نام پژوهشگر: منیر عسگرنژاد
منیر عسگرنژاد محمدعلی گذشتی
هنر و ادبیات دو شکل از آفرینش است که از دیدگاه زیبایی شناسی به هم پیوسته اند. در نگرشی می توان ادبیات را هنر نامید، وقتی که اثر ادبی ویژگی های منحصر به فرد اثر هنری را با خود دارد، یعنی اثری که خلق شده و تکرارناپذیر است؛ چرا که ادبیات و هنر بیانگر احساسات و عواطف هنرمند است و احساس و عاطفه پدیده ای است که نمی توان آن را به راحتی بازگو و تکرار نمود. آفرینش هنری نوعی الهام است که با عقل و منطق درک نمی شود. زیبایی و جمال در هنرها یکسان است و هنر نقاشی، موسیقی و شعر رابطه ای تنگاتنگ دارند زیرا از روح انسان سرچشمه می گیرند و با ماده چندان ارتباطی ندارند. از لحاظ زیبایی شناسی، بینش و جهان بینی هنرمند هر رشته، در طول تاریح و فرهنگ هر سرزمین مورد تأمل بوده است. تأثیرپذیری و بهره جویی از مضامین خلق شده در رشته های ادبیات، نقاشی، معماری، موسیقی به همراهی حرکات نمایشی به علت گستره ی دید و جامعیت اندیشه و تکرار هنرمند و شاعر، اثر هنری را به بالاترین درجه ارتقاء می دهد. در این پژوهش، اثرپذیری هنرهای تصویری و تجسمی از شاهنامه ی فردوسی و خمسه ی نظامی مورد بررسی قرار می گیرد. هنرهای تصویری و تجسمی سده های شش تا یازده هجری قمری بررسی شده است و همچنین سعی خواهد شد به این پرسش پاسخ داده شود که اثرپذیری هنرهای تصویری و تجسمی از شاهنامه ی فردوسی و خمسه ی نظامی چگونه بوده است؟