نام پژوهشگر: فاطمه نخعی
فاطمه نخعی ناصر ملاوردی
تصمیم سازی و انتخاب یکی از مهمترین مشخصه های انسانی است و هر فرد در طول شبانه روز تصمیمات فراوانی اتخاذ می کند. از آن جا که اتخاذ تصمیم صحیح و به موقع میتواند تاثیر بسزایی در زندگی شخصی و اجتماعی انسان ها داشته باشد، ضرورت وجود روشهایی علمی که بتواند انسان را در این زمینه یاری کند، کاملاً محسوس میباشد مدل رای گیری ترجیحی یکی از انواع مدلهای تصمیم گیری چند شاخصه میباشد. در این مدل فرض میشود تعداد محدودی گزینه وجود دارد، که باید از بین آنها تعداد مشخصی انتخاب شود. در یک سیستم جمع آوری نظرات (رای گیری)، افراد زیادی مبادرت به الویت بندی گزینه ها می کنند و مدیریت با مراجعه به این آرا، باید بهترین گزینه را انتخاب کند. مساله اصلی در این مدلها، تعیین بهترین گزینه بر اساس انبوه نظرات رای دهندگان میباشد. بدین منظور، محققان در سیستمهای رای گیری ترجیحی، روشهایی بر پایه تحلیل پوششی داده ها ابداع کرده اند، که به رتبه بندی کاندیداها می پردازد. هر یک از این روشها، دارای نقاط قوت و ضعفی میباشد. از جمله نقاط ضعف این روشها، ناپایداری و غیریکنواختی آنها است. یکی از روشهای ناپایدار و غیریکنواخت روش نوگوچی میباشد. در این پژوهش تلاش شده است تا این روش از طریق تغییر در محدودیت، بهبود یافته و سپس به رفع ناپایداری و غیریکنواختی آن، پرداخته شده است. علاوه بر این روش، الگوریتمی ارائه شده است که با توجه به آرا و نظرات مدیر و با استفاده از روش نوگوچی، به رتبه بندی کاندیداها میپردازد. در بخش دیگری از این تحقیق، مدلی غیرخطی ارائه شده است که با در نظر گرفتن طبقه بندی وزنی رای دهندگان، کاندیداها را رتبه بندی میکند. در ادامه پژوهش، توانایی هر یک از روشها و الگوریتم پیشنهادی، با مسائل عددی آزموده شده است. نتایج نشان میدهد که الگوریتم و مدلهای پیشنهادی، به نحو مطلوبی قادر به رتبه بندی کاندیداها میباشد.
فاطمه نخعی حمیدرضا آقامحمدیان شعرباف
چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی تلفیقی شناختی- رفتاری و واقعیت درمانی بر امید، شادکامی و احساس گناه دختران طلبه انجام شد. پژوهش حاضر، کاربردی و ازنوع شبه آزمایشی می باشد. که در آن از پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دختران طلبه که در سال 93-92 در حوزه شهرستان گناباد مشغول به تحصیل بودند که 22 نفر از آنها به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و بر مبنای گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. داده ها به کمک پرسشنامه امیدواری اشنایدر، شادکامی آکسفورد و احساس گناه کوگلر از هر دو گروه آزمایش و کنترل جمع آوری شدند. گروه آزمایشی بنا به هدف طرح، جلسات تلفیقی گروه درمانی شناختی- رفتاری و واقعیت درمانی را 9 جلسه دریافت کردند، در حالیکه برای گروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت. بعد از پایان دوره گروه درمانی، مجددا پرسشنامه های مذکور در مرحله پس آزمون اجرا شدند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که تلفیق گروه درمانی شناختی- رفتاری و واقعیت درمانی باعث افزایش امید، شادکامی و همچنین کاهش احساس گناه در گروه آزمایش شده است.
فاطمه نخعی
چکیده ندارد.