هدف از این پژوهش بررسی رابطه هوش هیجانی و مدیریت دانش با چابک سازی سازمانی درکارکنان دانشگاه شاهدتهران است،که سوالهای پژوهش در بُعد هوش هیجانی براساس نظرات مایر،سالوی و کارسو شامل بررسی4 مولفه ی خود آگاهی، خودمدیریتی، آگاهی اجتماعی و مدیریت روابط، در بعُد مدیریت دانش براساس نظرات پروبست، روب و رومهارت 8 مولفه ی هدف های دانش، شناسایی دانش، کسب دانش، توسعه دانش، تسهیم دانش، کاربرد دانش، ذخیره دانش، ارزیابی دانش ودر بُعد چابک سازی سازمانی براساس نظرات ریموند کیوی و لوک وان کامپنهود 7 مولفه ی انعطاف پذیری، پاسخگویی، سرعت، فرهنگ تغییر، یکپارچگی و کاهش پیچیدگی، همکاری متقابل و کارکردهای مدیریتی است.روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی و نمونه آماری شامل217 نفر از کارکنان دانشگاه شاهد در سال1393 است که با روش نمونه گیری تصادفی ساده متناسب با حجم جامعه آماری 498 نفر انتخاب شدند.به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس دوطرفه استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها به طور کلی موید اثرات ابعاد هوش هیجانی و مدیریت دانش بر چابک سازی سازمانی است. همچنین آزمون همبستگی برمی آید بین مدیریت دانش و چابک سازی سازمانی همبستگی بیشتری وجود دارد البته این به معنی عدم ارتباط با هوش هیجانی نمی باشد چنانچه برطبق آزمون تحلیل واریانس دوطرفه بدست آمده هر دو متغیر مستقل دارای تاثیر توآمان بر روی چابک سازی سازمانی می باشند یعنی کارکنان و مدیران که دارای هوش هیجانی بالا می باشند در پیاده سازی ابعاد مدیریت دانش موفق تر عمل نموده اند.و سازمان باید با بکارگیری خلاقیت و نوآوری در شناسایی شخصیت دانشجویان ونحوه برخورد با آنهاوهمچنین توجه به کیفیت خدمات خودوسطح انتظارات آنها باعث بدست آوردن مزیت رقابتی برای سازمان خود شود.