نام پژوهشگر: فریبا امیدواری
فریبا امیدواری طیبه فدوی
جملات سوالی، از انواع جملات انشایی هستند که درستی و نادرستی آن ها را نمی توان دریافت. سوال در زبان ادبیات به دلایلی چند در غرض اصلی خود به کار نمی رود؛ بلکه در بردارنده ی غرض ثانوی و فرعی است. غرض اصلی سوال در زبان، خبر و ارجاع، طلب آگاهی و اطلاع است. موضوع سوال و کاربرد آن با اغراض ثانوی، از مباحث علم معانی است. گاهی خبر، امر، نهی و عواطف به اقتضای حال و افزونی تاثیر بر مخاطب در قالب سوال مطرح می شود. یعنی گوینده با نیت تاثیر بر مخاطب، امر یا نهی و خبر خود را به صورت سوال بیان می کند. از دیگر سو، چون در ادبیات مخاطب مشخص و واقعی ممکن است وجود نداشته باشد، لذا سوال ادبی غالباً بی پاسخ خواهد بود زیرا که گوینده پاسخ را می داند و از این منظر می توان سوال ادبی را سوال بلاغی خواند. هدف این تحقیق،تحلیل وبررسی معانی ثانوی جملات استفهامی در غزلیّات کلیم کاشانی است.روش تحقیق بر مطالعه ی کتابخانه ای وبررسی تمامی غزلهای کلیم کاشانی استوار است.جامعه ی آماری این تحقیق 590غزل می باشد وحجم نمونه 313غزل است.نتیجه ی تحقیق نشان می دهد که کلیم از 18 معنی ثانوی در جهت بیان اغراض خود استفاده نموده است. پرکاربردترین کارکردهای ثانوی جملات پرسشی در بیان کلیم، به ترتیب استفهام انکاری، تقریری، نهی، تاسف وعجزمی باشد و کم کاربردترین آنها، اعتراض، شمول حکم، تمسخر،عجز وانکاروحیرت می باشد.هدف کلیم دربه کارگیری استفهام درغزلیّاتش، دریافت پاسخ نیست بلکه کلیم از بیان جملات استفهامی در جهت پند واندرزبهره می برد. واژگان کلیدی:کلیم کاشانی، معانی ثانوی،استفهام،بلاغت، غزلیات.