نام پژوهشگر: علیرضا نبی دوست
علیرضا نبی دوست احمد برجعلی
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش دونیمکره مغز بر خودپنداره و مهارت اجتماعی دانش آموزان بود. دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی در یکپارچگی حسی مشکل دارند که به دلیل عدم پردازش مناسب اطلاعات حسی در نمیکره های مغز می باشد. عدم پردازش مناسب اطلاعات حسی باعث مشکلات رفتاری و هیجانی می شود و خودپنداره و مهارت اجتماعی آنها را تضعیف می کند. در دانش آموزان نارساخوان سلولهای آسیب دیده مغزی وجود دارد که با فعال نمودن سلولهای مشابه در نیمکره غیر غالب می توان جایگزینی را پیدا کرد که یکی از این روش ها آموزش دونیمکره مغز است. آموزش دونیمکره مغز به گروه دانش آموزان نارساخوان به عنوان یک روش کاربردی و نیز موثر به نظر می رسد تا از این طریق بتوان بر خودپنداره و مهارت اجتماعی این دانش آموزان تأثیر گذاشت. این پژوهش از نوع مطالعات نیمه تجربی و با روش پیش آزمون _ پس آزمون با گروه کنترل بود. ابزارهای اندازه گیری مورد استفاده در این پژوهش آزمون خواندن و نارساخوانی (کرمی نوری و مرادی،1384)، آزمون هوش وکسلر کودکان (وکسلر، 1969)، پرسشنامه خودپنداره کودکان(cscs) (یرز-هریس، 1969)، پرسشنامه مهارت اجتماعی (ماتسون، 1983) بود. جهت تجزیه و تحلیل دادها از روش های آمار توصیفی و نیز از شیوه های آمار استباطی (تحلیل کواریانس و آزمون t وابسته) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها حاکی از آن بودکه بعد از اجرای مداخله بین خودپنداره و مهارت اجتماعی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت زیادی دیده شد و هر دو فرضیه پژوهشگر در سطح 05/0>p معنی دار شده و مورد تأیید قرار گرفت. با توجه به نتایج به دست آمده چنین استنباط می شود که آموزش دونیمکره مغزمی تواند در تغییر خودپنداره و مهارت اجتماعی دانش آموزان نارساخوان موثر باشد و به آن ها کمک کند.