نام پژوهشگر: خاطره وطن خواه
خاطره وطن خواه علیرضا سلطانی
پارادایم توسعه از شاخه های متعددی تشکیل شده که در پیوند همه آنهاست که یک توسعه همه جانبه شکل می گیرد.در این تحقیق به دنبال آن بودیم که ثابت کنیم اگر اقتصاد کشور در پیوند دائم با اهداف سیاست خارجی آن باشد،آیا این دو مشخصه می تواند منجر به توسعه شود؟ سئوال ما این بود که آیا علت توسعه نیافتگی بی توجهی به برنامه های توسعه ای بوده است؟ با مجموع برنامه های قبل و بعد از انقلاب حدود 11 برنامه در کشور ما نوشته و اجرایی شده است.برنامه هایی که هرکدام به دلایل گوناگون خواه اقتصادی یا سیاسی نتوانسته اند،ایران را به توسعه یافتگی نزدیک کنند.تنها در برنامه پنجم قبل از انقلاب و برنامه سوم بعد از انقلاب نشانه هایی از حرکت به سوی توسعه یافتگی دیده شده است.بررسی عوامل توسعه نیافتگی در برنامه سوم و چهارم توسعه به صورت مشخص نشان داد مادامی که فضای اقتصادی و برنامه های اقتصادی یک کشور هماهنگ با ظرفیت ها و امکانات بوده،عوامل دیگری مانع از توسعه شده اند.سئوال این بود که آیا سیاست خارجی فعال و تعامل گرا عامل دستیابی به اهداف برنامه خواهد شد؟ فرض را بر این گذاشتیم که پاسخ این سئوال مثبت است.اما برای اثبات آن نیاز به بررسی فضای بین المللی در دو برنامه سوم و چهارم داشتیم.شاخص های اقتصادی بدست آمده خود گویای فرضیه مطرح شده بود. کانون نظری این تحقیق براین پایه طراحی شده که بین شرایط داخلی و شرایط بیرونی یک کشور باید هارمونی و سازگاری پدید آید تا آنکه بتوان شرایط لازم جهت بسیج نیروهای بومی به منظور افزایش نرخ رشد اقتصادی را فراهم آورد.در فصل اول مبانی نظری و دو الگوی موفق مورد بررسی قرار گرفت.در فصل دوم سیاست خارجی موفق و عملکرد سیاست خارجی ایران طی سالهای اخیر مورد واکاوی قرار گرفت.در فصول بعدی به طور مشخص عملکرد دو برنامه سوم و چهارم توسعه با عنایت به شاخص های بدست آمده این تحقیق را به این نتیجه رساند که عامل افتراق بین سیاست های داخلی و خارجی،نبود پارادایم فکری مشترک بین تدوین کنندگان برنامه ها و عوامل اجرایی در کشور است.پیشنهاد مشخص در پایان این تحقیق الگو قرار دادن کشورهایی است که مسیرتوسعه یافتگی را طی کرده اند.