نام پژوهشگر: غلامرضا محمد قاسمی
غلامرضا محمد قاسمی ابوالقاسم فرهنگ
هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه چابکی سازمانی و فراموشی سازمانی با اثربخشی سازمانی در بین کارکنان ستادی آموزش و پرورش شهر زاهدان بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه کارکنان حوزه ستادی آموزش و پرورش شهر زاهدان بوده که در سال تحصیلی 93-92 به خدمت اشتغال داشته و تعداد آنها 645 نفر می باشد که با استفاده از جدول تعیین نمونه مورگان و کرجسی(1976) تعداد 200 نفر به صورت طبقه ای - تصادفی برای نمونه برآورد شده است و جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه چابکی سازمانی(ورلی و لاولر،2010)، فراموشی سازمانی( محمودوند،1390) و اثر بخشی سازمانی(کرم دخت،1390) استفاده شده است. روایی محتوایی هر سه پرسشنامه توسط اساتید گروه مدیریت تأیید گردید و برای اطمینان بیشتر از تحلیل عاملی تأییدی نیز استفاده گردید. ضمناً ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه های چابکی سازمانی، پرسشنامه اثربخشی سازمانی و پرسشنامه فراموشی به ترتیب 73/0، 74/0 و 76/0 محاسبه گردید. در راستای تحلیل داده ها و پاسخ به سوال های پژوهش، از آزمون های آماری، تحلیل واریانس یکطرفه (به منظور مقایسه دیدگاه نمونه ها با تأکید بر سطوح سنی، سطوح تحصیلی و سابقه خدمت) استفاده شد. و در نهایت با استفاده از آزمون مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر سایر فرضیات مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که بین چابکی سازمانی و اثربخشی سازمانی و همچنین بین فراموشی سازمانی و اثربخشی سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. علاوه بر آن بین فراموشی سازمانی با مولفه های اثربخشی سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین چابکی سازمانی و مولفه های اثربخشی سازمانی نیز رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج فرضیه پنجم نشان داد که بین اثربخشی سازمانی و مولفه های چابکی سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج فرضیه ششم پژوهش حاکی از این است که بین فراموشی سازمانی و مولفه های چابکی سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. در نهایت نتایج حاصل از تحلیل های آماری نشان داد که بین دیدگاه های پاسخگویان در خصوص متغیرهای چابکی سازمانی، فراموشی سازمانی و اثربخشی سازمانی با توجه به متغیرهای دموگرافیک( جنسیت، سن، سابقه و میزان تحصیلات) تفاوت معناداری وجود ندارد. کلمات کلیدی: چابکی سازمانی- فراموشی سازمانی- اثربخشی سازمانی - زاهدان