نام پژوهشگر: نینا مهدوی سعیدی
نینا مهدوی سعیدی محمود مرادی
در سالهای اخیر مدیریت زنجیره تامین در متون مدیریت مورد توجه خاصی قرار گرفته است .در دهه 1990 م. بسیاری از کارخانه ها در جستجوی راهی برای مشارکت با تامین کنندگان بودند تا از طریق عملکرد مدیریت و رقابت پذیری آنها را ارتقاء دهند. در حقیقت تقاضای مشتریان نهایی، منجر به ایجاد یک جریان اطلاعاتی رو به عقب می گردد که می تواند زنجیره را متاثر کند. این جریان اطلاعاتی می تواند باعث یک حرکت رو به جلو در زمینه کالا و خدمت شود. برای پاسخگویی به نیاز واحد های ما بعد، هر بخش از زنجیره باید به ارسال کالا و مواد و خدمات مبادرت نماید. از آنجائیکه فرآیند تهیه و در اختیار قرار دادن کالاها و خدمات می تواند زمانبر باشد، ممکن است واحد های بعدی فرصت چنین عملی را نداشته باشند. بنابراین، هر واحد داخل زنجیره ممکن است مجبور به نگهداری از کالا و مواد (موجودی) گردد. در شرکت ایستک یک سیاست بهینه برای تعداد سفارشات در یک دوره چه از سمت تامین کننده و چه از طرف خرده فروش وجود ندارد. براساس بررسی های صورت گرفته در این شرکت، تعداد محموله های دریافتی توسط شرکت از تامین کننده در یک دوره متغیر می باشد. با توجه به میزان بالای تقاضای سالیانه خرده فروشان و کارخانه، تعیین سیاست بهینه برای ارزیابی تعداد محموله های سفارشی کارخانه و خرده فروشان و کارخانه و تعیین سیاست بهینه برای ارزیابی تعداد محموله های سفارشی کارخانه و خرده فروش در یک دوره می تواند هزینه های موجودی این شرکت را کاهش دهد. این مساله ممکن است باعث ایجاد نوسانات شدیدی در هزینه زنجیره تامین این شرکت گردد. در این تحقیق سعی شده است با ارائهی یک مدل پیشنهادی راه حلی برای این مشکل در ایستک ارائه گردد.