه ی جوزف کمپبل، تحلیلی کهن نمونه ای از قصه های رمزی ابن سینا ارائه شود.