نام پژوهشگر: اسفندیار جلایری
اسفندیار جلایری محمد جواد رنجکش
با شکل¬گیری بحران سیاسی در سوریه، بازیگران منطقه¬ای و فرامنطقه¬ای بر اساس منافع و علایق خود جهت-گیری¬های متفاوتی را در رابطه با این کشور که اهمیت ژئوپولیتیک و ژئواستراتژیک خاصی در منطقه خاورمیانه دارد، اتخاذ نموده¬اند. در این میان تلاش پیگیر برخی دولت¬ها برای ساقط کردن حکومت اسد از جلوه¬های بارز تحولات سوریه محسوب می¬شود که بر پیچیدگی اوضاع این کشور افزوده است. بحران سوریه باعث بر هم خوردن معادلات منطقه¬ای شده است. با گذشت بیش از سه سال از شروع بحران در سوریه، بُعد جهانی این بحران، بیش از پیش مشهود شده است. از یک طرف کشورهای غربی و حامیان آنها در منطقه خواستار براندازی رژیم اسد هستند و به همین دلیل به حمایت از مخالفان دولت می¬پردازند و از طرف دیگر، ایران، روسیه و چین قرار دارند که خواهان اصلاحات در حکومت اسد می¬باشند. تحولات سوریه فرصت بسیار مناسبی برای پیاده¬سازی اهداف خاورمیانه¬ای آمریکا بود اما عدم همسویی جهانی برای ارائه نسخه لیبی به سوریه، این کشور را وارد بازی حساس سوریه نمود. در سوی دیگر، در ابتدا امکان تغییر موضع روسیه در مقابل بحران سوریه وجود داشت، بدین معنا که روسیه بر حضور شخص اسد تأکیدی نداشت، اما پس از رایزنی¬های بین ایران و روسیه این کشور مجاب شد که بدون حضور اسد منافعش تأمین نخواهد شد. بنابراین پژوهش حاضر به دنبال مقایسه سیاست¬های توازن بخشی آمریکا و روسیه در قبال تحولات سوریه (2011-2013) می¬باشد. محدوده مکانی تحقیق شامل کشورهای روسیه، ایالات متحده آمریکا و سوریه می¬شود و محدوده زمانی از سال 2011 تا 2013 را شامل می¬شود. روش پژوهش در این پایان¬نامه به صورت توصیفی ـ تحلیلی و مقایسه¬ای مواضع اعلامی و اعمالی روسیه و آمریکا خواهد بود و همچنین از ابزار فیش¬برداری از منابع کتابخانه¬ای و استفاده از اسناد و متون تاریخی، منابع اینترنتی و مصاحبه با صاحب نظران به گردآوری داده¬ها پرداخته¬ایم. هدف کلی در پژوهش حاضر مقایسه سیاست¬های آمریکا و روسیه در قبال تحولات سوریه (2011-2013) می¬باشد اما علاوه بر این اهداف ویژه ذیل نیز در جهت آشنایی بیشتر خوانندگان دنبال گردید: ? بررسی تحولات سوریه (2013-2010). ? واکاوی سیاست¬های آمریکا در قبال تحولات سوریه (2011-2013) ? واکاوی سیاست¬های روسیه در قبال تحولات سوریه (2011-2013) ? شناخت تأثیرات تحولات سوریه (2013-2010) بر روابط آمریکا و روسیه. بر این اساس سوال اصلی تحقیق عبارت است از؛ سیاست¬ها و تصمیمات آمریکا و روسیه در قبال تحولات داخلی سوریه در سال¬های2013-2010 از چه وجوه همسانی/ناهمسانی برخوردار است؟ آمریکا و روسیه در چند حوز? سوریه تفاوت دیدگاه و سیاست آشکار دارند. از جمله: 1) موقعیت ژئوپلیتیکی سوریه2) تغییر حکومت در سوریه3) حملات شیمیایی در سوریه 4) اسلام رادیکال و سیاست¬های آمریکا و روسیه. به هر حال ناآرامی های سوریه قبل از آن که امتدادی از خیزش های مردمی و اسلامی باشد، معلول معادلات و مناسبات منطقه ای و بین المللی است که این کشور را به آوردگاه تازه ای برای رقابت های استراتژیک تبدیل نموده است. با توجه به یافته¬های پژوهش باید گفت که فرضیه طرح شده در این پژوهش که عبارت بود از: سیاست روسیه در قبال بحران سوریه (2014-2011) مبتنی بر توازن طلبی و سیاست آمریکا از هژمونی چندجانبه-گرا نشأت می¬گیرد»؛ مورد تأیید می¬باشد.