نام پژوهشگر: شهر شاه باقری

مطالعه کمی و کیفی خلاقیت دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهر سنندج در سال تحصیلی 92-1391
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ملایر - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  شهر شاه باقری   هدایت الله اعتمادی زاده

پژوهش حاضر به منظور مطالعه کمّی و کیفی خلاقیت دانشآموزان پایه پنجم ابتدایی شهرستان سنندج در سال تحصیلی 92-1391 انجام گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی میباشد. این پژوهش در دو بخش به انجام رسیده است. در بخش اول به بررسی میزان خلاقیت دانش آموزان به صورت کمّی و در بخش دوم به بررسی وضعیت آن به صورت کیفی براساس نظرات معلّمان و مدیران پرداخته شده است. جامعه آماری شامل کلیهی دانشآموزان پایه پنجم ابتدایی شهرستان سنندج میباشد که با روش نمونهگیری خوشهای 340 نفر (170 نفر دختر و 170 نفر پسر) به عنوان نمونه آماری شدهاند. ابزارهای پژوهش شامل آزمون خلاقیت تورنس که شامل 8 قسمت به صورت کلامی و غیرکلامی میباشد و پرسشنامه پایگاه فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی بهرامی و رشیدی (1379) بوده است. در قسمت کیفی نیز جهت بررسی علل خلاق یا غیرخلاق بودن دانش آموزان از دیدگاه معلّمان و مدیران مدارس از مصاحبه نیمهساختار یافته استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها، روشهای آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار وغیره) و آمار استنباطی (آزمونهای تیتک نمونهای، تی گروههای مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه (anova) و آزمونهای تعقیبی توکی) به کار برده شده است. نتایج به دست آمده نشان میدهد که میزان خلاقیت دانشآموزانی که از نظام ارزشیابی توصیفی برخوردار بودهاند نسبت به دانشآموزانی که به روش سنتی ارزشیابی میشوند بالاتر است و همچنین بین میزان خلاقیت دانشآموزان براساس کیفیت آموزشی و امکانات مدرسه، منطقه سکونت و طبقهفرهنگی، اقتصادی و اجتماعی خانواده و بعلاوه بر اساس جنسیت نیز تفاوت معنیداری وجود دارد. تحلیل آماری بخش کیفی نیز نشان داد که روش تدریس معلّمان، استفاده نکردن از وسایل کمک آموزشی، محتوای کتاب های درسی، ندادن کارهای عملی به عنوان بخشی از فعّالیّتهای درسی، اتّکای معلّمان به کتاب های درسی و عدم توجّه به فعّالیّتهای جانبی، عدم آگاهی معلّمان از شیوههای تفکر خلاق و پرورش آن و غیره می تواند از عوامل موثر بر جلوگیری از رشد خلاقیت دانش آموزان باشد. بنابراین با توجّه به نتایج به دست آمده مقتضی است زمینههای گسترش ارزشیابی کیفی در نظام آموزشی فراهم گردد، برنامههایی جهت آشنا ساختن مدیران و معلّمان و سایر دستاندرکاران آموزشی با خلاقیت و راههای پرورش و تقویت آن در فراگیران تدارک دیده شود. تغییرات اساسی در کتابهای درسی و شیوههای ارزشیابی و امتحانات اعمال گردد و مدارس به وسایل نوین آموزشی، آزمایشگاه، کتابخانه و غیره مجهز گردند.