نام پژوهشگر: سارا آذرپیرا
سارا آذرپیرا رحیم خوبین خوش نظر
نگاره های ایرانی از قدمت بسیار طولانی برخوردارند و نقش تاثیر گذار نور در نگاره های ادوار مختلف تاریخ ایران با دخیل کردن مبانی فلسفی و عرفانی نور و نظریه های نوری همان دوران در آن نگاره ها قابل مشاهده است. در ایران باستان، ایرانیان همواره با تاریکی و ظلمت در ستیزاند و بنابراین پایه و اساس هنر آنان، توجه ویژه به نور می باشد. نور همواره جایگاه ویژه ای در مبانی اعتقادی، دینی و فرهنگی ایرانیان داشته است و به همین دلیل آثار هنری ایران و از جمله نگاره ها، دارای ویژگی های خاصی نشأت گرفته از نور و نظریه های نوری دوران خویش می باشند. برای مثال، نگاره های ایرانی پیش از اسلام از نوری سرمدی آکنده اند و هیچ گونه سایه روشن و عمق نمایی در اشیاء و موجودات آن نگاره ها دیده نمی شود. با یک جمع بندی کلی، می توان بیان نمود که در پیش از اسلام دو نظریه مهم نوری وجود داشته است. نظریه اول متعلق به زرتشت و نظریه دوم متعلق به مانی می باشد که پس از زرتشت می زیسته است. این نظریه ها برگرفته از نوع نگرش و آموزه های دینی زرتشت و مانی می باشند و در نگاره های ایرانی پیش از اسلام تاثیرگذار بوده اند و در آثار به جای مانده از آن دوران، می توان این تاثیرات را به خوبی مشاهده نمود. در عین حال، اگرچه دو دین زرتشتی و مانوی در اصولی مثل ثنویت با هم تفاوت داشته اند، لکن یک پیوستگی تاریخی در نحوه تاثیرگذاری آن ها بر نگاره های پیش از اسلام وجود دارد که نشان از تداوم نسبی فرهنگی و هنری دو نظریه مهم نوری پیش از اسلام در ایران می باشد که در حقیقت باعث شده اند تا آن عالم ملکوت که در زبان اوستایی به آن "خشتره ویریه" می گویند در نگاره ها به منصه ی ظهور رسد. با توجه به اهمیت بسیار زیاد نور برای ایرانیان باستان، در نگاره های ایران پیش از اسلام از نمادهای خورشید، فر یا خوره، نقوش حیوانی، نقوش گیاهی و نقوش هندسی برای نمایش آن بسیار استفاده شده است. قابل ذکر است که این پژوهش به روش تاریخی- توصیفی و تحلیلی انجام گرفته و گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای بوده است.