نام پژوهشگر: زهرا پیروزنیا
زهرا پیروزنیا رضا رسولی شربیانی
برای دستیابی به عدالت اجتماعی در کنار هم قرار گرفتن تمامی عوامل عدالت که شامل: تقوی،حاکم و کارگزاران عادل و هم چنین مردم عدالت خواه است ،ضروری به نظر می رسد. از مهم ترینِ این عوامل،وجود حاکمان و کارگزارانی عادل است که از فضایل اخلاق فردی و مدیریتی بهره مند باشند. از آنجا که حاکمان و کارگزاران پیشتازان جامعه هستند، اجرای عدالت باید از طرف خود آنان شروع شود.بنابراین با توجه به اصول مبنایی عدالت اجتماعی که شامل: فطرت ،توحید ،عقل ،کرامت ،آزادی و برابری ،تناسب حق و تکلیف و تسهیل کمال گرایی می باشد، حاکم و کارگزار موظف است در اخلاق فردی و مدیریتی به عدالت رفتار کند؛ به عنوان مثال، طبق اصل توحید، آزادی ، برابری و کرامت انسانی حاکم (در بخش اخلاق مدیریتی) موظف به برخورد مناسب با مخالفان ، انتقاد پذیری و نگرش فرا قومی و فرا مذهبی به آحاد جامعه است و طبق اصل فطرت،توحید ،عقل ،کرامت انسانی و شناخت (در بخش اخلاق فردی) موظف به خودسازی و رسیدن به عدالت فردی(اعتدال قوای عاقله، شهویه، غضبیه) می باشد . اکنون یکی از مهم ترین عوامل عدالت در دست است پس آن چه محل تأمل است ،تأثیر این عامل در شکل گیری عامل دیگر تحقق عدالت ،یعنی مردم عدالت خواه است . طبق دیدگاه امام علی (ع)، انسان موجودی اجتماعی است که دارای خصوصیت تأثیر پذیری و الگو برداری است و از طرفی حاکم به عنوان الگو به طور مستقیم و غیر مستقیم ، با رفتار و عملکرد خود در اخلاق فردی و اجتماعی شهروندان تأثیر می گذارد. بنابراین کارگزار عادل با تأثیر گذاری در جامعه و شهروندان می تواند موجب اتصال میان جامعه مدیریتی و شهروندان و همین طور باعث افزایش سطح بینش مردم از حقیقت و عدالت و آگاهی آنان از پیوستگی همه طبقات اجتماع شده و در نهایت منجر به افزایش فرهنگ عدل پذیری در جامعه شود و این تأثیرات که از ناحیه ی اخلاق فردی و مدیریتی حاکم وکارگزار بر شهروندان مترتب می شود ،دیگر عامل تحقق عدالت ،یعنی مردم عدالت خواه را مهیا می سازد . در چنین جامعه ای که عوامل تحقق عدالت کنار هم قرار گرفته اند، جامعه آماده ی بروز نشانه های عدالت محوری در ابعاد گوناگون می شود ،نشانه هایی همچون: مودت و همدلی ، آرامش و امنیت، احساس نیکی به هم، آبادی و برکت، پایداری اجتماع و دولت