نام پژوهشگر: فاطمه اوتادی
فاطمه اوتادی وحید شقاقی شهری
طی دهه¬های اخیر کشورهای درحال توسعه بدنبال رشد و توسعه یافتگی بوده¬اند و در این راستا نقش و اهمیت سرمایه¬گذاری مستقیم خارجی عمدتاً از دهه 80 میلادی برجسته¬تر شده است. زمانی¬که کشورهای درحال توسعه بویژه کشورهای نوظهور آسیای جنوب شرقی در تکاپوی توسعه و خیزش اقتصادی گام برداشتند، اقتصاددانان برای تسریع رشد اقتصادی این کشورها لزوم تامین منابع مالی را برای پروژه ها تاکید کرده و راه حل تامین منابع مالی پروژه¬ها را نیز از کانال جذب سرمایه¬های خارجی عنوان می¬کردند. از اینرو مقوله سرمایه¬گذاری مستقیم خارجی بسرعت نقش پررنگ در بحث¬های توسعه اقتصادی به خود گرفت و به همراه گسترش اهمیت موضوع، موجب شد مطالعات نظری و تجربی متعددی حول عوامل اثرگذار بر جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی آغاز گردد. در کنار عواملی نظیر زیرساخت¬های اقتصادی، اندازه بازاری کشورها، ثبات اقتصادی و کاهش ریسک، و آزادسازی تجاری و اقتصادی، طی سال¬های اخیر و در محافل علمی، نقش فضای کسب¬و¬کار در الگوهای نظری و تجربی سرمایه¬گذاری خارجی مطرح شده و دامنه این مطالعات روزبه روز درحال افزایش است. از سوی دیگر با توجه به افق آرمانی سند چشم¬انداز که همانا کسب جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در منطقه و جامعه ای مرفه با درآمد سرانه بالا است؛ لذا دراین مطالعه برپایه مطالعات نظری و تجربی انجام گرفته و در قالب یک الگوی اقتصادسنجی، با استفاده از داده های ترکیبی مقطعی – سری زمانی (پانل دیتا) درکنار بررسی برخی عوامل موثر و مهم فراروی جذب سرمایه¬گذاری مستقیم خارجی، مکانیسم و نقش شاخص تسهیل فضای کسب¬و¬کار بر جذب سرمایه¬گذاری مستقیم خارجی در بین کشورهای رقیب سند چشم¬انداز طی دوره زمانی (2012- 2008) مورد بررسی قرار گرفت تا میزان و نحوه اثرگذاری این شاخص بر جذب سرمایه¬گذاری مستقیم خارجی مشخص گردد و با مقایسه¬ی کشورمان با رقبای منطقه، گلوگاه¬ها، محدودیت¬ها و موانع فعالیت بهینه را شناسایی کرده و تمهیداتی جهت برطرف کردن آنها در نظر گرفته شود. نتایج کلی بدست آمده از برآورد تابع عرضه سرمایه¬گذاری مستقیم خارجی بر ارتباط معنی¬دار و مستقیم بین بهبود فضای کسب¬و¬کار با جذب سرمایه¬گذاری مستقیم خارجی کشورهای منتخب آسیای جنوب¬غربی تاکید دارد. البته تأثیر آن نسبت به سایر متغیرهای ملحوظ در مدل کمتر می¬باشد. همچنین افزایش تورم و فساد کشورهای میزبان مانعی برای جذب سرمایه¬های خارجی قلمداد می¬گردد. درضمن هرچقدر کشور میزبان دارای اندازه بازاری گسترده¬تری باشد رغبت سرمایه¬گذار خارجی برای سرمایه¬گذاری بیشتر می¬باشد.