نام پژوهشگر: علی امیرکلایی
علی امیرکلایی محسن علیزاده ثانی
در دو دهه اخیر، سازمانها به طور معنا داری تغییر یافته اند و به سازمانهایی با ویژگیهای عدم تمرکز ، جهانی شدن ورهبری مبتنی بر تیم تبدیل گشته اند . در اینگونه سازمان ها نیروی انسانی یک سرمایه اصلی سازمان محسوب می شود وسازمانها در پی بهره گیری از قابلیت ها و مهارتهای نیروی انسانی در جهت حداکثر نمودن کارایی و بهره وری خود هستند.وجود تناسب بین فرد و سازمانی که در آن خدمت می کند تاثیری بسزایی در جلوگیری از وقوع رفتار های ضد بهره ور و نامناسب در محل کار وی دارد. از این رو در این پژوهش سعی شده است رابطه این دو متغیر و با توجه به نقش متغیر میانجی حمایت سازمانی ادراک شده مورد بررسی قرار گیرد.جامعه آماری پژوهش حاضر کارکنان شرکت کاله آمل می باشند.جامعه آماری شامل 410 نفر بوده و نمونه آماری 204 نفر می باشند.روش جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه بوده است که دارای 25 سوال می باشد و از سه بخش تشکیل شده است.بخش اول سوالات مربوط به تناسب فرد-سازمان،بخش دوم سوالات مربوط به حمایت سازمانی ادراک شده و بخش آخر نیز مربوط به سوالات رفتار های ضدبهره ور است.داده ها با استفاده از نرم افزار های spss16 و lisrel8.5 مورد تحلیل قرار گرفته اند. فرضیه های پژوهش با استفاده از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مورد بررسی قرار گرفته اند.یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین تناسب فرد-سازمان و رفتار های ضدبهره ور رابطه معنا دار و منفی وجود دارد.همچنین بین تناسب فرد-سازمان و حمایت سازمانی ادراک شده رابطه معنا دار و مستقیم برقرار است و نهایتا بین حمایت سازمانی ادراک شده و رفتار های ضدبهره ور رابطه معنا دار وجود ندارد. کلمات کلیدی: تناسب ،رفتارضدبهره ور،حمایت سازمانی