نام پژوهشگر: آرزو فرج اله زاده

رابطه بین استراتژی مدیریت دانش (اشتراک دانش) و نوآوری با عملکرد بانکهای صادرات گیلان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1392
  آرزو فرج اله زاده   تورج حسن زاده

امروزه دانش به عنوان یک دارایی کلیدی و ارزشمندی شناخته شده و مدیریت صحیح آن مبنای رشد پایدار و رمز حفظ مزیت رقابتی ماندگار سازمان به شمار می رود. تحولات پرشتاب جهانی در علم و تکنولوژی، صنعت، مدیریت و به طور کلی ارزش ها و معیارها، محقق را بر آن داشته است تا در زمینه ارتباط نوآوری و مدیریت دانش و تاثیر آنها بر عملکرد پژوهش حاضر را انجام دهد، در این تحقیق سعی بر این است که به اهمیت نوآوری و مدیریت دانش در سازمان پرداخته شود و رابطه استراتژی های مدیریت دانش و نوآوری وتاثیرشان بر عملکرد بررسی شود.ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است که روایی و پایایی آن مورد بررسی قرار گرفت. بدین ترتیب که بعد از مطالعه ادبیات موضوع 136 عدد پرسشنامه در میان کارکنان بانک صادرات گیلان توزیع شد ، مورد تجزیه و تحلیل آماری همبستگی و رگرسیون قرار گرفت، نتایج رگرسیون به روش گام به گام نشان میدهد که ابتدامدیریت دانش به عنوان قویترین متغیر پیش بین وارد مدل شده و توانسته است 14درصد واریانس متغیر ملاک(عملکرد) را تبیین کند؛در گام دوم نوآوری به مدل اضافه شده است و این دو مولفه (مدیریت دانش، نوآوری) توانسته اند 18درصد واریانس متغیر ملاک (عملکرد) را تبیین کنند،سپس آزمون تجزیه وتحلیل واریانس برای معنی داری مدل انجام شد،نتایج پژوهش نشان داد که با اطمینان %99 رابطه بین استراتژی های مدیریت دانش ، نوآوری و عملکرد سازمانی رابطه مثبت و معناداری است،استراتژی های مدیریت دانش نقش اساسی در بهبود عملکرد سازمانی ایفا می کند که در این میان نوآوری سازمانی می تواند کمک کننده باشد ، بدین معنی که مدیریت دانش تاثیر بسزایی بر نوآوری داشته و نوآوری نیز موجب عملکرد بهتر سازمان می شود. به بیان دیگر نتایج نشان داد که استراتژی های مدیریت دانش هم به شکل مستقیم و هم به شکلی غیر مستقیم (از طریق نوآوری) بر عملکرد سازمانی تاثیر مثبت دارد. کارکنان و مدیران بانک صادرات می توانند از مدیریت دانش به عنوان مکانیزمی برای ارتقای ظرفیت نوآوری سازمانی و بهبود عملکرد سازمانی استفاده نمایند.